« ما در حال گذار خطرناک تر از دولت خام فروش آینده سوز به دولت به غایت شکننده هستیم. دولت شکننده فحش نیست اصطلاحی تئوریک است برای دولتی که کل عائله خود را نمی تواند خوب اداره کند، چه رسد به اینکه خدمات حمایت و عدالتش را به کل شهروندان عرضه کند. خطاب ما به کل حکومت و به ویژه دولت جدید است. پافشاری روی اداره کشور بر مبنای ریل قبلی، جز انحصار و فاجعه، دستاوردی نخواهد داشت. تغییر ریلی که می خواهد اتفاق بیفتد باید با تغییر بینش و نگرش و با برخورداری از یک برنامه با کیفیت توسعه باشد.»
دکتر فرشاد مومنی با تاکید بر اینکه دولت جدید باید برنامه داشته باشد، گفت: در وزارت نفت گفته بودند 14.5درصد از ارز را به ما بدهید ما این تضمینها را به شما میدهیم. یکی از تضمینهایشان این بود که ما با هیچ ناترازی در این حیطه روبرو نشویم، اما اکنون کل آن منابع ارزی را هزینه کردهاند و تا ۵ یا ۶ سال دیگر یک عرصه هم نیست که در حیطه نفت و گاز و انرژی کشور تراز باقیمانده باشد! با این حال هیچکس نمیپرسد چه کسانی بودند که این تعهد را داده بودند و این وضعیت فعلی ما چیست!؟ علاوه بر آن عزیزان غیر از منابعی که صرف کردهاند بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار هم بدهی درست کردهاند و همین وزیری که اکنون روی کار است سال گذشته به جای اینکه پاسخگو باشد، طلبکار بود و گفت اگر در چند سال آینده ۲۴۰ میلیارد دلار دیگر به ما ندهید، با فلان بحرانها روبرو خواهیم بود.
تا صحبتی مطرح میشود، برای فرار از مسئولیت میگویند باید آن را به نظر کارشناسی ارجاع دهیم. گویی مسئله یگانه و واحدی با عنوان نظر کارشناسی وجود دارد و ما آدرس آن کارشناس را میدانیم و از آن نظر میگیریم! در حالی که آنها که الفبای علم، روش شناسی و فلسفه آن را میدانند، میفهمند در حالی که ما در همه عرصهها با یک واقعیت روبرو هستیم، برای تبیین، پیش بینی و تجویز، با بیشمار توصیه مواجهیم. در اینجا آنچه که مسئله حیاتی است قدرت تشخیص از میان بیشمار رویکرد و راه حل پیشنهادی، اصل ماجراست.