گفته هایی از کیشور محبوبانی[1]
برگردان: مینا آگاه – اختصاصی اندیشۀ نو
آیا می توانید به چالش خاصی اشاره کنید که به عنوان یک دیپلمات با آن روبرو شده بودید٬ و این که چگونه در آن پیروز شدید[1]؟
محبوبانی: خوب! من با موقعیت های چالشی بسیار سختی روبرو شدم و گاهی از پس آن ها برنیامدم. حالا برای شما مثالی میاورم. زمانی که من رئيس شورای امنیت سازمان ملل بودم٬ در سال ۲۰۰۲ ٬ از دیوان بین المللی دادگستری ( آی سی جی)[2] درخواستی برای ملاقات با شورای امنیت سازمان ملل دریافت کردم. رئيس آی سی جی می خواست بیاید و درباره ی این که آی سی جی چکار می کند به شورای امنیت سازمان ملل گزارش بدهد. آن ها می خواستند با شورای امنیت سازمان ملل صحبت کنند. دیوان بین المللی دادگستری قدرتمندترین بدنه ی قضایی را دارد٬ هر چند که این توان را ندارد که تصمیم های خود را اعمال کند٬ ولی از احترام زیادی برخورداراست. از سوی دیگر شما شورای امنیت سازمان ملل را دارید که با اختلاف زیاد قدرتمندترین سازمان در جهان است٬ زیرا شورای سازمان امنیت٬ تنها سازمان بین المللی ای است که می تواند تصمیماتی را بگیرد که برای همه ۱۹۳ کشور عضو الزام آور و اجباری است. بنابراین شورای امنیت سازمان ملل می تواند به نوعی مثل دولت جهانی عمل کند.
خوب من گفتم عالیه. رئيس دیوان بین المللی دادگستری می خواهد بیاید و به شورای امنیت گزارش دهد. من مشکلی ندیدم. وقتی شورای امنیت تشکیل جلسه داد (زمانی که شورای امنیت جلسات غیر رسمی دارد٬ در یک اتاق کوچک جلسه تشکیل می دهد. ما پانزده نفر دور میز نعل شکلی می نشینیم و صحبت می کنیم). من به چهارده همکار خودم گفتم خبر خوش این که رئيس دیوان بین المللی دادگستری می خواهد به شورای امنیت بیاید و من امیدوارم که از ایشان استقبال شود. همه کشورها گفتند موافقیم٬ اما فقط یک کشور اعتراض کرد، آمریکا. زمانی که نماینده ی آمریکا گفت نه ما به گزارش دهی دیوان بین المللی دادگستری اعتراض و با دیوان بین المللی دادگستری مشکل داریم، گفتم: باشد. از آنجایی که شما مشکل دارید٬ و این یک مسئلهٔ رویه ای است، در مورد این که آیا ما باید رئيس دیوان بین المللی دادگستری را دعوت کنیم یا نه٬ رای می گیریم تا ببینیم که آیا او را باید دعوت کنیم یا نکنیم. نماینده ی آمریکا از من خیلی باهوش تر! بود٬ گفت نه، نه، نه٬ این که آیا این موضوع یک مسئلهٔ رویه ای است یا خیر، یک موضوع ماهوی است٬ بنابراین آمریکا می تواند آن تصمیم را وتو کند. زمانی که آمریکا از حق وتو سخن می گوید٬ رئیس شورای امنیت قدرتی ندارد و من باختم. این مهم است که بدانید٬ در خیلی از زمینه ها می بازیم، بنابراین برای شکست آماده باشید.
یکی از راه هایی که آمریکا برای پیش بردن اهداف خود از آن استفاده می کند ایجاد خفگی مالی است. تمام سازمان ها برای پیش بردن کارهای خود به پول احتیاج دارند٬ و در صورتی که رفتارشان مطلوب نباشد از بودجه شان محروم می شوند. اگر به دنبال مثال هستید من در کتاب «همگرائی بزرگ» توضیح داده ام. شصت تا هفتاد درصد از بودجه ی سازمان بهداشت جهانی دهه ی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ از سهم بودجهٔ اجباری مصوب تامین می شد. این سهم اجباری بسیار مهم است. زیرا شما باید حقوق بپردازید. حقوق های بلند مدت از سهم اجباری پرداخت می شود. سهم پرداخت های داوطلبانه خیلی کم بود و حدود بیست سی درصد بود. امروز سهم اجباری سازمان ملل از هفتاد درصد به ۱۸ درصد رسیده است و ۸۲ درصد داوطلبانه پرداخت می شود. وقتی کمک های داوطلبانه کم شود٬ شما نمی توانید به نیروها آموزش دهید٬ و بر اساس کمک های داوطلبانه نمی توانید مشاغل بلند مدت جذب کنید. زیرا شاید سال دیگر هیچ کمک داوطلبانه ای نشود. شما نمی توانید براساس پرداخت های داوطلبانه حقوق بپردازید. کشورهای غرب با کاهش پرداخت اجباری از ۷۰ درصد به ۱۸ درصد دارند سازمانهای تحت پوشش سازمان ملل را خفه می کنند. و این غیرعاقلانه است. بسیار غیرعاقلانه. اما این یک چالش واقعی است٬ بسیار واقعی. این چالش سازمان ملل است.
در مورد صندوق بین المللی پول و بانک جهانی چالشی متفاوتی وجود دارد . و این زمانی بوجود آمده که کشورهای غربی بسیار قدرتمند بودند. و آن قانونی است که طبق آن رئیس صندوق بین المللی پول یا باید اروپائی باشد و برای این که رئیس بانک جهانی باشید باید آمریکایی باشید. شاید این قوانین در دهه ی ۱۹۵۰ یا ۱۹۶۰ معنی داشت٬ زیرا کشورهای غربی بسیار قدرتمند بودند. اما اکنون سریعترین رشد اقتصادی در جهان در آسیا اتفاق می افتد٬ ولی هیچ آسیایی شرایط لازم برای رئیس صندوق بین المللی پول یا بانک جهانی شدن را ندارد. خوب چرا نباید یکی از شما ها رئيس این سازمان نباشید. از این حق محروم هستید. در این سیستم حق وتو داشتن یک نوع تقلب است. توضیح این مسائل پیچیده است. خیلی ساده بگویم، سهم چین در تولید ناخالص داخلی جهانی از ۲ الی ۳ درصد بالا رفته و به ۱۷ الی ۱۸ درصد رسیده است. بنابراین سهم رای چین در صندوق بین المللی چین باید همچنین به ۱۶ الی ۱۷ درصد رای صندوق بین المللی پول برسد٬ اما فقط ۶ درصد است. اروپائی ها مانع تنظیم این حق شدند. که باز این هم غیرعاقلانه است.
وقتی شما به سازمان تجارت جهانی می رسید٬ که یک سازمان بین المللی مهم دیگری است٬ باز هم با همین مشکل روبرو اید. و این سازمان متاسفانه درست عمل نمی کند٬ زیرا که آمریکا مانع از انتصاب قضات دادگاه تجدیدنظر[3] شده است. اگر شما قضات دادگاه تجدیدنظر نداشته باشید٬ شما نمی توانید از پس اختلافات تجاری برآیید. و اگر این کار را نتوانید بکنید٬ با مشکل روبرو خواهید شد. اگر شما نوشته ی مارتین ولف را که من به آن اشاره کردم٬ بخوانید. او می گوید برای آمریکا عاقلانه نیست از انتصاب قضات در آن دادگاه جلوگیری کند. چنانکه می بینید سازمان های بین المللی متفاوت با چالش های گوناگونی روبرو هستند.
خوب جنگ اوکراین به انحطاط روابط بین چین و آمریکا کمک کرد٬ زیرا آمریکا از چین خواست که به روسیه فشار بیاورد که از اوکراین خارج شود. هیچ شکی نیست که هجوم روسیه به اوکراین مطابق قوانین بین المللی غیرقانونی است. منشور سازمان ملل توضیح می دهد که چرا این هجوم غیرقانونی است. بنابراین همه ی ما باید با آن مخالفت کنیم. اما همزمان که خیلی از کشورها با حمله ی روسیه به اوکراین مخالفت کردند٬ اما این حقیقت هم وجود دارد که ۸۵ درصد جمعیت جهانی روسیه را تحریم نکردند. چین هم که روسیه را تحریم نکرد٬ مانند ۸۵ درصد جمعیت جهان عمل کرد. موضوع جالب این است که اگر شما موضع گیری بزرگترین دموکراسی جهان را که هند است بررسی کنید٬ متوجه می شوید که موضع گیری هند در برابر اوکراین تقریبا مشابه موضع گیری چین در مورد اوکراین است. آن ها از جنگ حمایت نکردند٬ اما روسیه را هم تحریم نکردند. در واقع هند از زمان شروع جنگ بسیار بیشتر از چین نفت روسیه را خریده است. در بسیاری از موارد موضع گیری چین در مورد اوکراین با موضع گیری هند تفاوتی نداشته٬ و البته که آمریکا به موضع گیری هند انتقادی نداشته است. حالا چرا اینطور است؟ و این به معنی درک یکی از قدیمی ترین قوانین ژئوپلتیک است که در روابط بین المللی همواره دارای استاندارد دوگانه بودهاست.
اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.
[1] https://www.youtube.com/watch?v=PSOoG4GQVqQ
[2] International Court of Justice ICJ
[3] در سازمان تجارت جهانی (WTO)، “جلوگیری از انتصاب قضات در آن دادگاه” به روندی اشاره دارد که معمولاً در رابطه با نهاد تجدیدنظر (Appellate Body) صورت میگیرد. این نهاد به عنوان دادگاه عالی در سیستم حل و فصل اختلافات سازمان تجارت جهانی عمل میکند و وظیفه آن بررسی فرجامخواهیها در پروندههای تجاری میان کشورها است.
[1] Kishore Mahbubani نمیاندهٔ سابق سنگاپور در سازمان ملل