نوشتهٔ آلبرتو نِگری در ایل مانیفستو، ۳۰ اکتبر ۲۰۲۴ [۹ آبان ۱۴۰۳]
ترجمهٔ امید مجد – اختصاصی اندیشۀ نو
۷۰درصد پروازهای شناسایی برای حمله به حماس و حزب الله- که به عملیات اسرائیل در بمباران ساختمانها، بیمارستانها، مدرسهها، و کشته شدن غیرنظامیان کمک کرد- پروازهای ائتلاف بریتانیا و آمریکا بوده است که هواپیماهایشان از پایگاههایی در آلمان، یونان، قبرس، و ایتالیا در مرکز مدیترانه بلند شدهاند.
آن طور که رسانهها روایت میکنند- برای اینکه خیال ما راحت باشد- حملهٔ اسرائیل به ایران از قبل اطلاع داده شده بود. «هم آمریکا و هم ایران از قبل مطلع شده بودند»؛ «ایرانی ها تلافی نخواهند کرد.»
در نگاه اول بهنظر میرسد که عملیات تلافیجویانهٔ اسرائیل پس از حملهٔ [موشکی] اول اکتبر ایران بهنوعی جنگ «ملایم» باشد. ولی در واقع این جنگ هم مثل هر جنگ دیگری است که فقط منتظر زمان مناسب برای تشدید تنش و درگیری است؛ شاید منتظر برگزاری انتخاب رئیسجمهور بعدی آمریکاست. همه میدانند که سالهاست که یکی از مشغلههای ذهنی جدّی نتانیاهو ایران و برنامهٔ هستهییاش بوده است. اما او برای حمله کردن به قلب جمهوری اسلامی [ایران] به حمایت نظامی آمریکا نیاز دارد که بدون آن موفق نخواهد شد. آیا این رویارویی بزرگ فقط به تعویق افتاده است؟
با همهٔ اینها جنگ ادامه دارد و تلفات و ویرانیهای آن همچنان بیشتر میشود. در شب بین جمعه و شنبهٔ گذشته که تهران مورد اصابت [موشکهای اسرائیل] قرار گرفت (که نخستین حمله به تهران از زمان شلیک موشکهای اسکاد صدام حسین در سال ۱۹۸۸ [۱۳۶۷] بود)، اسرائیلیها لبنان و غزه و دمشق را نیز بمباران کردند؛ گویی میخواستند تأکید کنند که پیششرطهای آتشبس هنوز وجود ندارد. همه منتظر بودند ببینند روز شنبه در دوحه در نشست سران سیا و موساد و قطر، نخستین تلاش برای از سرگیری مذاکرات پس از کشته شدن یحیی سنوار، رهبر حماس، چه پیش خواهد آمد.
اما اگر خیال کنیم این جنگی است که اسرائیل بهتنهایی راه انداخته است، سخت در اشتباهیم. و البته مسئله فقط تحویل دادن میلیاردها دلار تدارکات جنگی به اسرائیل نیست. در گزارشی تحقیقی که شبکهٔ قطری الجزیره پخش کرد نشان داده شد که طی سال گذشته آمریکا و بریتانیا یک «پل هوایی» واقعی به اسرائیل زدهاند که تا کنون ۶۰۰۰ پرواز نظامی، از جمله حداقل ۱۲۰۰ پرواز باری، از آن طریق انجام شده است.
اما موضوع فراتر از اینهاست. از بیش از ۱۲۰۰ پرواز شناسایی و اطلاعاتی برای تعیین هدفهای حملهٔ اسرائیل ۲۰درصد پرواز هواپیماهای اسرائیلی، ۳۳درصد پرواز هواپیماهای آمریکایی، و ۴۷درصد پرواز هواپیماهای بریتانیایی بوده است. به عبارت دیگر، ۷۰درصد پروازهای شناسایی برای حمله به حماس و حزب الله- که به عملیات اسرائیل در بمباران ساختمانها، بیمارستانها، مدرسهها، و کشته شدن غیرنظامیان کمک کرد- پروازهای ائتلاف بریتانیا و آمریکا بوده است که هواپیماهایشان از پایگاههایی در آلمان، یونان، قبرس، و ایتالیا در مرکز مدیترانه بلند شدهاند. به این ترتیب، ایتالیا نیز درگیر این جنگ است- البته بدون اینکه کسی در مورد آن به ایتالیاییها چیزی گفته باشد.
شاید وقتی دولت جورجا ملونی [نخستوزیر راستگرای ایتالیا] پایگاه لجستیکی نظامی ایتالیا در قطر برپا کند- که قبلاً اعلام شده است- آن وقت ایتالیاییها نیز به اندازهٔ شبکهٔ خبری الجزیره این بخت را داشته باشیم که از آنچه واقعاً در خاورمیانه در جریان است مطلع شویم، زیرا متحدان ایتالیا در ناتو حواسشان جمع است که چیزی به ما نگویند.
بنابراین ما ایتالیاییها باید به این موضوع توجه اکید داشته باشیم که اقدامهای دولت مطابق قوانین بینالمللی است یا نه. حقیقت این است که ایتالیا فقط با مشارکت در «پل هوایی» دارد به اسرائیل کمک میکند که غزه و لبنان را نابود کند، اما در عین حال ما از نتانیاهو میخواهیم که با آتشبس در غزه و لبنان موافقت کند. ما در این سرازیری خطرناک به وضعی متناقض گرفتار شدهایم که در درازمدت توجیهنشدنی است و نمیتوان از آن دفاع کرد- دستکم در برابر وجدان اخلاقیمان، اگر نگوییم از نظر سیاستبازی عملی نابخردانه.
همین هفته صلحبانان سازمان ملل متحد گفتند که سربازان اسرائیلی بار دیگر به یکی از ایستگاههای دیدهبانیشان در جنوب لبنان شلیک کردهاند و افزودند که اوضاع از لحاظ امنیت جانی «بسیار دشوار» است. سربازان ارتش اسرائیل به یک پاسگاه دیدهبانی سازمان ملل متحد در نزدیکی دهکدهٔ مرزی ظیرا شلیک کردند و بر اساس گزارش نیروی موقت سازمان ملل در لبنان «یونیفیل»، «نگهبانان سر خدمت برای اینکه تیر نخورند عقبنشینی کردند». البته ما میدانیم که اسرائیل چه فکری میکند: نتانیاهو میگوید کلاه آبیها با حضورشان [در لبنان] به تروریستها پناه میدهند.
حمله به نیروهای یونیفیل «تصادفی» نیست، زیرا از نظر نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، قوانین بشردوستانهٔ بینالمللی یکی دیگر از دشمنان او است. او خودش در سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به این موضوع اشاره کرد و سازمان ملل متحد را «مرداب زَهراب یهودستیزی» خواند، که بازتاب عبارتی بود که اغلب دونالد ترامپ استفاده میکند. ناگفته نماند که گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، نیز فردی نامطلوب اعلام شد و ورودش به «کشور یهود» ممنوع شد.
در مورد ایتالیاییها باید گفت که ما با دورویی بیپایان از نخستوزیر اسرائیل دلجویی میکنیم. بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در سفر اخیرش به خاورمیانه گفت که اسرائیل «نباید جان صلحبانان سازمان ملل متحد را به خطر بیندازد». اما او خودش در همان زمان داشت چکار میکرد؟ او همراه با بریتانیاییها داشت هواپیماهای شناسایی آمریکایی را برای تسهیل بمباران اسرائیل در لبنان اعزام میکرد و برای تضمین امنیت نیروهای یونیفیل هیچ اقدام مشخصی نمیکرد. احتمالاً هر وقت که هواپیماهای آمریکایی بر فراز موقعیت دیگری در پروازند که کلاه آبیها در تیررس ارتش اسرائیل قرار دارند حسگرهای نوریشان را خاموش میکنند. از این گذشته، از دولتی که آموس هوکشتاین، افسر سابق ارتش اسرائیل، را بهعنوان فرستادهٔ صلح به لبنان فرستاده است، چه انتظاری میتوان داشت؟
جنگ کنونی جنگی «ملایم» برای ایجاد «نظم نوین» در خاورمیانه نیست، بلکه هدفش در هم شکستن و تجزیه کردن منطقه بر اساس مرزهای قومی، مذهبی، و فرقهیی است. تفرقه بینداز و حکومت کن. وعدهٔ «پیمان ابراهیم» که خواست ترامپ و مورد حمایت بایدن بود جلبنظر پادشاهیهای عرب بود. کافی است بیانیهٔ عربستان سعودی را بخوانید که روز شنبه [۵ آبان] «نقض حاکمیت ایران» را محکوم کرد، اما با ظرافت حتی از بردن نام اسرائیل خودداری کرد. وقتی موضوع خیلی فراتر از این حرفها باشد، باید هم چنین شود.
اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.