منبع- جهان مردم – مترجم: مهرداد آرام – اختصاصی اندیشۀ نو
مثلی قدیمی میگوید: “دیر آمدن بهتر از هرگز نیامدن است.”
فدراسیون کارگران آمریکا و کنگره سازمانهای صنعتی (AFL-CIO)- بزرگترین اتحادیه کارگری ایالات متحده- که به فراخوان آتشبس در غزه بپیوندد پدیدهٔ کوچکی نیست. پس از ماهها ویرانسازی در غزه و کشتار بیش از ۳۰ هزار فلسطینی، بسیاری از اعضا و شعبههای اتحادیههای کارگری بزرگترین سازمانهای کارگری متشکل در این کشور مانند اتحادیه کارگران متحد برق، رادیو و ماشین آمریکا (EU)، اتحادیه کارگران ارتباطات آمریکا (CWA)، خدمهٔ هواپیماهای مسافربری، اتحادیه کارگران پست، اتحادیه کارگران خودروسازی (UAW)، اتحادیه بینالمللی کارکنان خدمات (SEIU)، ائتلاف زنان اتحادیه کارگری، خواستار آتشبس شدهاند و بهاینترتیب به جنبش صلح پیوستهاند.
باید از فراخوان اتحادیه “افال سیآیاو” برای آتشبس استقبال کرد. صدای کارگران در تغییر موضع تشکلهایشان مثبت بود و کاخ سفید را واداشته است که از لفاظیهای پیشینش در حمایتی بیقیدوشرط از جنگ اسرائیل در غزه پسبنشیند.
اما در مورد کاخ سفید چطور؟ آیا درباره موضعگیری دولت نیز میتوان گفت: “دیر آمدن بهتر از هرگز نیامدن است”؟
خب، اگر رییسجمهور بایدن درعمل اقدامهایی کند تا متحد اسرائیلیاش، نتانیاهو، را وادارد جنگ نسلکشیاش را متوقف کند، شاید اندکی جای ستایش داشته باشد. اما چون چنین نیست، پس ما این کار را نخواهیم کرد.
برخی از نهادهای سیاسی لیبرال بهتازگی به منتقدان طرفدار صلح در جناح چپ بهاین دلیل که بیش از اندازه به رئیسجمهور پیله میکنند با توپ و تشر میتازند. آنان به بخشنامههای او اشاره میکنند که چندی پیش اعلام کرد کمکهای نظامی مستمر ایالات متحده به اسرائیل و سایر “شریکهای استراتژیک” مانند اوکراین را در انطباق با “قانون بینالمللی انساندوستانه و استانداردهای حقوق بشر مشروط میکند.”
در این رهنمود آمده است آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه دولت جو بایدن، ۴۵ روز مهلت دارد تعهد رسمی دریافتکنندگان جنگافزار را دریافت کند مبنی بر اینکه بمبها، موشکها، تفنگها، و هواپیماهای بدونسرنشین ایالات متحده برای کشتن غیرنظامیان بهکار گرفته نمیشوند.
الیزابت وارن، عضو مجلس سنا از ایالت ماساچوست، این بخشنامه را “هوای تازه در نگرش رییسجمهور در رابطه با کاربرد کمکهای نظامی ایالات متحده و تأثیر آن بر غیرنظامیان” خواند.
با این وجود آیا بهراستی چنین است؟
با نگاهی به این بخشنامه، در واقع چیزی جدید در آن دیده نمیشود. هیچ بخشنامهای جدید در مورد منع ارتکاب جنایات وجود ندارد. قانونهایی جدید برای تعلیق ارسال جنگافزار بهتصویب نرسیدهاند. تنها چیزی که جدید است درخواست دریافت تعهدنامه از کشورهایی مانند اسرائیل و اوکراین آن هم در زمانی مطرح میشود که موضوع کشتن غیرنظامیان بهمیان میآید. خودش است. این همان “هوای تازه”ای است که برخی را به ستایش از رئیسجمهور واداشته است.
واقعیت امر این است که شگرد بایدن بههدف دستوپا کردن رأیهای مورد نیاز برای تصویب بودجه جنگ تکمیلی ۹۵ میلیارد دلاریاش در مجلس سنا انجام میگیرد. فشار آوردن بسیاری از رأیدهندگان برای آتشبس باعث شده است برخی از قانونگذاران به امضای آن تمایلی نداشته باشند. اما برخی از آنانی که از امضا خودداری میکنند پس از شنیدن سخنان کسانی مانند سناتور وارن ممکن است فکر کنند ترفند بایدن پوشش سیاسیای لازم در اختیار آنان میگذارد تا بر بهباد دادن میلیاردها دلار بیشتر در راه ماشینآلات جنگی مُهر تأیید زنند.
(لازم بهیادآوری است که بسته اولی درمجموع بیش از ۱۰۵ میلیارد دلار بود، اما پس از اینکه تدبیرهای کنترل مرزی جناح راست دموکراتها نتوانست حمایت جمهوریخواهان مورد نظر بایدن را جلب کند، کنار گذاشته شد.)
از این ۹۵ میلیارد دلار، حدود ۶۰ میلیارد دلار به اوکراین برای ادامه جنگ فرسایشی در شرق در نظر گرفته شده است. از مقدار باقیمانده بیشتر آن به اسراییل میرسد، اما ۸ میلیارد دلار برای جنگ سرد جدید ضد چین، به شکل جنگافزارهایی تازه برای تایوان و زیردریاییهای رزمی هستهای برای استرالیا، کنار گذاشته شده است. بله، و برای حفظ ظاهر، مقداری پول نیز قرار است برای کمکهای غذایی به غزه، اوکراین، و سایر منطقههای جنگزده رسانده میشود.
درحالی که برخی مانند سناتور وارن ممکن است آماده باشند از رئیسجمهور بهخاطر درخواست از نتانیاهو برای امضای یادداشتی دراینباره که او غیرنظامیان را نخواهد کشت ستایش کنند، اما دیگران در کارایی آن تردید دارند که حق هم دارند. نیروهای دفاعی اسرائیل در چهارماه گذشته جز کشتار غیرنظامیان کاری دیگر انجام ندادهاند. آیا نوشتن تعهدنامهای مبنی بر اینکه اسراییل دیگر این کار را انجام نخواهد داد (۴۵ روز بعد از صدور بخشنامه) بهراستی تغییری در وضع بهوجود خواهد آورد؟
بدبینان میگویند بهچالش کشیدن بخشنامهٔ بایدن که گفته میشود بهمنظور خودداری از رساندن جنگافزار ایالات متحده به ناقضان حقوق بشر است تفاوتی چندان با کوششهای پیشین در این زمینه ندارد. آیا دولت درعمل به این شرایط پایبند خواهد ماند و ارسال سلاح و مهمات جنگی را درصورت نقض چنین تعهدی متوقف خواهد ساخت؟ تاریخ میگوید پاسخ چنین پرسشی چه بسا “نه” است.
کنت راث، رئیس پیشین دیدهبان حقوق بشر و استاد کنونی دانشگاه پرینستون در ایالات متحده، در این رابطه گفت: “موضوع هیچگاه ناآگاهی” از دست داشتن متحدان ایالات متحده در جنایتهای جنگی با بهکارگیری جنگافزارهای ایالات متحده نبوده است. واشنگتن همیشه میداند که دوستانش سرگرم چه کاری هستند، درواقع در اغلب جنایاتی که مرتکب میشوند آنان را راهبری میکند. گرفتاری، مانند همیشه، “اجرایی کردن” این تعهدها است.
اسراییل پس از صدور بخشنامه بایدن تا به امروز نشان داده است که تا چه اندازه بهاصطلاح تهدید رئیسجمهور را جدی میگیرد.
پس از اظهارات چند روز پیش جان کِربی، سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده، مبنی بر اینکه دولت بایدن از حمله اسرائیل به شهر پرجمعیت پناهجویان رفح “حمایت نخواهد کرد” دولت اسراییل حتا لحظهای هم از عملیات نظامیاش دست نکشیده است.
چندین روز است که آخرین “منطقه امن” باقیمانده برای فلسطینیها در معرض حملههای شدید قرار گرفته است. مهدکودکها بمباران میشوند، آمبولانسها بهآتش کشیده میشوند، و اردوگاههای پناهندگان از روی زمین زدوده میشوند.
آنچه ما شاهد آن هستیم درست همان چیزی است که این رسانه ماهها قبل پیشبینی کرده بود. بهنظر میرسد نقشه واقعی اسرائیل این است که فلسطینیها را بهطورکامل از غزه بیرون براند یا در اوضاعی بلبشو را نابودشان کند. سندهایی که در ماه مهر به بیرون درز کرد، چگونگی به بار نشستن جنگ را آشکار کرد:
۱. در همان بازه زمانیای که ارتش اسراییل با بمباران در پی حماس میرود فلسطینیها باید شمال غزه را تخلیه کنند. به آنان توصیه شود برای اینکه در امن باشند به جنوب غزه رهسپار شوند.
۲. سپس، نیروهای زمینی اسرائیل از شمال به درون منطقه گسیل شوند و حملات زمینی پشت سر هم برای پاکسازی فیزیکی فلسطینیها انجام گیرد و در واقع باید آنان را با بولدوزر از سکونتگاههایشان به دور دست راند.
۳. غزه یکسر مُهروموم شود و همه ساکنان آن در رفح در مرز مصر گردآوری شوند.
۴. فلسطینیها بهطورکامل از نوار غزه بیرون رانده و وادار به ورود به صحرای سینا شوند.
همه چیز همانگونه که انتظار میرفت رخ داده است. سه مرحلهٔ نخست بهانجام رسیده است. اکنون که مردم غزه گلهوار در رفح گردآوری شدهاند، و ایالات متحده هم آنان را به سرنوشت خود رها کرده است، دیگر برایشان هیچ راه فراری از تانکها و بمبهای اسرائیلی وجود ندارد.
عماد ۵۵ ساله، پدر ۶ فرزند که بههمراه خانوادهاش به رفح گریخته است، به رسانه الجزیره گفت: “ما که اکنون پشتمان به حصار [مرز] و رویمان به سمت دریای مدیترانه است دیگر کجا باید برویم؟”
ایالات متحده اگر میخواست، امروز میتوانست جلوی این نسلکشی را بگیرد. اما بهجای آن، با نقشی ریاکارانه وانمود میکند که در مهلت ۴۵ روزه، از ناتانیاهو میخواهد با دادن تعهد دست به کشتار غیرنظامیان نخواهد زد. همه اینها دلسوزیهای ساختگیاند.
درواقع، دولت بایدن بهخاطر نشان دادن نگرانی کممایهاش در این مرحله آخر، هنگامی که تا کنون بیش از ۳۰ هزار فلسطینی که بیشترشان زن و کودک هستند و با همدستی ایالات متحده به گور فرستاده شدهاند، نباید مورد ستایش قرار گیرد.
اما شایسته یادآوری است که حتا این حرکت “انساندوستانه” رئیسجمهور نشانگر چیزی دیگر است.
آن چیز دیگر خشم سازمانیافته جنبش آتشبس و تهدید سیاسیای است که میلیونها رأیدهندهٔ خواهان صلح را خشمگین و ناامید برای انتخاب بایدن و امیدهای دموکراتها در انتخابات ۲۰۲۴/۱۴۰۳ کرده است.
ترامپ و لشگر فاشیست ماگا (MAGA) تهدیدی برای ادامه حیات دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی در ایالات متحده که نیاز به یادآوری برای چپ ندارد بهشمار میروند. اما کاخ سفید با ادامه حمایت مالی و نظامی از کشتار جمعی در غزه، ائتلاف گسترده مردمیای را که برای شکست دادن ترامپ ضروری است با دست خودش از بین میبرد.
واکنش جنبش صلح به موضعگیری سست بایدن در مهار اسرائیل، باید افزایش فشار بیشتر باشد. مهم نیست که متحدان لیبرال رئیسجمهور چه میگویند، او تا کنون کاری چندان برای متوقف کردن نسلکشی در غزه انجام نداده و گامی برنداشته است. بهجایش، در جایگاه همیاری و همدستی با آن قرار گرفته است.
هر دلیلی که امپریالیسم ایالات متحده را به اکراه در موضعگیری کنونی برای توقف اقدامهای متحد اسرائیلیاش واداشته است، بهدلیل فشار ناشی از تشدید احساسات عمومی، محکومیت از سوی جامعه بینالمللی، و قدرت تودههای فعالِ خواهانِ آتشبس بوده است.
برای کل ائتلاف جنبش خواهان آتشبس و بهطورکلی جنبش همبستگی با فلسطین، رویکرد نسبت به ادعاهایی مبنی بر اینکه دولت بایدن از همدستی خود در نسلکشی غزه دست میکشد، باید این باشد: “هر وقت آن را درعمل ببینم، آنگاه میتوانیم آن را باور کنیم.”
تا کنون هنوز آن را درعمل ندیدهایم.
اندیشۀ نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.