عفو بازداشت شدگان انقلاب ژینا مجاز از مجازات بود. هدف حاکمیت از مجاز عفو رویکردی شیادانه مانع پژواک صدای مجازات شدگان شدە بود که نگارنده قصد دارد توجه مخاطب را به ابعاد این رویکرد زیرکانه جلب کند. در ترمینولوژی حقوق عفو به معنای بخشش است اما زمانی که درعفو بخششی نباشد عین مجازات است این پدیده در ادبیات و کلام این مجاز قلمداد می شود ولی کاربرد آن در حقوق متداول است. درعرصه واقع فرمان عفو با قصد مجازات صرفا آرایه مجاز نیست بلکه مجازاتی سخت و شیادانه است. مجازات کردن فعالان با استفاده از یک مجاز ساده انجام نمی شود بلکه فرایندی لازم است که در اصطلاح علوم انسانی به آن رویکرد گفته می شود.
رویکرد عفو رویکردی بود که حاکمیت برای مجازات فعالان برگزید در این رویکردی ابدا هدف بخشس نبود. تنها با اجرای یک رویکرد بود که می شد مجازات غیراصولی و نامتناسب را ادامه داد بدون اینکه این مجازات ها، بازتابی داشته باشند. کارکرد رویکرد این بود که اذهان عمومی متوجه تناقض دو پدیده و مجازات نشود تا بتواند با فرمان عفو مجازات بکند. افراد فعال در جریان انقلاب ژینا برای بازتاب در اذهان عمومی عفو شدند و به ظاهر پروندها مختومه گردید. اما این تنها رو ساخت قضیه بود در واقع عفو صرفا مجازات بود. در جایی که جامعه داشت عفو و پیامدهای آن را دنبال می کرد حاکمیت در آرامش و طیب خاطر به مجازات فعالان ادامه داد. نتیجه دو نهاد متناقض در عمل قرینه صارفه ای است که جامعه را متوجه هدف حاکمیت کند. نتیجه عفو که بخشش است اما نتیجه مجازات بازدارندگی و عبرت آموزی است. در عمل آنچه جریان دارد بخشش نبوده و نیست بلکه بازدارندگی و عبرت آموزی بود.
حاکمیت به این وثوق رسیده است که افراد فعال در انقلاب ژینا چه آنهایی که بازداشت شده بودند چه آنهایی که بازداشت نشده بودند ساختار حاکمیت را اصلاح ناپذیر می دانند و افرادی با این نگاه باید مجازات شوند اما به جای مجازات، عفو را در پیش گرفت با وجود اینکه چنین چیزی از حاکمیت بعید است. برای تداوم مجازات لازم بود راهبرد عفو را در پیش بگیرد تا بتواند با فراغ بال و با تعدد ابزار اشد مجازات را به منصه ظهور بگذارد که حاصل آن فقط بازدارندگی فعالان و قشر مردد بود.
مجازات با هدف بازدارندگی و عبرت آموزی انجام می شود. عفو فعالان انقلاب ژینا دقیقا با هدف عبرت آموزی و بازدارندگی انجام شد. تا اینجای کار مجازات برای برای بازداشت شدگان به مقصود قاصد نائل آمد. رویکرد عفو از مجازات فعال هم فراتر رفت. زیرا تمام فعالان بازداشت نشده بودند تا مجازات شوند. اما ضرورت مجازات آنها برای حاکمیت در اولویت قرار داشت. برای گروه دوم چون بازداشت نشده بودند مجازات بازدارنده و عبرت آموز نبود بلکه وجه دیگری لازم بود اول باید آنها را شناسایی کرده و پروند ای با نام، پرونده شخصیت، فعالان ژینا در ادارات امنیتی باز شود؛ تا آمار دقیقی از فعالانی که ساختار را اصلاح ناپذیر می دانند در دست داشته باشد و برای مجازات آنها هدفمند و هوشمند عمل کند.
یکی در دیگر از اهداف رویکرد عفو هوشمندی و هدفمندی کردن مجازاتها بود. هوشمند و هدفمند بودن مجازات خود به خود سبب می شود که اثر مجازات شدید غیرقانونی و غیر اخلاقی بازتاب لازم را نداشته باشد. در واقع فعالانی که بازداشت نشده بودند مهمترین گروه مقصد رویکرد عفو بودند. حاکمیت در رویکرد عفو دو برنامه زمانی داشت: کوتاه مدت و بلند مدت. در کوتاه مدت می خواستند فعالیت آنها را که به نقطه اوج نمودار زنگوله ای نزدیک شده بودند متوقف کنند زیرا نقطه اوج نمودار نقطه سقوط حاکمیت تلقی میشد و بسیار هم نزدیک بود. در بلند مدت به فعالان شناسایی شده برچسبی بزند و با استفاده از آن برچسب آنها و اطرافیان آنها را کنترل کرده و در نهایت هدفمند و هوشمند مجازاتی مزمن و در عین حال حاد برای آنها تجویز کنند به نوعی که مجازات آنها وجدان عمومی را بیدار جریحهدار نکند.
رویکرد عفو فقط برای مجازات ساده نبود بلکه مجازات هوشمند و هدفمند مد نظر بود. عملکرد حاکمیت در استفاده روش ها و ابزار ها متنوع سرکوب شکی باقی نگذاشته که رویکرد عفو، هوشمند و هدفمند است. یک نمونه از ابزارهایی که حاکمیت در رویکرد عفو به کار گرفت کمیته پیگیری فوریت مصوب شورای عالی امنیت ملی بود که در همه دستگاه ها و دانشگاه تشکیل شد، این کمیته اکنون با جدیدیت هر چه تمامتر فعالیت می کند.
گستردگی این ابزار از کل دستگاه قضایی بیشتر است در هر شهر چندین کمیته دایر شده است. نمونه آن ستاره دار کردن معلمان ؛ اساتید و انتقال قضات است که به انحا مختلف مجازات شده اند اما جامعه واکنشی به این مجازات هوشمند و هدفمند نشان نداده است. این کمیته غیر قانونی مورد حمایت جدیدی دیوان عدالت اداری است و اکثر آرا آن توسط دادرسان دیوان عدالت اداری تایید می شود. سیستم ارجاع دیوان مانع ارجاع این پرونده هابه قضات با سابقه می شود. در کل سیستم قضایی قضات غیر همراه توسط کمیته فوریت جابجا می شوند که در نوع مجازات محسوب می شود.
سیستم هوشمند رویکرد عفو با برچسب زدن و بخشی کردن مجازات مانع جلب توجه رسانه و اذهان عمومی به مجازات گسترده و شدید فعالان شده است. این صرفا یکی از ابزارهای خلق شده در بطن رویکرد عفو بود برای زنان، کودکان، دانش آموزان و کارگران و سایر اقشار ابزاری متناسب جهت مجازات تعبیه شده است تا تمرکز رسانه بر دادگاه چالش برانگیز انقلاب منحرف شده و بدون جلب توجه همان نتیجه دادگاه های انقلاب بدون هزینه بر جامعه تحمیل شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران