چند روز به انتخابات مانده است و فضای اجتماعی نشان از بی رغبتی مردم نسبت به حضور در انتخابات حکومتی دارد. این وضعیت ریشههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مختلفی دارد. کافیست که نگاهی به قیامهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ بیندازیم که در آن مردم و خصوصا زنان، جوانان، کودکان و فعالان حوزههای مختلف مورد تهدید، ضرب و شتم، تیر مستقیم، زندان و…. قرار گرفتند تا نتیجه بگیریم که چرا رغبتی به حضور در انتخابات وجود ندارد. فراتر از این، نگاهی به مناظرههای انتخاباتی، حاکی از این واقعیتاند که هیچکدام از نامزدها هیچ برنامهای برای مردم و معلمان ندارند و فقط کلیگویی میکنند. به عنوان نمونه در بخش آموزش و پرورش هیچ برنامهای ارایه نمیشود
چند روز به انتخابات مانده است و فضای اجتماعی نشان از بی رغبتی مردم نسبت به حضور در انتخابات حکومتی دارد. این وضعیت ریشههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مختلفی دارد که مجال پرداختن آن در اینجا نیست. ولی کافیست که نگاهی به قیامهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ بیندازیم که در آن مردم و خصوصا زنان، جوانان، کودکان و فعالان حوزههای مختلف مورد تهدید، ضرب و شتم، تیر مستقیم، زندان و…. قرار گرفتند تا نتیجه بگیریم که چرا رغبتی به حضور در انتخابات وجود ندارد. فراتر از این، نگاهی به مناظرههای انتخاباتی، حاکی از این واقعیتاند که هیچکدام از نامزدها هیچ برنامهای برای مردم و معلمان ندارند و فقط کلیگویی میکنند. به عنوان نمونه در بخش آموزش و پرورش هیچ برنامهای ارایه نمیشود.
تشکلهای سیاسی وابسته که اسم فرهنگیان را یدک میکشند برای گرم کردن تنور انتخابات از شیوههای مختلفی استفاده میکنند. تشکلهای وابسته به اصلاحطلبان تنها بخش کوچکی از مطالبات معلمان را به اسم کاندیدای خود جا میزنند و هنوز به قدرت نرسیده، از «نظام معلمی» نام میبرند که خود طلیعه تشکیل تشکلهای حکومتی و سرکوب تشکلهای صنفی مستقل است و به مطالبات واقعی معلمان نمیپردازند. تشکلهای سیاسی وابسته به اصولگرایان هم با بیاخلاقی نام و لوگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را جعل میکنند تا از آن سواستفاده نمایند و مسئولیت خود در به وجود آمدن شرایط بد موجود را نمیپذیرند.
مطالبات واقعی مردم و معلمان در حوزه آموزش و پرورش که در این سالها در کف خیابان طنینانداز شده است از این قرارند:
اعتراض به نظام آموزشی ایدئولوژیک، اعتراض به کالایی شدن آموزش، مطالبه تشکلیابی مستقل، مطالبه حق تجمع و اعتراض، آزادیهای اجتماعی و سیاسی، آزادی معلمان زندانی، مطالبات معیشتی و منزلتی، بیمه کارامد و مطالبات اجتماعی چون حق پوشش اختیاری و دفاع از حقوق زنان و کودکان و … اینها بخشی از مطالباتی است که همین امروز نیز در تجمعات خیابانی تکرار میشوند. این مطالبات نه در مناظرههای اخیر نامزدهای ریاستجمهوری مطرح شدهاند و نه مورد اهتمام دولتهای پیشین اصولگرا و اصلاحطلب بوده است. ضمن این که نامزدهای انتخابات اخیر در دهههای گذشته نیز در مناصب بالای تصمیمگیری بوده و بخش مهمی از مشکلات و مسایل مردم و معلمان متوجه برنامهها و سیاستهای آنهاست.
با این تفاسیر انتخابات در این ساختار برای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران موضوعیتی ندارد و ما مطالبات خود را از طریق تلاش برای تشکلیابی مستقل و تقویت نهادهای مردمی دنبال خواهیم کرد. ما سواستفاده از مطالبات صنفی برای گرم کردن تنور انتخابات و توهین به شعور فرهنگیان بازنشسته و شاغل و همچنین جعل و سواستفاده از نام شورای هماهنگی برای مقاصد انتخاباتی از سوی جناحهای سیاسی را به شدت محکوم میکنیم.