تشکیلات دموکراتیک زنان ایران:
جنبش زن زندگی آزادی در بیاعتنایی کامل مردم به انتخابات کذائی رژیم، در مقاومت مدنی زنان و دختران علیه حجاب اجباری، در غریو اعتراضهای حقطلبانهٔ کارگران، بازنشستگان، فرهنگیان، و جز آنان، ادامه دارد و پایههای حاکمیت اسلام سیاسی را بهلرزه درآورده است. شکاف بین مردم و حاکمیت ولایی آنچنان عمیق شده است که جامعه بهویژه جوانان آن مدتهاست دیگر پذیرای فرهنگ خرافی و واپسماندهٔ حاکم نیستند.
تشکیلات دموکراتیک زنان ایران، پیشاپیش هشتم مارس (۱۸ اسفندماه) “روز جهانی زنان” که جلوهای از مبارزهٔ همبسته و سراسری زنان جهان برای دستیابی به برابری جنسیتی و دیگر آماجهای انسانی و حقوق بشری مثل حفظ صلح و محیط زیست است را گرامی داشته و فرارسیدن این روز خجسته را به همهٔ زنان جهان، بهویژه زنان شجاع میهنمان ایران، شادباش میگوید. هشتم مارس یادمان تاریخیای که زنان جهان با الهام از آن با یکدیگر همصدا میشوند تا نظام ناعادلانهٔ طبقاتی و فرهنگ منحط و دیرپای مرد- سرمایه سالاری را که بر انواع نابرابریها ازجمله یکی از مهمترینشان نابرابری جنسیتی بنا شده است را دگرگون سازند. زنان در روز هشتم مارس، هم صدا با هم، دستیابی به جهانی دیگر، جهانی عاری از تبعیض و خشونت و فقر و جنگ- و در مورد میهنمان ایران رهایی از اندیشه های قرون وسطایی حاکم بر زندگیشان- را خواستار میشوند.
بر بستر سالها مبارزهٔ پیگیر جنبشهای کارگری و مترقی بهویژه مبارزهٔ زنان کارگر کشورهای صنعتی و تلاش سازمان یافتهٔ پبشاهنگان زن متشکل در حزبهای کمونیستی و کارگری این کشورها به تعیین روزی بهنام روز زن (ماه اوت سال۱۹۱۰/ ۱۲۸۹خورشیدی) انجامید که با نام کمونیست برجستهٔ آلمانی کلارا زتکین و تلاشهایش در این راه پیوند دارد. اولین مراسم بزرگداشت روز جهانی زن در ۱۹ مارس سال ۱۹۱۱/ ۲۷ اسفندماه ۱۲۸۹ برگزار گردید. اما با شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴/ ۱۲۹۳ چندین سال برگزاری مراسم بزرگداشت این روز در سایهٔ فجایع جنگ قرار گرفت. با این حال، زنان مبارز سوسیالیست و کلارا زتکین در خلال سالهای جنگ با تشکیل گردهماییها و بهکار بستن ابتکارهایی گوناگون در پهنهٔ ملی و بینالمللی، به پیشبُرد مبارزات ضد جنگ و برای صلح یاری رساندند. آنان معتقد بودند که جنگ بهسود سرمایهداران و صاحبان کارخانههای اسلحهسازی است.
بهاینترتیب، در خلال سالهای دهههای آغازین قرن بیستم میلادی جنبش جهانی زنان، جنبشی مترقی و ضد جنگ، با هدفهایی برابریطلبانه و رفع تبعیض جنسیتی و طبقاتی پا گرفت و مسیر خود را در بسیاری از نقاط جهان از جمله در میهن ما ایران گشود. دوازده سال پس از اعلام رسمی روز جهانی زن در اسفندماه ۱۲۸۹، نخستین مراسم بزرگداشت ۸ مارس در کشور ما در سال ۱۳۰۱ خورشیدی در شهر رشت از طرف “جمعیت پیک سعادت نسوان” برگزار شد. سپس در انزلی و دیگر شهرهای ایران از سوی سایر پیشگامان جنبش زنان که اغلب تحت تأثیر “حزب کمونیست ایران” بودند گرامی داشته شد. بعد ها با بنیانگذاری “تشکیلات دمکراتیک زنان ایران”، بزرگترین تشکل صنفی سیاسی زنان بهویژه در شرایط فعالیت علنیاش، برگزاری مراسم این گرامیداشت در تهران و برخی شهرهای ایران بهطورگسترده و با استقبال فراوان زنان برگزار میگردید. در این مراسم خواستهای برابریطلبانهٔ زنان از قبیل داشتن حق رأی در انتخاباتها، داشتن حق سوادآموزی، خواست برابری دستمزد زنان با دستمزد مردان در کار مشابه، و بهطورکلی در زمینهٔ گسترش گفتمان جنسیتی در جامعه تلاش میشد که تأثیرشان تا این زمان همچنان ادامه دارد. ترویج خواستهای برابریخواهانه در جامعهٔ فئودالی بهشدت عقبمانده و مردسالار، جامعهای که در سالهایی پیش از آن تک ستارههایی مانند “طاهره قرهالعین” در آسمان تیرهٔ آن درخشیده بودند و در انقلاب مشروطیت بر تعداد چهرههایی همچون او افزوده شدند و در انقلاب مردمی بهمن ۵۷ لشکری عظیم از این زنان جسور پا بهمیدان مبارزه نهادند چندان که توانستند دوشادوش دیگر نیروهای مترقی رژیم دیکتاتوری سلطنتی را به زبالهدان تاریخ بیندازند.
روحانیت ارتجاعیِ سوار شده بر امواج انقلاب مردمی بهمن ۵۷، هراسان از نیروی عظیم زنان، از همان ابتدا تلاش کرد تا این نیروی عظیم و جسور را مهار کند و به کنج خانههایشان براند. آپارتاید جنسیتی و فرودستسازی زنان با تصویب انواع قوانین قرونوسطایی و سرکوبهای خشن در کوچه و خیابان نیز حتی نتوانست عزم راسخ زنان ایران را از پیگیری آرمانهای انسانی و دمکراتیک انقلاب بهمن و پیگیری مطالبات جنسیتیای که این بار “اسلام سیاسی” با شدت و حدتی تمام وکمال به آنان تحمیل میکرد بازبدارد.
زنان آزادهٔ میهنمان در طول سالهای چهار دههٔ گذشته نهتنها برای بازستاندن بنیادیترین حقوق انسانی و اجتماعیشان ازجمله داشتن حق پوشش خویش بهمبارزه برخاستند، بلکه بر ضدِ تمام شکلهای نابرابری و ظلم ازجمله ستم بر اقلیتهای جنسی، نژادی، دینی، ستم طبقاتی و فقر و انواع ناهنجاریهای اجتماعی ناشی از آن مثل کار کودک یا ازدواج کودکان، تلاش برای تشکیل و گسترش نهادهایی غیردولتی، مبارزه برای صلح و حفظ محیط زیست و برای داشتن حق حیات (“نه” به اعدام)، حفاظت از یادمان جانباختگان راه بهروزی مردم، همواره در صف مقدم نبردها حضور پررنگ داشتهاند و صحنههای تاریخیای ماندگار خلق کردهاند که نشان دهندهٔ عزم آنان در پیگیری خواستهایشان است. با تمام مانعهایی که حاکمیت واپسگرای “اسلام سیاسی” در طول چهل سال گذشته بر سر راه بالندگی زنان در عرصههای گوناگون زندگی تراشیده است، دختران و زنان ایرانی در دستیابی به سطحی بالا از تحصیل دانش، علم، ورزش، هنر، سینما، ادبیات،پژوهش، روزنامهنگاری، و بسیاری رشتههای دیگر، بهطرزی شگفتآور و بهمدد نیروی خلاق خویش بالیدند و درهای این عرصهها را با سماجتی بیمانند بر روی خویش گشودند. آنان نسبت به مطالبهٔ “اسلامسیاسی” حاکم همراه با تصویب قوانین و مقرارتی ریزودرشت در دستگاههای حاکمیتیشان در فرمان به زندگی زنان فقط در ”خانهنشینی و فرزندآوری” اعتنایی نکردهاند و هزینهاش را پرداخته و همچنان میپردازند.
بزرگداشت جشن ۸ مارس روز جهانی زن همواره بخشی جداناپذیر از جنبش زنان و جامعهٔ مدنی ایران بوده و همچون یکی از فرصتهایی بوده است برای یاری رساندن به گسترش گفتمان جنسیتی در جامعه. بههمین سبب بزرگداشت هشتم مارس هیچگاه خوشایند رژیمهای استبدادیای از نوع سلطنتی یا ولایی نبوده است. زنان مبارز ایران از دیرباز همراه با سازمانهای صنفی و سیاسیشان- بهویژه در شرایط علنی یا در شرایطی که توانستهاند- همواره این روز فرحنده را باشکوه فراوان بر پا داشتهاند و خواستهایشان را همراه برپایی این مراسم به میان مردم بردهاند، مانند بزرگداشت با شکوه و پرجمعیت جشنهای ۸ مارس پیش از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ یا دوران کوتاه پس از پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ ، و نیز در سالهای دهه ۷۰ خورشیدی که نهادهای مدنی زنان یا تشکلهای غیردولتی در نتیجه مبارزات مردم تا اندازهای پا گرفتند و این امکان میسر گردید تا ۸ مارس در مقطعی کوتاه باز هم در مکانهای عمومی و با استقبال گسترده زنان برگزار شود. اما حاکمیت سرمایهداری و مردسالار جمهوری اسلامی مانند سلف خود یعنی رژیم استبدادی سلطنتی، با بهرسمیت نشناختن این روز تاریخی و حذف آن از تقویم و جایگزینی آن با روزی دیگر، ضمن سرکوب نهادهای مدنی زنان، گرامیداشت این روز را ممنوع کرده و با فعالان زن با زبانی جز زبان سرکوب و زندان و پروندهسازیهای امنیتی سخن نگفته است. در مقابل، زنان شجاع ایران با سرسختی و مقاومتی بینظیر هر ساله هشتم مارس را بهشکلهایی مختلف برپا داشته و با ابتکارهایی (از جمله توزیع دفترچههای “ارتقای آگاهی” و تهیه پلاکاتهایی حاوی مطالبات زنان و حتی اهدای شاخه گل به زنان در مترو) آن را در فضای سرکوب و خفقان این سالها همواره گرامی داشتهاند. حضور فعال زنان در خیزشهای مردمی دهههای اخیر نشان دهنده عزم راسخ آنان در پیگیری مطالبات دمکراتیک تودهها و همزمان مبارزه خستگی ناپذیر علیه سیاستهای آپارتاید جنسی و جنسیتی حاکمیت ولایی بوده است.
ازجمله شرکت فعال و محوری زنان در جنبش زن زندگی آزادی است که با قتل حکومتی مهسا امینی بهدست مزدوران امنیتی رژیم بر پا شد. جنبشی که از دل خیزشهای اعتراضی پیشین تودههای بهجان آمده از فقر و فساد و ستم و تحمیل انواع تبعیضها بهویژه تبعیض جنسیتی و داشتن حق پوشش اختیاری برخاسته است، با وجود همه سرکوبها و اعدام بهترین فرزندان مردم هماکنون در شکل های دیگر، از جمله در بی اعتنایی کامل مردم به انتخابات کذائی رژیم ، در مقاومت مدنی زنان و دختران علیه حجاب اجباری، در غریو اعتراضهای حقطلبانهٔ کارگران، بازنشستگان، فرهنگیان، و جز آنان، ادامه دارد و پایههای سستبنیان حاکمیت ولایی را بهلرزه درآورده است. شکاف بین مردم و حاکمیت ولایی آنچنان عمیق شده است که جامعه بهویژه جوانان آن مدتهاست دیگر پذیرای فرهنگ خرافی و واپسماندهٔ حاکم نبوده و با مقاومتی مدنی، سبک زندگیاش را، یعنی “زندگی معمولی” را، برخلاف میل و دستورهای حاکمیت واپسگرا، دنبال میکند. حتی تحمیل حجاب اجباری بهکمک بازوهای سرکوب رژیم (ازجمله حجاببانان) و لایحه کذایی “عفاف و حجاب”، پیش از آن که موجب استیصال دختران و زنان آزاده میهن باشد سبب آشفتگی و درنتیجه استیصال حاکمیت در تحمیل آن شده است. بیان خواست جدایی دین از حکومت بهطرزی آشکار در جامعه گسترش مییابد و این تنها نمونهای از دستاوردهای جنبش زن زندگی آزادی است که زنان و جوانان آغازگر آن بودهاند. دامنه یافتن گفتمان جنسیتی و فریاد مطالبههای صد سالهٔ اخیر و حل نشدهٔ زنان و حمایت مردم بهویژه همدلی روزافزون مردان آزادیخواه با این مطالبهها را دستاورد مهم دیگر این جنبش عظیم مردمی میتوان دانست که خواب آرام را از چشمان رژیم ربوده است. هرچند که برای زودن فرهنگ سخت جان مردسالاری کار فراوان و راه درازی در پیش است.
یکی از صحنههای درخشان جنبش ضد استبدادی کنونی میهن ما مقاومت مدنی زنان در عرصههای گوناگون اجتماعی بهویژه مقاومت قهرمانانه زنان زندانی سیاسی علیه رژیم زنستیز و استبدادی جمهوری اسلامی است. زنان آزاده و شجاع زندانی، علاوه بر همبستگی با رویدادهای اجتماعی و سیاسی از قبیل همراهی با جنبش “نه” به اعدام یا تحریم” نمایش انتخاباتی” رژیم، ۸ مارس روز همبستگی پیکارجویانه جهانی زنان را در کنار تهدیدهای کارگزاران امنیتی و محدودیتها در شکنجهگاههایشان، همواره بهطرزی با شکوه و همراه با ابتکارهایی نو گرامی داشتهاند. رژیم در شکنجهگاههایش زنانی مبارز همچون مریم اکبریمنفرد، نرگس محمدی، گلرخ ایرایی، نیلوفر بیانی، سپیده قلیان، زینب جلالیان، مهوش شهریاری، راحله راحمی پور، سروناز احمدی، و دهها تن از زنان و دختران شجاع جنبش زن زندگی آزادی و حتی مادران دادخواه مانند ناهید شیرپیشه، مادر زنده یاد پویا بختیاری را در خود جای داده است. چندی پیش زنان محبوس در زندان اوین در پی اعدام چهار زندانی سیاسی کُرد در بیانیهای علیه اعدام آنان اعتراض کردند و همبستگیشان را با زندانیان سیاهچال قزلحصار را از دل شکنجهگاهها به گوش جهانیان رساندند. آنان در بیانیهشان نوشتند: برای پاره کردن ریسمان دور گلوی جوانانمان و برای درهم شکستن چوبههای برافراشته مرگ بهپاخیزیم. راه دیگری وجود ندارد.
این امر نشان دهنده این واقعیت است که تلاشهای رژیم ولایی برای سرکوب و خاموش کردن صدای زنان زندانی سیاسی با شکست روبرو شده است. طنین صدای جنبش “نه” به اعدام که از درون سیاهچالهای رژیم آغاز شد، روز بهروز رساتر شده و زنان شجاع میهن ما در این مبارزه نقش مؤثر داشته و دارند.
تشکیلات دموکراتیک زنان ایران با درود فراوان به خاطرهٔ گرامی مهساها، آرمیتاها و همه دختران و زنان جانباختهٔ جنبش مردمی و ضد استبدادی میهنمان، بار دیگر هشتم مارس، روز جهانی زن را به همۀ زنان دلاور میهن بهویژه رزمندگان راه دستیابی به حقوق زنان که همراه با سایر نیروهای مردمی بهخاطر رهایی میهن از زنجیر استبداد ولایی مبارزه میکنند، به زنان زندانی سیاسی و عقیدتی، مادران خاوران و دادخواه، به بازنشستگان و فرهنگیان زن، پرستاران، زنان کارگر و زحمتکشان زن، خانهدار، دانشجو، و جز اینان، صمیمانه شادباش میگوید و معتقد است که این درد مشترک تنها با رزم مشترک و سازمان یافتهٔ همه گردانهای اجتماعی و نیروهای مدافع آزادی، زنان و مردان آزادی خواه در سراسرمیهن اسنبداد زده ما، در آیندهای نزدیک بهپیروزی خواهد رسید.
“نه“ به اعدام، آری به زندگی!
آزادی برای همهٔ زندانیان سیاسی، عقیدتی، مخصوصاً زنان زندانی!
پیش بهسوی مبارزهٔ متحد زنان و مردان آزادهٔ ایران برای آزادی، برابری، صلح، و عدالت اجتماعی!
پایدار باد همبستگی مبارزاتی زنان جهان برای ساختن دنیایی عاری از جنگ و خونریزی!
زنده باد صلح، آزادی، برابری !
تشکیلات دموکراتیک زنان ایران
تاریخ ۳ مارس ۲۰۲۴/ ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
منبع: سایت تشکیلات دموکراتیک زنان ایران