نوشتهٔ سُمیه کینز، در نشریهٔ فایننشال تایمز، ۱۰ مه ۲۰۲۴ [۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳]
ترجمهٔ امید مجد – اختصاصی اندیشۀ نو
اعتراف میکنم که از بسیاری از بحثها در مورد اینکه آیا هوش مصنوعی همهٔ ما را نابود خواهد کرد یا نه پرهیز میکنم. اگر اربابان دیجیتال ما در نهایت بخواهند من را به یک گیرهٔ کاغذ تبدیل کنند، دستکم خوشحالم که از آخرین لحظات ارزندهٔ زندگیام بهعنوان انسان لذت بردهام. من این روزهای زندگیام را صرف بخش دیگری از بحثها میکنم: اینکه هوش مصنوعی چقدر بر رشد [بهرهوری تولید] اثر میگذارد. در این عرصه جنجال و مخاطره کمی کمتر است، اما به همان اندازه اختلافنظر وجود دارد. چرا؟
در اینجا بحث اصلی مربوط به گستره، مقیاس، و سرعت هوش مصنوعی و کاربست آن است. آیا هوش مصنوعی نیرویی خواهد بود که خودکارسازی (اتوماسیون) را تسریع میکند یا اینکه نوآوری را نیز شتاب خواهد داد؟ و آیا اثرات آن بیشتر مثل دستگاه بُرِش آووکادو در تهیهٔ غذا خواهد بود یا مثل مایکروفِر؟ و البته این خطر نیز وجود دارد که متخصصان فناوری (تکنولوژیستها) ممکن است بخواهند سریع حرکت کنند و همه چیز را در هم بریزند و عوض کنند، ولی مدیران شرکتها روال آرامتری را ترجیح دهند.
برای برآورد اثرات هوش مصنوعی مولّد بر رشد سالانهٔ بهرهوری تلاشهای متعددی شده که نتایج بسیار متنوع و متفاوتی داشته است. [شرکت مالی آمریکایی] گُلدمن ساکس (Goldman Sachs) سال گذشته تخمین زد که در کشورهای ثروتمند، هوش مصنوعی طی یک دهه ممکن است در حدود ۱٫۵درصد به افزایش بهرهوری کمک کند. [هوش مصنوعی مولّد در پاسخ به درخواست کاربر میتواند با دریافت ورودیها و دادههای معیّن، متن یا تصویر ثابت یا متحرک باصدا یا بیصدا تولید کند.]
مدت کوتاهی پس از آن، مَکینزی [McKinsey، شرکت آمریکایی مشاور مدیریت و استراتژی] پیشبینی کرد که از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۴۰ هوش مصنوعی ممکن است بهرهوری را بین ۰٫۱ تا ۰٫۶درصد افزایش دهد. و اخیراً نیز تارون آجماوغلو [Daron Acemoglu، اقتصاددان آمریکایی-ترکیهیی و استاد دانشگاه امآیتی] افزایش بهرهوری بر اثر استفاده از هوش مصنوعی در دههٔ آینده را حداکثر ۰٫۲درصد محاسبه کرد.
تفاوت میان این ارقام بیشتر مربوط به تفاوت در سرعت و مقیاس است. هر کدام تلاش دارد تخمین بزند که هوش مصنوعی مولّد چقدر روی کارهای موجود اثر میگذارد و صرفهجویی بالقوه در هزینهها چقدر خواهد بود. برای مثال، برآورد آجماوغلو این است که در دههٔ آینده هوش مصنوعی بهطور سودآوری جای حدود ۵درصد از وظایف شغلی را میگیرد یا آنها را تقویت خواهد کرد. (به سردبیران نشریه توصیه میکنم من را نگه دارند، چون در غیر این صورت متن ستونهای نشریه ممکن است بیش از حد خندهدار شود.) حتی اگر چنین شود، میانگین صرفهجویی در هزینههای این وظایف شغلی ممکن است فقط در حدود ۱۵درصد باشد. یا ممکن است از این هم کمتر باشد، بهویژه اگر هوش مصنوعی نتواند جایگزین کارهای سختتری شود که در آنها تصمیمگیری نیاز به دانش و آگاهی زمینهیی زیادی دارد یا فاقد معیارهای عینی موفقیتاند. (میگویند که ستوننویسی کار بسیار سختی است.)
مَکینزی میگوید که در سرعت نفوذ هوش مصنوعی شکی ندارد، چون شواهد تاریخی نشان میدهد که پس از وارد بازار شدن فناوریها، تا 27 سال ممکن است طول بکشد که شیب منحنی صعودی پذیرش آنها کم شود و به خط افقی و ثابتی تبدیل شود. اما به نظر میرسد مَکینزی در مورد امکان خودکارسازی وظایف شغلی خوشبینتر از آجماوغلو است. مَکینزی در گزارشی جداگانه تخمین میزند که در ایالات متحد آمریکا، هوش مصنوعی مولّد تا سال ۲۰۳۰ ممکن است ۸درصد از ساعتهای کاری را خودکار کند.
تحلیلگران گُلدمن ساکس همچنین بر این باورند که هوش مصنوعی بر بخش بزرگی از کارها اثر خواهد گذاشت. اما اختلاف بزرگتر بر سر زمانبندی این اثرگذاری است. تحلیلگران گلدمن ساکس به موتورهای برقی و رایانههای شخصی بهمثابهٔ پیشرفتهایی اشاره میکنند که در طول یک دهه باعث افزایش سالانهٔ حدود ۱٫۵درصدی بهرهوری نیروی کار در آمریکا شد. اما عجیب است که ۲۰ سال طول کشید تا این اثرگذاری شروع شود. به عبارت دیگر، افزایشی که آنها پیشبینی میکنند نهفقط طی «یک دهه» خواهد بود، بلکه از همین حالا هم شروع نمیشود.
تحلیلگران گلدمن ساکس اخیراً به نظرسنجیهایی اشاره کردند که نشان میدهد کمتر از یک شرکت از هر ۲۰ شرکت «کاربرد هوش مصنوعی مولّد در تولید معمولی» را شروع کرده است. این تحلیلگران تأیید میکنند که بیشتر افزایش تولید ناخالص داخلی جهانی [بر اثر کاربست هوش مصنوعی] بعد از سال ۲۰۳۰ خواهد بود.
موضوع سرعت و مقیاس مهم است. اما شاید سؤال مهمتر در مورد گسترهٔ کاربست هوش مصنوعی باشد. تایلر کوئن (Tyler Cowen) از دانشگاه جورج میسون [در واشنگتن، پایتخت آمریکا] اخیراً مقالهٔ آجماوغلو را نقد کرد که این احتمال را نادیده گرفته است که هوش مصنوعی ممکن است وظایف شغلی تازهای را به عهده بگیرد یا اصلاً کارهای جدیدی بکند که قبلاً وجود نداشت؛ فقط نگاه کنید به چتباتهایی که شکسپیر یا ایلان ماسک را جعل میکنند. نظر آجماوغلو این است که تمرکز توجه صنعت در گستره و جای دیگری است، مثلاً در تبلیغات دیجیتال.
هوش مصنوعی ممکن است مزایای بیشتری به همراه داشته باشد. دهها سال است که جهان سهم فزایندهای از منابع [طبیعی و انسانی] موجود را در نوآوری مصرف کرده است، که اکنون برگشت آن کم و کمتر شده است. طبق پژوهشی مطالعاتی که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد، بهرهوری پژوهشی در اقتصاد آمریکا در مقایسه با دههٔ ۱۹۳۰ امروزه ۴۱ مرتبه کمتر است.
به نظر تحلیلگران خوشبین، هوش مصنوعی ممکن است این بازده را افزایش دهد و سرعت کشف ایدههای نو را نیز افزایش دهد. همین هفته، گوگل دیپمایند (Google DeepMind) از یک الگوی هوش مصنوعی رونمایی کرد که میتواند به محققان در یافتن داروهای جدید کمک کند. بن جونز از دانشگاه نورتوسترن [در ایالت ایلینوی آمریکا] میگوید که اثر هوش مصنوعی بر بهرهوری ممکن است حتی بیشتر از خوشبینانهترین برآوردهای قبلیِ مبتنی بر خودکارسازی باشد.
آجماوغلو در مورد تغییرهای ناشی از کاربرد هوش مصنوعی میگوید: «البته مختصری عدمقطعیت عیبی ندارد»، زیرا «ما در سرآغاز این روند هستیم.» این بدان معنی است که هنوز پرسشهای مهم خیلی زیادی پیش روی ماست که باید به آنها بپردازیم، از جمله اینکه دستاوردهای هر گونه رشدی چگونه میان همه تقسیم خواهد شد. علاوه بر اینها، شاید به خودم اجازه دهم بپرسم که آیا روزی هوش مصنوعی بسیار قدرتمندی وجود خواهد داشت که بتواند گیرههای کاغذ را به انسان تبدیل کند.
اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.