هم میهنان گرامی!
تابستان هرسال یاد آورهولناک ترین وجنایت بارترین قتل عام زندانیان سیاسی درسال 67 درزندانهای جمهوری اسلامی ایران است!
برپایه ی اسنادموجود، چند هزار نفر از بهترین فرزندان این آب و خاک – که دوران محکومیت چندساله ی خودرادرزندانها می گذراندند- به فرمان سران حکومت واقدام هیئت های مرگ درزندان ها، درمدتی کوتاه، قتل عام شدند!
نزدیک به سه دهه ازاین جنایت کم نظیردرتاریخ معاصر گذشت؛ ولی دولتمردان جمهوری اسلامی وآمران وعاملان این جنایتها همچنان ازپذیرش مسئولیت خویش وپاسخگویی دراین باره سرباز می زنند! و شماری از آنان هنوزهم منصبهای مهم دولتی وحکومتی دارند وبامحاکمات غیرقانونی ،جان جوانانی دیگر را می گیرند!
اما ستمی که برخانواده وبازماندگان اعدام شدگان سال67 رفته است وهمچنان می رود، خودفاجعه ی دیگری است که تنها خون های به ناحق ریخته ی عزیزانشان،تحویل ندادن پیکرهایشان، نامشخص بودن تاریخ و دلیل کشتار و محل دفنشان و … نیست؛ بلکه این بازماندگان بارهاضرب وشتم، احضار و بازداشت شده اند وهمه ی این سالها از برگزاری مراسم سالگردعزیزان جان باخته اشان ،و از حضور برسرخاکشان، به ویژه ورود به گورستان خاوران با خشونت بازداشته شده اند و گل هایی که برای نهادن بر گور بی نشان عزیزانشان به همراه آورده اند، زیر پای ماموران لگد کوب شده است و برای آزار و فشار بیشتر بر مادران وپدران سالخورده و زجر کشیده،آبریزگاه های موجود در گورستان خاوران را ویران کرده اند و…!
انتشار سند صوتی آیت اله منتظری درباره ی کشتارزندانیان سیاسی درسال 67 باردیگر فضای سیاسی ایران رادرگیر این فاجعه ی دهشتناک ساخت؛ و نشان داد که حقیقتی این چنین آشکار را نمی توان همواره پشت پرده پنهان و از افشای آن پیشگیری کرد.
انتشارشجاعانه ی این سند، بحث هایی گوناگون برانگیخته است؛ برخی اساسا منکر اعدام نیروهای دگراندیش بجز مجاهدین خلق شدند! گروهی خواهان بخشیدن عاملان وآمران این اعدامها از سوی خانواده های قربانیان، وکسانی خواهان عذر خواهی از خانواده های بردارشدگان، وجمعی دیگر خواستار پاسخ گویی کمیته ی مرگ، ازجمله آقایان نیری، پورمحمدی ورییسی شدند .
اتحاددموکراسی خواهان ایران براین باوراست که:
- برخلاف ادعای هیئت های مرگ وتوجیه کنندگان این جنایت، تنها مجاهدین خلق مشمول این کشتارنشدند،گورهای دسته جمعی در خاوران -که گورستان ویژه ی دگراندیشان چپ وغیرمذهبی است- گواه روشن یک قتل عام سازمان یافته است!
- تنها پس از برکناری آمران و عاملان این جنایتها از مناصب حکومتی واعتراف آنان وفاش شدن همه ی حقایق، بخشیدن یا نبخشیدن عاملان این تبهکاری هولناک، فقط و فقط حق بازماندگان قربانیان است و بس!
- باید نام وتاریخ و علت اعدام و محل دفن یکایک جانباختگان، به بازماندگان آنان رسماً اعلام گردد!
- باید وصیتنامه وهرآنچه از قربانیان دراسارت به جامانده، به خانواده های آنان باز پس داده شود.
- باید مراسم سالگرد اعدام شدگان آزادانه برگزار گردد وساخت بنای یادبود واداره ی گورستان خاوران یا هر خاکی که پیکر این جانباختگان را درآغوش دارد، به بازماندگان سپرده شود واز هرگونه ورود ماموران به آنجا جلو گیری گردد .
همان گونه که در بیانیه ی «فراخوان برای اتحاد و برنامه ی پیشنهادی اتحاد دموکراسی خواهان ایران» در بهار 90 آمده است:
- دستگاه قضایی باید مستقل و فارغ از دخالت نهادهای امنیتی، حکومتی ودینی باشد و مدیران و قضات آن به گونه ای دموکراتیک انتخاب شوند.
- قوانین قضایی برپایه ی موازین حقوق بشراصلاح و همه ی قوانین و مقرارت مغایر با آن لغو و همه ی سازمان های تضییع کننده ی آزادی ها و حقوق اساسی مردم منحل شود.
- همه ی دادگاه های ویژه، غیر قانونی، و بدون حضور هیئت منصفه برچیده شود.
- حضور وکیل دادگستری در دادگاه ها از لحظه ی شروع تحقیقات تا زمان مختومه شدن پرونده باید الزامی باشد.
- همه ی زندان ها و بازداشتگاه های غیر قانونی و مخفی باید برچیده شود و مسئولیت اداره و نظارت بر همه ی زندان ها و بازداشتگاه ها و زندگی و سلامت زندانیان با دادگستری باشد؛ و حقوق انسانی همه ی زندانیان رعایت شود.
- بدون اطلاع و دستور مقام صلاحیتدار دادگستری و بدون موازین مشخص و مدون، پلیس نباید اختیار بازداشت اشخاص را داشته باشد.
- باید کمیته ی حقیقت یاب با نظارت بازماندگان قربانیان سیاسی– عقیدتی همه ی سال های پس از انقلاب بهمن 57 ، به ویژه فاجعه ی ملی قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 و قتل های سیاسی و زنجیره ای، مخفی ، ترورها و مشابه آن، برای شناسایی آمران و عاملان در هر مقام و موقعیت و روشن شدن همه ی ابعاد این جنایت های هولناک، به منظور پیشگیری از بازتولید خشونت، تشکیل شود.
اتحاددموکراسی خواهان ایران برای التیام زخمی که از این جنایت برپیکر ملت ستمدیده ی ایران نشسته است راهی جزاین نمی شناسد!
با امید به استقرار کامل عدالت اجتماعی در میهنمان
اتحاد دموکراسی خواهان ایران
تابستان 95