اینک بیش از هفتاد سال از روزی که آفتاب بر دیوار دانشگاه تابید و خون رنگ شفق گرفت میگذرد. از آن زمان تا اکنون شاهد پیشروی و هجوم مسبوق به سابقهی سرکوبگران، بر زندگی روزمرهی دانشجویان هستیم. به واسطهی سیاستهای سرکوب دانشگاهی هر روز لیست کمیتههای انضباطی بلند و بلندتر میشود. دانشجویان را به بهانههای گوناگون تحت فشار و تهدید قرار داده و با اخذ تعهد، داغ «خرابکار» به پیشانیشان میزنند. بگذارید به شما بگوییم که امروز داغهاتان به مدالهای افتخار بدل شده است.
تابستان همین امسال با ثبت آنچه در روزهای خیزش ژینا بر ما گذشته بود در روایت جنبش (دانشگاه و قیام) از دانشگاه گفتیم. طی روزهای اخیر همقطارانمان ذیل هشتگ #از_تعلیق_بگو، فضا را با روایتهایشان از تعلیق پر کردند. ما همچنان کنار هم ایستادهایم؛ علیه هرگونه ستم طبقاتی، اختناقی که با ایدئولوژی اسلامگرایانه و بازارگرایانه رقم زدهاید و ستم قومی و جنسیتیای که منجر به انواع مرزکشی و تفرقه فرهنگی در جامعه ایران شده است.
اکنون که دستگاه سرکوب با مداخله حداکثری در فضای دانشگاه به دنبال خاموشکردن صدای جنبش دانشجویی است؛ مقاومت در برابر این سلطهگری بیحد و حصر که حذف تشکلهای دانشجویی و عَلَمکردن آییننامههای انضباطیِ ضد دانشگاهی فقط جلوههایی از آن است؛ ضروریتر از هر زمانی به نظر میرسد. تشکلهای مستقلی که به هر شکل ممکن حذف میشوند تا فضا برای جولان گروههای همدست سرکوبگران مهیا شود و آییننامههایی که با هدف سرکوب مضاعف و جرمانگاری فعالیت دانشجویی تصویب و اجرا شدهاند. روزانه دانشجویان زن با برخوردهای تحقیرآمیز نیروهای حراست و حجاببانان مواجه میشوند. سرکوبگر سعی در تحمیل اقتدار خود بر همگان دارد، دریغ از این که امروز جنس پوشالی اقتدارش، آشکار شدهاست. سخت روشن است که آییننامهها و شیوهنامههایتان در باب پوشش توسط دانشجو پذیرفته نشده و نمیشود.
چطور میتوان این تناقض آشکار در شانزدهم آذر سال گذشته را حل کرد که در حضور رئیسجمهور و باقی جلادان در دانشگاهها، دانشجویان کتک خوردند و بازداشت شدند؟ تعریفهای ما و شما از دانشجو تفاوت بسیاری دارد. بذری که با سرکوب تشکلهای دانشجویی، اخراج اساتید شایسته و تعلیق دانشجویان کاشتید؛ را روزی در همین دانشگاهها درو خواهید کرد.
سالهاست که دانشگاه را تبدیل به بنگاه اقتصادی کردهاید و حقوقی برای دانشجو باقی نگذاشتهاید. قوانین غیرانسانیتان برای ما پشیزی ارزش ندارد. مقاومت ما روزمره است. آلوده کردن فضای دانشگاه به نیروهای نیابتی و انقلاب فرهنگی دائمیتان حتی در ظاهر دانشگاه تغییری ایجاد نخواهد کرد. نمایندگان شما را به رسمیت نمیشناسیم و ارزشی برای حضور جلادانی که دستشان آلوده به خون آزادیخواهان است؛ قائل نیستیم. آگاه باشید دانشجویانی که تاریخ جنبش دانشجویی را به دوش میکشند؛ تا روز رهایی از هر نوع ستم حاکم بر دانشگاه و جامعه هیچگونه سازشی از خود نشان نخواهند داد.
امروز بیش از پیش باید با تحلیل فضای اجتماعی ایران در برابر استحاله مفهوم مقاومت و مبارزه توسط حاکمیت ایستاد.
ستم قومی، جنسیتی و طبقاتی در دانشگاه هم بازتولید شده و میشود. تداوم جنبش دانشجویی وابسته به تغییر و پوستاندازی متناسب با شرایط کنونی است. فضای بسته دانشگاه نیازمند حرکت از فعالیت علنی به سمت شبکهسازی و تشکلیابی است. بیراه رفتن جنبش دانشجویی به واسطهی درگیر شدن با منفعت شخصی، انحصارطلبی و تمامیتخواهی، مسئلهایست که باید در حل و فصل آن کوشید. جنبش دانشجویی باید برای ادامه راه از جریانات و گروههای غیرمردمی و رسانههای مرتبط با این گروهها دوری کند. حتی درون دانشگاه مرزبندی با کنشگری خطرناک، پدرسالاری و تکروی جریانهای دانشجویی لازم است.
میگویند رد خون همیشه باقیست. خونی که با گندآب استبداد شاهنشاهی پاک نشد با توحش مرتجعانهی شما نیز پاک نمیشود؛ چه بسا روز به روز رنگ سرخ خود را بیشتر به رخمان میکشد.
جنبش دانشجویی بیدار است. امروز به احترام تاریخ و وظیفهی انسانی خود همانطور که پیشتر فریاد زدهایم، ما دانشجویان آتش روشنیبخش راه فرداییم و خار چشم استبداد باقی خواهیم ماند.
در ادامه ما برای تداوم فعالیت و حیات، نکات زیر را پیشنهاد میداریم:
الف) تمرکز بر فعالیتهای غیرعلنی
۱. تشکیل شبکههای دانشجویی.
۲. انتشار نشریات (با مجوز یا بیمجوز) و یادداشتهای تحلیلی مطابق شرایط.
۳. ایجاد فضاهای امن برای روایت و تخیل فردا.
۴. گفتگوی جمعی در دانشکدهها و در میان شبکههای کوچک امن با محوریت تحلیل وضع موجود، بدیل و خواستهای امروز دانشجویان.
۵. ایجاد فضاهای فرهنگی و علمی که میتوانند به بستری برای فعالیت و کنشورزی دانشجویان علی الخصوص دانشجویان جدید، تبدیل شوند.
ب) توسعهی فعالیتهای بینالمللی
۱. ایجاد همبستگی عمومی و ارتباط بیشتر جامعه و افکار بین المللی با جنبش دانشجویی با نقل و نقد آییننامههای انضباطی جدید، سرکوب تشکلها، تجاریسازی دانشگاه و…
۲. ارسال بیانیهها و نامهها.
۳. استفاده از رسانههای بینالمللی.
ج) استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی
۱. انتشار مطالبات و اطلاعرسانی
۲. ایجاد شبکههای ارتباطی.
۳. برگزاری تجمعات و اعتراضات مجازی.
د) همکاری با سایر گروههای اجتماعی
گروههای صنفی معلمان، کارگران و… سابقه فعالیت و شبکهسازی طولانیای در ایران دارند و ارتباط و همکاری با آنها میتواند هماهنگی میان دانشگاه، اصناف و خیابان را تقویت کند.