🔻هم اکنون در ابتدای سال تحصیلی نو، مردمانی را به یاد میآوریم که زیر سایه شوم جنگ، فقر و استبداد از تحصیل بازماندهاند. چونان فرزندان ایران در بیبهرهترین مناطق این پهنه غنی، و جوانان محروم از تحصیل به سبب دگراندیشی و دادخواهی.
در این برهه ننگین تاریخ، که خودکامگان وجدان انسانی را زبانبریده و کور میخواهند و جنایتکاران، زندگانی را به بند بمب و بغض و موشک کشیدهاند، جز تباهی و سیاهی و کشتار بجا نمانده است. زشتترینِ صحنههایش نسلکشی عیان در غزه و سلب حیات کودکان بیگناهیست که بجای رویای شیرین کودکانه، کابوس جنگ را زندگی میکنند.
🔻دانشگاه، این نهاد علم و تکاپو که میبایست قلب تپنده کشور باشد، امروز به زهر مدیریت سلیقهای، خفقان و سرکوب، بوروکراسی معیوب، رانت و سهمیههای ناعادلانه آلوده گشته و از شور و طراوت پیشین خود، که همواره بستر ساز و همراه تحولات معاصر بوده فاصله گرفته است. ولیکن جنبش دانشجویی، گرچه کم رمق و زخم خورده، همچنان چشم بیدار جامعه و امید آینده ایران است و انعکاسیست از تحولات نسل جدید و مطالبات اساسی مردم که اگر قدرتمندان آن را دریابند، نه تنها موجب دوام ساختار موجود و انسجام داخلی میگردد، بلکه چشم طمع خارجی را از این بوم دور میگرداند. گواه این مدعا آن است که ایران در هشت سال دفاع مقدس با دستان خالی اما به پشتوانه مردم در برابر نیمی از قدرتهای دنیا ایستادگی کرد، و هر کجا شمارگانِ سلاح و موشک، زمامداران را فریفت که بینیاز از مردماند، چیزی جز تحریم و تهدید بیگانه و بیاعتمادی عمومی حاصل نشد.
🔻امروز که تهدیدات علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور به اوج خود رسیده، بازیابی سرمایه اجتماعی از دست رفته ضرورت بیشتری مییابد. و شعار وفاق ملی کارساز نخواهد بود مگر با به رسمیت شناختن حق حاکمیت بر سرنوشت خود برای هر شهروند با هر تفاوت و عقیدهای، توقف آزار و تبعیض علیه زنان به بهانههایی چون حجاب اجباری، بهبود کیفیت اینترنت و رفع فیلترینگ، بهبود شاخصهای اقتصادی و معیشتی به طور ملموس برای مردم و مقابله با رانت و فساد نهادینه شده در کشور.
و نیز مادام که صدای منتقدان و معترضان حاکمیت بجای شنیدهشدن، سرکوب گردد و در دالانهای طاقتفرسای قضایی و امنیتی گم شود، و تا زمانی که دلسوزترینهای وطن همچنان در حصر ظالمانهاند، هیچ وعده و شعاری مبتنی بر حسن نیت و اصلاح امور از سوی قدرت پذیرفته نخواهد شد.
🔻استقلال، آزادی، عدالت، توسعه و تمامیت ارضی کشور اصولی سازشناپذیر است و جامعه دانشجویی برنمیتابد که تمامیتخواهی داخلی یا طمع و گستاخی خارجی خدشهای به آنان وارد کند. دنیا بداند که تحت هر شرایطی دانشجو از سرزمین خود دفاع میکند و حتی شده با خون خود آن را آباد خواهد کرد، آزادی و توسعه تحفهای نیست که رژیمهای کودککش و متخاصم برای ملتی سوغات بیاورند.
و در پایان، از همه دانشجویان و دانشگاهیان میخواهیم که از نقش خود در سرنوشت ایران زمین غافل نشوند و پرچم آزادیخواهی و میهندوستی را زمین نگذارند. موج موج، دست در دست هم راه سبز هزاران ساله را به سوی سعادت ایران و ایرانی میپیماییم و خزان را، دیر یا زود، پشت سر خواهیم گذاشت.
گمان مبر به آخر رسید کار مغان،
هزار باده ناخورده در رگ تاک است.