این روزها باید به قدرت زنان و تاثیرگذاری شان در سپهر سیاسی ایمان آورد. در این انتخابات دغدغه اصلی برگزارکنندگان و دست اندرکاران افزایش مشارکت و جلب نظر جامعه به این رخداد سیاسی است که قاعدتاً باید سرنوشت ساز باشد. اما با وجود نزدیک شدن به روز موعود، نه شوری مشاهده می شود و نه رونقی. نه مناظره جواب می دهد نه صحبت های پرحرارت و پرخاش کاندیداها و کارشناسان شان.
در تحلیل بی میلی به مشارکت حرفهایی گفته می شود که اکثراً برآمده از تفکرات قالبی مغزهای منجمد و کورجنسیتی است که قادر به دیدن عاملیت و نقش آفرینی نیمی از جامعه نیست. اما هیچ تحلیلی و تبیینی بدون دیدن زنان نه کامل است نه واقعی.
در انتخابات ۱۴۰۳ با آنکه بعضی کاندیداها کوشیدند برای جلب رآی زنان از انچه در این چند دهه و مشخصا دو سال گذشته بر سر زنان آمده تبری بجویند، و بعضا قول هایی برای اصلاح رویه بدهند اما کمپین های انتخاباتی شان نشان می دهد تقریبا هیچ توفیقی در جلب نظر و رای زنان نداشته اند. تصاویر و ویدیوهای تجمعات و میتینگهای انتخاباتی کاندیداها تماماً مردانه است و می توان گفت زنان غایبان بزرگ انتخابات فعلی هستند.
در حالیکه در دهه های اخیر تمام تلاش رسمی این بود که مشارکت سیاسی زنان در مسیر خاصی محدود و هدایت شود، اما زنان مشارکت سیاسی را از راههایی که خودشان خلق کرده اند دنبال می کنند. این راهها ثابت و همیشگی نیستند و به اقتضای زمانه و تجربیات و بازخوردها تغییر می کنند. نقش تاثیر گذار و تعیین کننده زنان از دهه هفتاد آشکار شد که به امید تغییر و بهبود وارد عرصه انتخابات شدند و توانستند نتیجه را به نفع کاندیدایی که وعده تغییر و اصلاح می داد، رقم زنند. این امید به تغییر تا سی سال بعد هم از بین نرفت چنانکه زنان با حضور در هر انتخابات به آن شور و رونقی دادند که امروز حسرت بزرگ دست اندرکاران انتخابات است.
اما این توان و پتانسیل تعیین کنندگی زنان عمدتا نادیده گرفته شد و در معادلات سیاسی مردانه اصلا به حساب نیامد. تا آنجا که سرانجام برای زنان مسجل شد که قرار نیست، انتخابات سرنوشت آن ها را تغییر بدهد و حرکتی به سمت برابری جنسیتی را رقم بزند. حالا که زنان دلسرد و ناامید از انتخابات، صحنه را ترک کرده اند، جای خالی شان برای آنها که کورجنسیت نیست، کاملا مشهود و محسوس است.
این انتخابات بی رونق مردانه که حالا نه تنها کاندیداهایش، بلکه مشارکت کنندگانش هم عمدتا مردان هستند، نتیجه بی اعتنایی به مطالبات زنان و نادیده گرفتن ضرورت تغییر به سمت برابری جنسیتی در دهه های گذشته است. رونق و شور انتخاباتی نه با مناظره برمی گردد نه با تعارف و وعده های پوچ، به دنبال آن نگردید، چون زنان را از دست داده اید.