١٦ آذر ١٣٣٢ نقطه عطفی در تاریخ آزادیخواهی و دانشجویی ایران است. روزی که ٣ فرزند برومند زحمتکشان سکوت گورستانی کودتا را شکسته، فریاد «مرگ بر شاه/ مرگ بر دیکتاتور» را سر دادند. محمدرضای دیکتاتور با ذبح این فرزندان ایران زمین در مقابل نیکسون، نماینده سرمایه داری جهانی، صنعت نفت و مقدرات کشور را به امپریالیسم آمریکا سپرد تا از نوکریش مطمئن و او را برای خیانت هایش حمایت کنند.
خون این سه جان باخته آزادی و عدالت در سراسر این سالها همچنان فریادگر «نه به دیکتاتوری» بوده است. دانشجویان هیچگاه ارتباط خود را با پدران مبارزشان قطع نکرده و همگام با جنبش کارگری برای بهبود و آبادانی ایران زمین تلاش کرده اند. دانشجویان می دانند که کارگر فردا بوده پس اتحاد میان جنبش کارگری و دانشجویی یک اتحاد همیشگی باید باشد. این اتحاد به ویژه در مقطع بهمن ١٣٥٧ و آغاز یورش برای سرنگونی نظام عقب مانده شاهنشاهی از دانشگاه رقم خورد و به تمام کشور سرایت کرد و دانشگاه را به جایگاه اصلی خود که پراکندن آگاهی و جایگاه اندیشه بود رساند. پس از انقلاب مردمی بهمن، دانشگاه و دانشجویان نشان دادند که محیط دانشگاه چگونه می تواند محل تعلیمی برای همه مردم باشد. ساواکی های چهره عوض کرده، لیبرال های سه سه بار غلط کرده، مرتجعین به اصطلاح انقلابی همگی از این وضعیت دانشگاه ناراضی بوده و تاکنون هستند. آنان دانشگاه را محلی برای دانشجویان سر به زیر و مطیع می خواهند نه پرسشگر و مبارز.
دانشجویان، این فرزندان زحمتکشان در ٧٠ سالگی« اتحاد، مبارزه، پیروزی » همچنان با محدودیت و فشارهای سیاسی، صنفی روبرو هستند. زندان، بازداشت، محروم نمودن از تحصیل و پرونده سازی هدیه مافیای زر و زور و تزویر، به این فرزندان خلق است.
مجریان نئولیبرالیسم در داخل کشور به مهاجرت نخبگان دانشجویی دامن زده و کشور را تهی از اندیشمندان می خواهد تا گاری تفکر شکسته خود را بی دردسر برانند. در آن سوی آبها هم سردمداران نئولیبرالیسم با نشان دادن بهشتی که بر روی استثمار نیروی کار بنا شده است دانشجویان مهاجر را فریفته و به آنان القا می کنند فقط این سیستم جاودانی است تا به کشور خود برنگشته و در این کشورها مانند دیگر اندیشمندان مهاجر از کشورهای دیگر، به چرخ دنده سیستم ظالمانه سرمایه داری تبدیل شوند.
چرا مافیا از جنبش دانشجویی می هراسد؟
چوان این جوانان ایثارگر، پیشاپیش جنبش آزادیخواهی و در کنار زحمتکشان برای آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی بدون تزلزل، با مافیای خیمه زده در اقتصاد، سیاست، فرهنگ می رزمد.
زنده یادان مصطفی بزرگ نیا، احمد قندچی، مهدی شریعت رضوی با خون خود این پیام را به آیندگان دادند که:« دشمن، ملی گرا و دغدغه مند زحمتکشان را با یک گلوله می کشد و برایش فرقی نمی کند تو کیستی؟ همانقدر که منافعش را به خطر می اندازی باید محو شوی. او آزادیخواهان و برابری خواهان را می کشد. بدون تفاوت گذاری در اندیشه های متفاوتشان»
همه بهبود خواهان باید این پیام ١٦ آذر را آویزه گوش کرده به اتحاد در مقابل دشمن مشترک بیاندیشند و به آن عمل کنند. هر چیزی که به این اتحاد لطمه می زند را باید کنار گذاشت و هدف اصلی را که آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی است را فراموش نکرد.
یاد همه شهدای جنبش دانشجویی گرامی
اتحاد، مبارزه، پیروزی، شرط اصلی مبارزه با سرمایه داری است.
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران