صنعت نفت ایران چگونه توسط باندهای تبهکار به غارت رفته و میرود
صنعت نفت ایران یکی از ارزشمندترین منابع ثروت ایران است که به همت دکتر محمد مصدق ملی شده بود.
اما اکنون در گرداب غارت افتاده است.
زنده یاد میرزاده عشقی شاعر عصر مشروطه در باره قرارداد ننگین وثوقالدوله سروده بود:
دست و پای گله با دست شبانشان بستهاند
خوانی اندر ملک ما، از خون خلق آرستهاند
گرگهای آنگلوساکسون، بر آن بنشستهاند
هیئتی هم بهرشان، خوانگسترانی میکند!
حالا گرگهای انگلوساکسون جای خود را به گرگهای رژیم ولایت فقیه و انگل زادگانشان داده اند، که هیچ حدی برای غارت و ویرانگری برای خود نمی شناسند؛
داستان چپاول منابع ملی در دیکتاتوری ولایت مطلقه فقیه را کمتر کسی است که نداند.
اما موارد مشخص آن به هر حال از چشم و گوش مردم دور نگه داشته میشود، مگر جایی که در دعوای بین باندهای حکومتی، بخشی از آن به بیرون درز پیدا کند و مردم از عمق ماجرا با خبر شوند. ماجرای غارت صنعت نفت ایران در دوران «خالصسازی» یکی از همین موارد است.
روز ۲ آبان ۱۴۰۲ روزنامه حکومتی هممیهن راز کلان غارت جدید صنعت نفت توسط باند رقیب را لو داد و با اشاره به زمینهسازیهای قانونی در برنامه هفتم توسعه حکومت نوشت:
«توسعه، استخراج، تولید، فروش و صادرات نفت و گاز از طریق صندوق توسعه ملی به بخش خصوصی واگذار میشود».
در همان مقاله میخوانیم: “امتیاز نفت بعد از دارسی در اختیار دولت قرار گرفت و نفت ملی شد اما گویا قرار نیست ملی بماند. در برنامه هفتم پیشبینی شده امتیاز اکتشاف، توسعه، استخراج، تولید، فروش و صادرات نفت و گاز به بخش خصوصی داده شود. در صورت تصویب ماده 3 و 15 برنامه هفتم توسعه، نفت دیگر انفال نخواهد بود و حق انحصاری استفاده از آن میتواند به بخش خصوصی برسد. دولت در قالب مولدسازی داراییها تصمیم به واگذاری بخش نفت گرفته است. یعنی دولت نفت را انفال نمیداند بلکه دارایی خود دانسته و حالا تصمیم گرفته در ازای بدهی 100میلیارد دلاری خود به صندوق توسعه ملی، نفت را اعطا کرده و بدهی خود را تسویه کند. نگرانی مهمی که این دو ماده ایجاد میکند نهفقط واگذاری امتیاز نفت بلکه احتمال واگذاری به نهادهای قدرت است. به تجربه دریافتهایم که بخش خصوصی واقعی توان و قدرت حضور در پروژههای بزرگ اقتصادی را ندارد و نمونههای بسیاری از واگذاریها به نهادهایی که برخی آنها را خصولتی، برخی نهادهای قدرت و برخی بخش دولتی دست دوم میخوانند؛ دیدیم. با این تجارب، برای پروژههای بزرگ نفت جز اینکه نهادهای قدرت و ثروت ورود کرده و بیش از گذشته صاحب قدرت و ثروت شوند، انتظار دیگری نمیرود.”