گویی به اندازهٔ کافی جنگ در زمین نداریم، حالا مجتمع صنعتی-نظامی خودش را برای مسابقهٔ تسلیحاتی جدید در وَرای استراتوسفر آماده میکند
نوشتهٔ استاورولا پابست، نویسنده، کُمدین، و دانشجوی دکتری رسانه در دانشگاه ملی آتن در یونان، در نشریهٔ آنلاین Responsible Statecraft
۵ آوریل ۲۰۲۴ – ترجمهٔ نیما حیدری – اختصاصی اندیشۀ نو
اسپیساِکس (SpaceX)، شرکت فضایی ایلان ماسک، اخیراً قرارداد طبقهبندی شدهای برای ساختن یک شبکهٔ گسترده از «ماهوارههای جاسوسی» با یک آژانس اطلاعاتی آمریکایی بسته است. نام این آژانس هنوز افشا نشده است. یک منبع مطلع به رویترز گفته است که «هیچکس نمیتواند» از چشم این شبکه «پنهان بماند».
شرکت فضایی اسپیساکس در حال حاضر بیش از نیمی از ماهوارههای فعال در مدار زمین را اداره میکند. معاملهٔ اخیر نشان میدهد که این شرکت فضایی روابط گرم و نزدیکی با نهادهای امنیت ملی ایالات متحد آمریکا دارد، اما این نخستین سرمایهگذاری آمریکا در ماشینهای فضایی رزمی نیست. برعکس، آمریکا طیف وسیعی از پیمانکاران دفاعی/نظامی و شرکتهای نوپا (استارتاپها) را تأمین مالی یا حمایت میکند که در عرصهٔ طراحی و تولید نسل نوینی از سلاحهای فضایی، سامانههای تجسّسی، و فنّاوریهای جانبی کار میکنند.
به عبارت دیگر، آمریکا سخت در کار راه انداختن یک مسابقهٔ تسلیحاتی جدید در فضا است.
بازوهای فضایی، در گذشته و حال
تلاش برای تنظیم مقررات حضور و کاربرد تسلیحات در فضا سابقهٔ دهها ساله دارد. در واکنش به مسابقهٔ تسلیحاتی شدید و گستردهٔ دوران «جنگ سرد» بین ایالات متحد آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بود که «پیمان وَرای جوّ» (Outer Space Treaty) در سال ۱۹۶۷ شکل گرفت. مطابق این پیمان، فعالیتهای اکتشافی و استفاده از فضا برای همهٔ کشورها آزاد است، اما باید محدود به تلاشهای صلحآمیز باشد. امروزه، تقریباً ۶۰ سال بعد از آن سال، زبان مبهم پیمان وَرای جوّ در مورد محدودیتهای نظامی در فضا به قول میشل ال.دی. هانلون و گرِگ اوتری، کارشناسان سیاست فضایی، «چنان جای زیادی برای تفسیر باز گذاشته است که ممکن است به درگیری منجر شود.»
دولتهای آمریکا در تلاشهای بینالمللی بعدی برای محدود کردن نظامی شدن فضا کارشکنیهای زیادی کردهاند (اگرچه آمریکا هماکنون در یک کارگروه جدید سازمان ملل متحد در مورد این موضوع شرکت میکند). تمایل آمریکا به اکتشافهای فضایی و فنّاوریهای تسلیحاتی جانبی نیز به دههها پیش بازمیگردد. «طرح دفاع استراتژیک» (SID) در دورهٔ ریاستجمهوری رونالد ریگان در سال ۱۹۸۳ را به یاد داریم که برای طراحی و تولید سامانههای دفاع موشکی زمینی و هوایی و فضایی برای جلوگیری از حملههای موشکی یا سلاحهای هستهیی علیه آمریکا پایهگذاری شد. منتقدان و مخالفان این طرح آن را «جنگ ستارگان» نامگذاری کردند. اما در نهایت، بهدلیل هزینههای سنگین و محدودیتهای فنّاورانهٔ این طرح، «جنگ ستارگان» کنار گذاشته شد.
پنتاگون در سال ۱۹۸۵ «فرماندهی فضایی» را تأسیس کرد. همچنین، «نیروی فضایی» در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد که بخش کاملاً جدیدی از ارتش آمریکا است. وظیفهٔ این نیرو «صرفاً بر ایجاد برتری در حوزهٔ فضا متمرکز است». همهٔ اینها نشاندهندهٔ تأکید مجدد بر نظامیسازی فضا در سیاستگذاریهای آمریکا است.
بهرهمندی پیمانکاران تسلیحات
علاقهٔ درازمدّت آمریکا به فنّاوری جنگ فضایی را اکنون در پروژههای بلندپروازانهٔ آن میتوان دید. امروزه شرکتهای کهنهکار و نوپای «دفاعی» برای بستن قراردادهای نظامی با دولت آمریکا صف میبندند. این قراردادها اغلب در حوزهٔ طراحی و ساخت نسل نوینی از سلاحهای فضایی و فنّاوریهای جانبی، از جمله وسایل نقلیهٔ فضایی، موشکهای فراصوت، و طرحهای تجسّسی و مخابراتی گسترده است.
برای مثال، «آژانس طرح و توسعهٔ فضایی» زیرشاخهٔ «نیروی فضایی» ارتش آمریکا اخیراً با دو پیمانکار دفاعی/نظامی L3Harris و لاکهید مارتین (Lockheed Martin) و شرکت فضاییSierra Space قراردادی به مبلغ ۲٫۵میلیارد دلار بست. طبق این قرارداد، این شرکتها قرار است ماهوارههایی برای «معماری فضایی [در خدمت] جنگاوران متکثر» (PWSA) برای ارتش آمریکا بسازند. این طرح شامل مجموعهای از صدها ماهواره است که قابلیتهای متعددی برای جنگاوران (نظامیان) فراهم میکنند، از جمله جمعآوری و انتقال ارتباطات حیاتی در زمان جنگ به مدار پایینی زمین [بین ۱۶۰ تا ۲۰۰۰ کیلومتر از سطح زمین].
«معماری فضایی…» ستون فقرات «پروژهٔ فرماندهی و کنترل مشترک همهجانبهٔ پنتاگون» است که هدفش تقویت تواناییهای جنگی و فرایندهای تصمیمگیری با تأمین «مزیت اطلاعاتی با سرعت متناسب با موقعیت» است.
تلاشهای دیگر در آمریکا نیز به همان اندازه علمی-تخیلی است. برای مثال، دو شرکت RTX (همان Raytheon قبلی) و Northrop Grumman تلاش مشترکشان را روی سلاحهای فراصوتی متمرکز کردند تا بتوانند قراردادی با «دارپا» (DARPA، سازمان پروژههای پژوهشی پیشرفتهٔ دفاعی) برای کار روی «طرح سلاحهای هوادَم فراصوتی» ببندند. موشکهای اسکرَمجت [با احتراق در سرعتهای فراصوت چند ماخی] در این طرح میتوانند با سرعتهای فراصوت (5 ماخ یا سریعتر) در عملیات تهاجمی حرکت کنند.
شرکت هوافضای نوپای «ترو آنومالی» (True Anomaly)، که افسران نظامی آمریکا تأسیس کردهاند و از نیروی فضایی آمریکا بیش از ۱۷میلیون دلار بودجه گرفته است، روی طراحی و تولید سلاحهای فضایی و ابزارهای جنگی جنبی کار میکند. یکی از اینها «وسیلهٔ نقلیهٔ مداری خودگردان جاکال» است. به گفتهٔ ایوِن راجرز، مدیرعامل «ترو آنومالی»، این ماشین یک ماهوارهٔ تصویربرداری است که در صورت مشاهدهٔ هدفهایی که «همکاری نمیکنند»، میتواند وارد «مأموریتهای عملیاتِ ملاقات و مجاورت» شود.
«ترو آنومالی» تا کنون موفقیتهای مالی چشمگیری به دست آورده است. این شرکت در دسامبر ۲۰۲۳ توانست کمک مالیای به مبلغ ۱۰۰میلیون دلار از سرمایهگذارانی مانند Eclipse Ventures وACME Capital جمعآوری کند. انبوهی از دیگر شرکتهای نوپای هوافضا نیز با کمک دولت ایالات متحد آمریکا، هم در تأمین مالی و تهیهٔ بودجه و هم در تسهیل دیگر مشارکتهای حساس با شرکتهای دیگر، وارد بازار شدهاند.
برای مثال، ببینید که شرکت Firehawk Aerospace- که میخواهد «سامانهٔ موشکی آینده را بسازد» تا در خدمت «نسل بعدی سامانههای هوافضا و دفاعی» باشد- چگونه در سال ۲۰۲۱ برای آزمایش موتورهای موشک در مرکز فضایی Stennis ناسا در میسیسیپی با ناسا همکاری کرد. این شرکت اخیراً برای طراحی و تولید موتورهای موشک پیشرفته قراردادی با «آزمایشگاه کاربردی ارتش» و نیروی هوایی آمریکا بست.
شرکت فنّاوری فضایی آمریکایی Capella Space یکی دیگر از این شرکتهاست که تمرکزش بر ماهوارهها و [جمعآوری و پردازش] دادهها است. این شرکت از پیمانکاران سازمانهای دولت فدرال آمریکا از جمله نیروهای هوایی و فضایی آمریکاست. تخصص آن در عملیات شناسایی و ابزارهای تجسّسی قدرتمند مانند کسب اطلاعات جغرافیایی-فضایی و پایش با «رادار روزنه مصنوعی» [SAR، یا رادار دهانه ترکیبی، برای تصویربرداری و نقشهبرداری دوبُعدی] است که به دستگاههای امنیت ملی کمک میکند که طیف گستردهای از خطرهای امنیتی را شناسایی کنند. این شرکت در اوایل سال ۲۰۲۳ حتی یک شرکت تابع به نام Capella Federal تأسیس کرد تا مشتریانش در دولت فدرال دسترسی بیشتری به خدمات تصویربرداری با «رادار روزنه مصنوعی» داشته باشند.
دیپلماسی لازم داریم، نه برتری فضایی
تأمین مالی پروژههای نظارت و تجسّس فضایی و تسلیحاتی گرانقیمت و آیندهگرایانه نشاندهندهٔ اشتیاق ایالات متحد آمریکا برای حفظ برتریاش است. استفادهٔ نظامیان آمریکایی از چنین پیشرفتهایی در «مسابقه فضایی» و در جوّ ژئوپلیتیکی بیش از پیش پُرتنش امروزی، اگر نگوییم در جنگ احتمالی در فضا، برای آمریکا حیاتی است.
شانس سالتزمن، ژنرال نیروی فضایی آمریکا، اخیراً در انجمن امنیتی قدرت فضایی مؤسسه میچل گفت: «اگر فضا را [در اختیار] نداشته باشیم، بازندهایم.» استیفن وایتینگ، ژنرال نیروی فضایی آمریکا، نیز در اواخر ماه فوریه [۲۰۲۴] در برابر کمیتهٔ نیروهای مسلح سنا توضیح داد که فرماندهی فضایی آمریکا باید توانمندیهای نظامیاش را از طریق افزایش آموزش پرسنل و سرمایهگذاری در فنّاوریهای مرتبط با فضا تقویت کند تا آمریکا «آماده باشد، اگر بازدارندگی موفق نباشد.»
دولت آمریکا ضمن آنکه توانمندیهای نظامیاش را افزایش میدهد، همزمان به کشورهای دیگر علیه آزمایش سلاحهای ضدّماهواره فشار میآورد، در حالی که خودش هماکنون همین توانمندی را دارد.
علاوه بر این، آمریکا اخیراً روسیه را به توسعهٔ سلاحهای ضدّماهواره احتمالاً هستهیی و نقض «پیمان وَرای جوّ» متهم کرده است. اما این اتهامها- که روسیه آنها را رد میکند- مبهم است. به گفتهٔ تاد هریسون، در مرکز ارزیابیهای استراتژیک و بودجه، و کلیتون سووپ، در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی، استفادهٔ روسیه از چنین سلاحی بعید به نظر میرسد، زیرا چنین حملهای «اساساً حملهٔ هوایی انتحاری [کامیکازه]» است و احتمالاً بسیاری از ماهوارههای خود روسیه را از بین میبرد، ضمن آنکه عملیات سنگین تلافیجویانهٔ دشمن را برمیانگیزد.
در هر صورت، چنین رفتاری و انگشت اتهام به سوی دیگری نشانه گرفتن، هنگامی که با بازدارندگی فضایی مداوم و تلاش برای گسترش سلاح همراه باشد، به کاربست دیپلماسی واقعی کمکی نمیکند. دولتها با توسل به دیپلماسی میتوانند در شرایط برابر به گفتوگو بنشینند و دربارهٔ این موضوع صحبت کنند که کشورها هر کدام چگونه میتوانند و باید از فضا استفاده کنند.
موضوع این است که امروزه شرکتهای تسلیحاتی و هوافضا نسل جدیدی از سلاحها و فنّاوریهای جنبی را وارد عرصهٔ نظامی کردهاند که از حمایت مداوم دولت آمریکا برخوردار است؛ دولتی که ظاهراً بر «بازدارندگی» متمرکز است. نتیجه این شده است که حیطهٔ عمل مجتمع صنعتی-نظامی به حوزهٔ فضا گسترش یافته است، جایی که شرکتهای دفاعی/نظامی فرصتهای تازهای برای بستن قراردادهای تسلیحاتی سودآور پیدا میکنند و حتی ممکن است برای وقوع درگیریهای بیشتر فشار بیاورند.
اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.