بعد از بازی با گزینه نجفی در قالب «نجفی، اسطوره میآید» تا کشتی بهگلنشسته آموزشوپرورش را نجات دهد و در پی سناریونویسی به شیوه دایی جان ناپلئون توسط تیم رسانهای و تبلیغاتی دولت در مورد علت نیامدن نجفی از بحث تلفن مشکوک تا تکذیب آن، سرانجام گزینه دانش آشتیانی بهعنوان آخرین تدبیر دولت موسوم به امید برای گرفتن رأی از لیست امید فردا راهی بهارستان میشود.
مستقل از اینکه فردا نتیجه رأی بهارستان چیست و مستقل از اینکه مخالفان وی چقدر دغدغه آموزشی دارند. بهعنوان فردی منتقد سیاستها و برنامههای دست راستی روحانی باور دارم که کشتی بحرانزده آموزشوپرورش با تغییر افراد تنها بیشتر ره گِل خواهد نشست و این بازی سیاسی و بهنوعی سیاسی بازی باکارت وزیر آموزشوپرورش نهتنها گرهگشا نیست بلکه دقیقاً نقطهای است که بهسازی آموزش را با چالش بیشتری روبرو میکند ازاینرو است که تبلیغ برای آشتیانی با عنوان او نسخه توسعهیافته نجفی است» را بیشتر شبیه کمدی میدانم که در شرایط کنونی بجای اینکه حس خنده و طنز مخاطبان را برانگیزد تراژدی نهفته در این نسخه بهاصطلاح توسعهیافته را برجسته میسازد.
پیشتر از این در بحبوحه معرفی و عدم معرفی نجفی نوشتم که او اگر اسطوره است اسطوره فرادستان برای سلب مالکیت عمومی از عرصه آموزش است و طبیعی است نسخه توسعهیافته این اسطوره بازار، واجد شرایط نسخه اصلی همراه با افزودههایی است که ذینفعان آموزش را بیش از گذشته در سایه سیاستهای کالایی سازی آموزش دچار محنت و رنج خواهد نمود. از همینالان از برنامههای ارائهشده این نسخه توسعهیافته از نجفی رد پای برنامههایش پیداست برنامههایی که دولت روحانی با احمدینژاد در آن یکسو هستند فقط دولت روحانی آنها را به کمک حمایت رسانهای و فرهنگی، شیکتر طرح و اجرا میکند.
واقعیت است که مشکل آموزش در ایران بر روی زیرساختهای اساسی شکلگرفته است و استراتژیها و برنامههای ناکارآمد باعث رسوبی شدن این مشکلات شده است از سویی سیاستها و برنامههای دولتهای مختلف تنها در حوزه آموزش در کلیت یک سمتوسو داشتهاند و آن اجرایی نمودن سیاست کوچکسازی دولت» در این حوزه است و هر دولتی با تفاوتهای جزئی کوشیدهاند یا نیروهای آموزشی را تعدیل نمایند یا بر طبل خصوصیسازی بکوبند یا از بودجه این وزارتخانه کم نمایند. جالب اینکه همه برنامههای خود را تا حدودی پیش بردهاند اما نه ساختار آموزشوپرورش بهسازی شده است و نه کیفیت آموزش تغییر کرده است. با این اوصاف فرقی نمیکند اگر بعد از جنگ افراد از نجفی تا مظفر و از حاجی تا حاج بابایی و از فانی تا نسخه نجفی تغییر نمایند چراکه سیاستهای کلی و رویکرد قالب کمی کردن و کیفی زدایی از عرصه آموزش بوده است. نگاهی گذرا به جان کلام و برنامههای دانش آشتیانی این تز را بارز میسازد که با آمدن وی در بر همان پاشنه میچرخد. وی در برنامه ارائهشده به مجلس بر سه محور تأکید دارد:
1. اجرای کامل مصوبات قانون مدارس غیردولتی با تأکید بر ایجاد صندوق حمایت از مؤسسان مدارس غیردولتی
2. بازنگری قوانین و مقررات مربوط به مدارس غیردولتی با رویکرد پشتیبانی از مؤسسان و سرمایهگذاران مدارس و بهکارگیری ظرفیتها و امکانات بخش عمومی و تعاونیها در توسعه مدارس غیردولتی
3. افزایش سهم بخش غیردولتی در منابع آموزشوپرورش با گسترش و تقویت شوراهای استان و مناطق و توسعه و تقویت مدارس غیردولتی
هرچند گزارههای کلی در کانال منتسب به وی در راستای بهبود وضعیت معیشت معلمان و مبارزه با فساد دیده میشود ولی واقعیت امر این است که گزارههای کلی که بیشتر جنبه بیان درد را دارند مسئله حل کن نیستند نه آشتیانی نه نسخه اصلش قادر به برنامهای متفاوت نیستند چراکه سیاست کلی دولت و اراده حامیانش بر این است که هزینه آموزشوپرورش را از جیب ذینفعان آن تأمین نمایند به خاطر همین سیاستهای فوق قلب برنامههای آشتیانی خواهد بود همانطور که برای فانی نقطه کانونی بود و اگر نجفی هم وزیر میشد این اصول کلی را برای پایبندی به آموزههای بازار و سیاستهای نئولیبرالی در دستور کار قرار میداد از همین منظر است که باید به طرحی دیگر برای تغییرات آموزشی اندیشید طرحی که از پایین به بالا و بر اساس منافع عالیه ذینفعان شکلگرفته باشد و این مهم بدون توسعه و تقویت تشکلهای مستقل مرتبط با آموزش ممکن نیست و از همین رو آشتیانی برای بردن برنامههایش به درون جامعه معلمان در سر سودای نظام صنفی معلمان» را میپروراند تا ظرفیت ممکن حرکت صنفی مستقل را به سود دولتی شدن مصادره نماید.
نسخهای که دولت روحانی مانند اسلاف خود برای آموزش دارد یک نسخه تاریخ گذشته است که نه با رنگ و لعاب و اسطورهسازی از نجفی قابلاستفاده است و نه با توسعه و ارتقایش به سطح دانش آشتیانی؛ اما بیشک نسخه دیگری ممکن است نسخهای که از درون مدرسه و از دل مطالبات صنفی و آموزشی بایستی بیرون بیاید و در پی کالایی کردن تمام ساحتهای زندگی مانند آموزش و بهداشت نباشد.
جعفر ابراهیمی