باقر مؤمنی، تاریخنگار و پژوهشگر، نویسنده، مترجم و کنشگر سیاسی یکشنبه ۲۸ آبان در ۹۷ سالگی، پس از چندین دهه تبعید در پاریس درگذشت.
او که ۲۳ اردیبهشت ۱۳۰۵ در کرمانشاه به دنیا آمده بود، تحصیلات خود را در دانشگاه تهران و دانشگاه سوربن در پاریس گذراند. مؤمنی که در جوانی از اعضای حزب توده ایران بود در سال ۱۳۳۳، یک سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد به زندان افتاد و تا سال ۱۳۳۷ در زندان بود.
او همواره از نظر سیاسی به آرمانهای چپ وفادار ماند. مومنی بعد از ماجراهای خونین ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ با گذر از کوههای کردستان ایران و ترکیه خود را به پاریس رساند. در آنجا از بهمن ۱۳۶۳ تا تیر ۱۳۶۴ ماهنامهای فرهنگی به نام گاهنامه «فرهنگ و هنر ایران» منتشر کرد و همزمان در پی تشکیل جبهه متحد چپ بود، اما توفیقی به دست نیاورد و به نویسندگی روی آورد و کتابهای متعددی مانند «مسائل اپوزسیون ایران»، «گفتارهای سیاسی و دموکراسی»، «دین و دولت در عصر مشروطیت»، «از موج تا توفان»، «انفجار سبز»، «اسلام ایرانی و حاکمیت سیاسی»، «حکومت اسلامی و اسلام حکومتی»، «پرونده پنجاه و سه نفر»، «یادماندههای ایرج اسکندری»، «در خلوت دوست»، «دنیای ارانی» و … را منتشر کرد.
یکی از زمینههای تحقیقات او انقلاب مشروطه بود. از آثار در این زمینه میتوان به «کتاب احمد» (۱۳۴۶)، «مسالک المحسنین» (۱۳۵۶)، «ادبیات مشروطه» (۱۳۵۴) «ایران در آستانه انقلاب مشروطیت» (۱۳۵۹) و «دین و دولت در عصر مشروطیت» (سوئد، ۱۳۷۲) اشاره کرد.
ناصر مهاجر در مراسم بزرگداشت او در سال ۱۴۰۰ گفته بود: «یک بار از او پرسیدم: سبب اینکه یک سره به سراغ ادبیات روشننگران پیش از مشروطه رفتید و به نشر نوشتههای آنان برآمدید، چه بود؟ پاسخ باقر مؤمنی را برایتان میخوانم: علتش این بود که در این زمان سانسور به شکل وحشتناکی بر انتشار کتاب حاکم بود و به هیچ وجه نمیشد به انتشار مطلبی که شامل انتقاد اجتماعی زمان باشد و یا به آگاهی و دانش نسل جوان کمک کند، اقدام کرد. این کتابها… در واقع به این خواست اجتماعی پاسخ میداد، زیرا خواننده را بیشتر متوجه اوضاع استبدادی و بستهی زمان ما میکرد.» او درباره انقلاب ایران هم صاحب تألیفاتیست از جمله «نواندیشی و روشنفکری در ایران» ( آلمان، ۱۳۸۶/ ۲۰۰۷)، «همراه با انقلاب»، «از درخت سخن بگو» ( ۱۳۸۹/ ۲۰۰۹).