رژیم جمهوری اسلامی در کنار بحرانهای فزایندهٔ اقتصادی و اجتماعیای که توان حل آنها را بههیچوجه ندارد و در برابر مقاومت مدنی زنان و جوانان و ادامه یافتن اعتراضهای مردم، کارگران، بازنشستگان، معلمان، و پرستاران، دانشجویان و زندانیان شجاعی که در پنجهٔ رژیم اسیرند، مستأصل گردیده و تلاش میکند با سرکوب و استیلای فضای اختناق زیر پوشش تنشهای ادامهدار در منطقه، از طغیان خشم تودهها و ادامه جنبش پرتوان زن زندگی آزادی جلوگیری کند و برای ادامه حکمرانیاش و چپاول هرچه بیشتر کشور حاضر است حتی منافع ملی و میهنیمان را با گزینش سیاستهایی تنشآفرین و خطرناک قربانی کند…./
*****
بر اساس گزارش رسانههای رسمی ایران، درست یک روز قبل از حمله پهبادی و موشکی رژیم حمهوری اسلامی به اسرائیل-حملهای در پاسخ به بمباران کنسولگری ایران در دمشق و قتل مقامهای نظامی ایران- که به خطر گسترش جنگ و خونریزی در منطقه و میهن ما دامن زد و از سوی دیگر هجوم و لشگر کشی خیابانی و برخورد خشونتآمیز با زنان شجاع ایران که فرمان آن قبلاً از طرف ولی فقیه “فرمانده کل قوا” صادر شده بود، در تهران و شهرهای بزرگ ایران عملیاتی گردید. خامنهای در سخنرانی ۱۵ فروردینماه ۱۴۰۳خود در جمع مسئولان کشوری و فرماندههان نظامی بار دیگر تأکید کرد و درعینحال فرمان داد: “حجاب یک حکم مسلم شرعی است و مسئولان کشور باید به مسئولیت خود عمل کنند.” بلافاصله خبرگزاری امنیتی “فارس” از بهراه افتادن مجدد ماشین سرکوب رژیم اما این بار با نام “طرح نور” خبر رسانی کرد. همزمان با اجرای این طرح ارتجاعی از روز شنبه ۲۵ فروردینماه، نیروهای ناجا، لباسشخصیها، و مأموران لباسخاکستری با بر پا کردن جو رعب و وحشت، فحاشی، کتک، به بازداشت زنان در میدانها و گذرگاهها دست زدند. همزمان با تشدید این حملات وحشیانه گزمگان رژیم و بازگشت مجدد ونهای گشت ارشاد به خیابان ها، منابع دانشجویی نیز از گیتهای تشخیص چهره برای ورود دانشجویان به دانشگاه هاو خوابگاه ها خبر دادند.
واقعیت امر این است که رژیم زنستیز جمهوری اسلامی در کنار بحرانهای فزایندهٔ اقتصادی و اجتماعیای که توان حل آنها را بههیچوجه ندارد و در برابر مقاومت مدنی زنان و جوانان برای حفظ دستاوردهای مبارزاتیشان و ادامه یافتن اعتراضهای مردم، کارگران، بازنشستگان، معلمان، و پرستاران، دانشجویان و حتا زندانیانی که در پنجهٔ رژیم اسیرند، مستأصل گردیده و تلاش میکند با سرکوب و فشار امنیتی و استیلای فضای اختناق زیر پوشش تنشهای ادامهدار در منطقه، از طغیان خشم تودهها و ادامه جنبش پرتوان زن زندگی آزادی جلوگیری کند و دستاوردهای مبارزهشان را باطل گرداند. رژیم دیکتاتوری و زنستیز ولایی پس از فروکش کردن تظاهرات و خیزشهای مردمی سال گذشته، بههدف بازپسگرفتن برخی دستاوردهای این جنبش از جمله موفقیتهایی بر ضد تحمیل پوشش اجباری، تفکیک جنسیتی در دانشگاهها، و ورود زنان به ورزشگاهها، بارها طرحها و سیاستهایی گوناگون را آزمود. در زمرهٔ آزمونهای رسوای رژیم شلاق زدن زنانی بود که پوشش اجباری را طرد کردند- نمونهٔ اجرای حکم قرونوسطایی شلاق زدن به رؤیا حشمتی که به افشای هرچه بیشتر ماهیت طالبانیوار رژیم ولایی منجر گردید- علاوه بر آن جریمه کردنها، احضارها به مراجع قضایی رژیم، توقیف اتوموبیل و پلمپ مغازهها، رستورانها، کافیشاپها، و بهطورکلی مکانهایی که “بیحجاب” در آنها رؤیت میشود از جملهٔ این آزمونها بودند. اما رژیم بیشک پی برده است که با همهٔ این شلاق زدنها، احضارها، توقیفها، و دیگر طرحهای زبونانهٔ ارتجاعی، در برابر پیگیری شجاعانه زنان دلیر و همراهی و پشتیبانی مردم، راه مقاومت را نتوانسته به بنبست بکشاند و در آینده هم در عرصهٔ زنستیزی- چه نوع شرعیاش با قرائت رژیم، چه نوع قانونیاش از سنخ قانونهای رژیم ولایی- با شکست مفتضحانه روبرو شده و خواهد شد.
واقعیت تلخ و نگران کننده دیگر برای حاکمیت زنستیز جمهوری اسلامی رویگردانی تودهها از “اسلام سیاسی” و خواست جدایی دین از حکومت (این دستاورد بزرگ جنبش زن زندگی آزادی) است، حکومتی که هماکنون ناقوس طرد و سرنگونیاش بهصدا درآمده است تا جایی که حتی وابستگان رژیم نیز به آن اذعان دارند و همواره به رژیمشان هشدار میدهند. بر این اساس، رژیم جمهوری اسلامی برای ادامه حکمرانیاش و چپاول هرچه بیشتر کشور از سوی خودش و کارگزارانش حاضر است حتی منافع ملی و میهنیمان را با گزینش سیاستهایی تنشآفرین و خطرناک قربانی کند. بهقول نسرین ستوده، وکیل شجاع مردمی و میهندوست، «ما جنگ را با هیچ نامی نمیخواهیم». جنگ نهتنها بهنفع قدرتهای امپریالیستی و رژیمهای استبدادی و فاشیستی است، بلکه همانطور که امروزه جهان در غزه و فلسطینِ سراسر خونین و ویران شاهد آن است، قربانیان جنگها زنان و کودکان و فرودستانی هستند که باید هزینهٔ انسانی جنگ را با از دست دادن حیات بیشمار انسانها بپردازند ( در جنگ جاری غزه تا کنون بیش از ۳۳ هزار کشته شدندکه بخش عمدهٔ آنان کودکان و غیرنظامیان فلسطینی می باشند) و هزینهٔ مادیاش نیز ویرانی و نابودی زیرساختهای وطن است.
تشکیلات دموکراتیک زنان ایران، ضمن محکوم کردن هرگونه سیاست تنشآفرین و جنگافروزانه در منطقه و حامیان امپریالیستی این جنگهای خانمانسوز، معتقد است عزم راسخ زنان و همه مردم میهن ما در دستیابی به خواستهای جنبش زن زندگی آزادی و بهوجود آمدن تغییرهایی بنیادی در جامعه امری مسلم و برگشتناپذیر است، امری حیاتی که حتی سرکوب وحشیانه رژیم واپسگرای جمهوری اسلامی علیه زنان جسور و مبارز ایران و علیه دیگر نیروهای مردمی جنبش نیز نمیتواند آنان را از تلاش مشترک برای رسیدن به هدف های والای انسانی و اجتماعی و دستیابی به حقوق دمکراتیکشان بازدارد.
پیروز باد مبارزهٔ متحد زنان و مردان آزادهٔ ایران برای آزادی، برابری، صلح، و عدالت اجتماعی!
“نه” به جنگ!
زنده باد صلح !
تشکیلات دموکراتیک زنان ایران
۲۸ فروردینماه ۱۴۰۳
منبع: سایت تشکیلات دموکراتیک زنان ایران