سفر “شی جین پینگ” رئیس جمهوری خلق چین به پاکستان و توافقات گسترده اقتصادی بین دو کشور یک رخداد بزرگ در عرصه ژئواکونومیک و ژئوپلتیک بود. دیدار رهبر چین به همراه یک هیات بزرگ سیاسی – اقتصادی از پاکستان بدون شک در راستای تغییر در معادلات بین المللی و منطقه یی انجام گردید که در آینده تاثیرات شگرفی را در منطقه شبه قاره هند و حتی منطقه خاورمیانه بر جای خواهد گذاشت.سفر “شی جین پینگ” رئیس جمهوری خلق چین به پاکستان و توافقات گسترده اقتصادی بین دو کشور در روز دوشنبه ۲۰ آوریل یک رخداد بزرگ در عرصه ژئواکونومیک و ژئوپلتیک بود که در عرصه رسانه یی به آن اهمیت لازم داده نشد. دیدار رهبر چین به همراه یک هیات بزرگ سیاسی – اقتصادی از پاکستان بدون شک در راستای تغییر در معادلات بین المللی و منطقه یی انجام گردید که در آینده تاثیرات شگرفی را در منطقه شبه قاره هند و حتی منطقه خاورمیانه بر جای خواهد گذاشت. حجم مالی و نوع قراردادهای امضاء شده بین دو طرف به خوبی نشان می دهد که این دیدار و توافقات انجام شده در یک ظرفیت کلان و استراتژیک انجام گرفته است که با مراودات معمولی بین دو کشور همسایه به کلی متفاوت است. دست باز و حاتم بخشی چین برای اعطای مبلغ ۴۶ میلیارد دلار به اسلام آباد در خصوص اجرایی کردن پروژه شاهراه سه هزار کیلومتری بین بندر “گوادر” در جنوب غربی پاکستان در سواحل دریای عرب تا منطقه “سین گیانگ” در غرب چین که شامل احداث اتوبان، سیستم ریلی، خطوط ترانزیت نفت و گاز، شاهراه اطلاعاتی و کابل نوری می شود به نوعی یک انقلاب در عرصه روابط استراتژیک بین دو کشور تلقی خواهد شد. این امر با توجه به مناسبات نزدیک و بسیار دوستانه بین دو کشور می تواند به تعبیری چین را به صورت بالفعل به سواحل دریای عمان و بخش غربی اقیانوس هند رسانده و موجب سهولت در مناسبات اقتصادی بزرگترین قدرت نوظهور جهان کنونی با اصلی ترین حوزه انرژی در خلیج فارس شده و نقش “بازدارنگی” را در مقابل کنترل و مدیریت منابع انرژی خاورمیانه به چین از سوی ایالات متحده آمریکا را به صورت دائمی تحقق بخشد. چین با این حرکت مهره شطرنج بسیاری از معادلات را در عرصه منطقه یی و بین المللی از جمله دکترین تازه واشینگتن در خصوص تعیین اولویت امنیتی شرق آسیا و کنترل چین را تا حدود زیادی خنثی می کند.
در عرصه بین المللی یک واقعیت را برای درک درست و شناخت عینی از تحولات جهانی نباید نادیده گرفت یا به آن بهای لازم را نداد و آن اینکه آینده تحولات هژمونیک بین المللی از میدان نبرد و زمین بازی واشینگتن – پکن بیرون خواهد آمد. به همین دلیل هر دو کشور سیاست های استراتژیک، مناسبات اقتصادی و دکترین امنیتی خود را در راستای این رقابت بزرگ تعریف کرده و مهره های بازی خود را در این موقعیت آلترناتیوی حرکت می دهند. آمریکا به عنوان کشوری که در طی دهه های بعد از جنگ جهانی دوم کنترل و مدیریت حوزه های انرژی را در دست داشته و هر چند در زمینه انرژی به مرز خودکفایی نزدیک شده است اما هنوز کنترل منابع و مدیریت توزیع انرژی برای موقعیت هژمونیک این کشور در رقابت با دیگر قدرت های جهانی یک اصل انکارناپذیر تلقی می شود. نوع معکوس این مدیریت در حوزه انرژی بعد از تحولات اوکراین و تلاش واشینگتن برای شکستن تاثیر صادرات گاز روسیه بر اروپا و تحریم های نفتی بر ایران به روشنی ذات این سیاست را نشان داد و هشداری بود برای رقبای استراتژیک آمریکا که در این خصوص چقدر آسیب پذیر می باشند. چین با تعمیق مناسبات خود با پاکستان دقیقا در چارچوب نقض این انحصار حرکت کرده و تلاش می کند تا از طریق گشودن راه مطمئنی از مسیر پاکستان (با دور زدن تنگه ملکان در بخش شرقی اقیانوس هند) با حوزه اصلی منابع انرژی در خاورمیانه، در آینده هرگونه محاصره و انزوای ژئوپلتیک در این خصوص را بی اثر کند. راه ترانزیتی پاکستان همچنین به چین این اجازه را می دهد که بدون اعمال اتوریته آمریکا به بازارهای بکر مصرف در جنوب آسیا و خاورمیانه دسترسی مستقیم داشته و در رقابت با بازار این کشور برای ایفای نقش انحصاری در این حوزه بزرگ دست باز و کم هزینه یی داشته باشد.
ورود قدرتمند چین به بازار و مسیر استراتژیک پاکستان به لحاظ مناسبات و رقابت های منطقه یی نیز برای پکن از اهمیت زیادی برخوردار است. با توجه به روابط بسیار شکننده اسلام آباد با واشینگتن در شرایط کنونی و همچنین مناسبات سنتی پاکستان – چین، از این پس و بعد از اجرایی شدن این توافقات کلان معادلات جدیدی رقم خواهد خورد که جایگاه پکن را در این کشور و منطقه تثبیت کرده و حتی به زودی می توان شاهد بود که چشم بادامی ها بر چشم آبی های اروپایی و یانکی های آمریکایی در پاکستان تفوق پیدا خواهند کرد. در حاشیه دیدار شی جین پینگ از اسلام آباد گفته می شود که پکن هزینه احداث خط لوله گاز ایران به پاکستان در محدوده خاکی این کشور که تا به امروز به دلیل ضعف مالی طرف پاکستانی و فشار واشینگتن ناکام مانده بود را به عهده گرفته است. این توافق در کنار توافقات کلان بین پکن – اسلام آباد هم اینکه گاز ایران را به کشور همسایه می رساند و هم اینکه به زودی چنانچه چین و ایران برای صدور گاز به توافق برسند، می تواند یک مسیر مطمئن برای تامین انرژی چین را تضمین کند. از طرف دیگر پکن به دلیل رقابت منطقه یی با هند قادر است ضمن تعمیق مناسبات اقتصادی با ایران به خصوص در حوزه انرژی و همچنین دسترسی سهل تر به آب های گرم دریای عمان و خلیج فارس، دهلی نو را در موقعیت ضعیف تری قرار دهد. همچنین اتصال خط لوله گاز و احتمالا در آینده نفت ایران به چین از مسیر پاکستان، می تواند تضمین صدور نفت و گاز از طریق خط لوله به بزرگترین مصرف کننده کنونی جهان را تضمین کرده و در آینده موقعیت تهران را در مقابل دیگر صادر کنندگان منطقه یی بهبود قابل ملاحظه یی ببخشد.
به لحاظ امنیت منطقه یی هم توافقات جدید بین پکن – اسلام آباد می تواند حامل دستاوردهای مثبتی باشد و به مرور پاکستان را از غرب و اعراب محافظه کار به خصوص عربستان دورتر کند. از آنجا که چین هم اکنون در استان سین کیانگ که پایانه اصلی این شاهراه ارتباطی با پاکستان است با تحرکات تروریستی و جریانات بنیادگرای اسلامی روبه رو می باشد و پاکستان نیز یکی از منابع و مبادی اصلی ترویج و صدور بنیادگرایی اسلامی زیر تاثیر مکاتب دینی وهابی است، به یقین با تحقق و تثبیت مناسبات جدید پکن – اسلام آباد از این پس باید شاهد فشار بیشتر رهبران پاکستان بر این جریانات تروریستی بود. همچنین به دلیل اینکه شاهراه استراتژیک گوادر – سین کیانگ می بایست از منطقه بلوچستان پاکستان بگذرد اسلام آباد ناگزیر می بایست به وضعیت نابسامان و بی ثبات این منطقه توجه بیشتری کرده و امنیت را در این خصوص برقرار کند. برقراری امنیت در بلوچستان پاکستان جدا از تاثیر مثبتی که بر اوضاع داخلی این کشور می گذارد برای ایران نیز یک موهبت بزرگ خواهد بود و می تواند موجب ریشه کنی بسیاری از گروه های تروریستی مرتبط با القاعده و بنیادگرایی وهابی در منطقه شود.