سارا احسان، شاعر و عضو سابق انجمن قلم آلمان، که پیشتر در میانهی جنگ اسرائیل و غزه، متن نامهی استعفای اعتراضی او خطاب به هیئت مدیرهی انجمن قلم آلمان انتشار یافته بود، نامهی جدیدی را خطاب به کل عرصهی ادبیات آلمان نوشته است که ترجمهی متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
دیگر صبر من به سرآمده. بهواقع دیگر تحمل این خودسانسوری و این میزان کنترلی را که بر عرصهی ادبیات، حاکم شده و به کنترلهای امنیتی دولتی مانند است، ندارم. دیگر تحمل این نازکنارنجیبازیِ سفیدمآبانهی نویسندگان سفیدپوست و خودسانسوریِ نویسندگان رنگینپوست و سیاهپوست را که بهواسطهی آن میتوانند قراردادی ببندند، جایزهای بگیرند و پولی نصیبشان شود، ندارم. دیگر تحمل هیچیک از این بازیگران عرصهی پلیسبازیهای فرصتطلبانه، این شیوهی جدید تفتیش عقاید در مورد نویسندگانی را که مقابل منطق دولتی و آنچه سلطهی هژمونیک برتری سفید به ما دیکته میکند، سر فرود نیاوردهاند، ندارم.
به هر گونه همکاری و همداستانی با نویسندگانی که از این رویههای شبهفاشیستی احساس خطر نمیکنند و مقاومتی در مقابل آن نشان نمیدهند، پایان میدهم؛ تمام آنهایی که از اختلافها و جداییها شاکیاند و در کار ترویج «سازشی» پنهانکارانهاند – در صنعتی که تنها بر پایهی رقابت و روابط منفعتطلبانه بنا شده است – شما خود با سکوتتان، با تظاهر به اینکه همه چیز در این عرصه بهمانند همیشه است، یا با پچ پچهایی که فقط پشت درهای بسته داشتهاید و بس، با محافظهکاری، با حذفِ نویسندگان، با عدمِ اعطای کمکهزینه به آنها، با محروم کردنشان از جوایزی که قرار بود نصیبشان شود، تنها به این خاطر که موضعی علنی گرفته بودند، به اختلاف و جدایی دامن زدید. شما همانهایی هستید که حتی استوریهای ما در اینستاگرام را کنترل و آنها را مردود اعلام میکنید، این رویهای است که دیکتاتورها علیه منتقدان سیاسیِ خود در پیش میگیرند، آیا خودتان میدانید دارید چه میکنید و این روند به کجا ختم خواهد شد و چه جور فضایی را دارید ایجاد میکنید؟ من خوشحال میشوم که مسیر خودم را از این سیرک جدا کنم. آخرین برنامهی ادبی امسالم، همین یکشنبه خواهد بود و تا به حال بدین میزان به نوشتن حس بدی نداشتهام. نوشتن برای چه کسی و چه چیز؟
آلمان، این میزان بزدلیِ ناامیدکنندهی تو، حال مرا بد میکند! خداحافظ عرصهی ادبیات آلمان! من هیچگاه از دولتها، رویهها و اقدامات فاشیستی حمایتی نمیکنم!
کانون زنان ایرانی