بحث بدهی های دولت به سازمان تامین اجتماعی تنها به تحمیل حق بیمه ها و برداشت های زمان جنگ و حقوق های نجومی به مدیران فاسد و بی عرضه خلاصه نمی شود، بلکه به خاصه خرجی های مسوولان سازمان تامین اجتماعی هم مربوط می گردد.
١-بدهی دولت در خصوص فروش بیمارستان های تامین اجتماعی به دولت در زمان آقای رفسنجانی (٢٨) مورد
٢- بدهی دولت در خصوص فروش کارخانه های شستا به دولت از جمله کارخانه«تولیدی ابزار برشی ایران یا تابا واقع در شهر صنعتی «هله جرد»کیلومتر 1١٢جاده قدیم کرج به قزوین به سازمان انرژی اتمی در سال ١٣٨٦ به مبلغ ٥ میلیارد تومان، کارخانه دیگری در اشترجان اصفهان به مبلغ دو میلیارد تومن در سال ١٣٨٧(اطلاعات کامل تعداد این فروش ها را حسین کمالی، محجوب و آقای صادقی دارند)
٣- پرداخت ٢ میلیون دلار به ویلموتس مربی تیم ملی فوتبال
اما بدهی های قدیمی تری هم هست که هیچکس صدایش را در نمی آورد و آن هم 3 درصد پرداختی دولت ها از زمان دولت امیرعباس هویدا نخست وزیر شاه که در بند ١ ماده ٢٨ قانون تامین اجتماعی مصوب ١٣٥٤ تاکنون پرداخت نشده است. یعنی نزدیک به ٥٠ سال است که هم مسوولان دوران شاه و هم مسوولان دوران کنونی قانون را رعایت نکرده و حق الناس را خورده اند یک آب هم رویش.
عدم تمکین به قانون و برداشت های غیرقانونی از اندوخته های زحمتکشان، عدم پرداخت هزینه بیمارستان ها و کارخانه های خریداری شده، تحمیل شهروندانی که باید دولت متحمل درمان و وضعیت زندگی شان باشد طبق اصل 29 قانون اساسی به اندوخته های زحمتکشان، مصیبت هایی است که بر سر تامین اجتماعی آورده اند و هم اکنون زمزمه ماست مالی کردن این بدهی ها فرا رسیده است. بدهی جاری و هرساله دولت بالغ بر ٣٢٤ همت است.
اگر بیمارستان ها همچنان در تملک تامین اجتماعی بود آیا وضعیت درمان بازنشستگان و خانواده های کارگری اینگونه بود که چند ماه به چند ماه در صف گرفتن خدمات بمانند؟
اگر بدهی های دولت از زمان نخست وزیر شاه تا کنون به سازمان داده می شد آیا وضعیت مستمری ها اینگونه بود؟
١٠٠٠ میلیارد & ١٠٠٠ میلیارد تومان بدهی دولت به تامین اجتماعی تا امروز است که باید با دادخواهی و مبارزه متحدانه از این مافیای چنبره زده بر تامین اجتماعی بستانیم و این مافیا را از اندوخته هایمان دور نگه داریم. کانون های بازنشستگان و کانون های شهرها همدست این مافیا هستند و خرده ریزه دزدی های مافیا را برای خود بر می دارند و برای خود کارخانه می خرند و ثروت می اندوزند. اینان هیچ به فکر بازنشستگان و کارگران نیستند.
از دوران شاه و چه دوران کنونی به زحمتکشان پیام واحدی می دهند:
جز زحمتکشان به هیچکس نباید امیدوار بود. باید با سازماندهی اعتراضات و ایجاد تشکیلات سندیکایی هر روزه به مراقبت از اندوخته هایمان بپردازیم.
باید هر روزه مافیای نئولیبرال و سیاست هایش را با اعتراضات متحدانه از اندوخته هایمان دور نگه داریم.
نی وکیلان نی وزیران بهر کارگر
هیچکس دادرس نیست. (پایان)
بازنشستگان متحد تهران(فلزکارمکانیک، بافنده، چاپ، شهاب خودرو، فیلکو)