Skip to content
می 21, 2025
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • اوکرایین
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • Home
  • ریشه‌های بریتانیایی مناقشه در فلسطین
  • جهان
  • نوار متحرک
  • ویژه اندیشهٔ نو

ریشه‌های بریتانیایی مناقشه در فلسطین

در سال ۱۹۱۷، دولت بریتانیا اعلامیهٔ ننگین بالفور را صادر کرد

نوشتهٔ سوآراو سرکار در نشریهٔ Canadian Dimension، ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳ (۲۷ مهر ۱۴۰۲)

ترجمهٔ امید مجد –  اختصاصی اندیشه نو

نامهٔ آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجهٔ بریتانیا، به بارون والتر روتشیلد، رئیس انجمن نمایندگان یهودیان بریتانیا، که بعدها به «اعلامیهٔ بالفور» شهرت یافت.‏ (ویکی‌پدیا)

وزارت خارجه

۲ نوامبر ۱۹۱۷

لرد روتشیلد گرامی،

بسیار خوشوقتم که از جانب دولت اعلیحضرت، اعلام همدلی زیر با آرمان‌های صهیونیستی یهودی را که به کابینه تقدیم و با آن موافقت شده است ابلاغ می‌نمایم.

«دولت اعلیحضرت در مورد برقراری یک موطن ملی برای یهودیان در فلسطین نظر مساعد دارد و برای تسهیل دستیابی به این هدف، بهترین تلاش خود را به کار خواهد بست. کاملاً روشن است که هیچ کاری نباید بشود که ممکن است به حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیریهودی ساکن فلسطین، یا حقوق و موقعیت سیاسی یهودیان در کشورهای دیگر، آسیب بزند.»

سپاسگزار خواهم شد اگر این اعلامیه را به اطلاع «فدراسیون صهیونیستی» برسانید.

ارادتمند،

آرتور بالفور

این روزها پرچم‌های اسرائیل را بر فراز همهٔ ساختمان‌های دولتی بریتانیا به اهتزاز درآورده‌اند. اما این نخستین بار نیست که امپراتوری مسلّط سابق نفوذ و اعتبارش را در خدمت صهیونیسم قرار می‌دهد. در سال ۱۹۱۷، دولت بریتانیا اعلامیهٔ ننگین بالفور را صادر کرد.

این سند کوتاه ۶۷ کلمه‌یی نقطه‌عطفی در تاریخ مدرن فلسطین بود. این اعلامیه بریتانیای کبیر را متعهد به برقراری «موطن ملی» برای یهودیان در فلسطین کرد (در متن اولیه وعدهٔ «کشور یهودی» داده شد، اما بعد تغییر داده شد). اعلامیهٔ بالفور شامل متن و مضمونی بود که هدفش حفاظت از فلسطینیان بود، اما دیدیم که در ادامهٔ آن قرن حاصل آن چه بود.

از جنگ جهانی اول تا سال ۱۹۴۸، بریتانیا بر فلسطین حکومت کرد، که بخش عمده‌ای از آن مدّت در چهارچوب قیمومتی بود که جامعهٔ‌ ملل [سازمان ملل متحد بعدی] تعیین کرده بود. طی آن دهه‌ها، به‌ویژه در دههٔ ۱۹۳۰، جمعیت شهرک‌نشینان یهودی در فلسطین افزایش یافت، زیرا دولت بریتانیا مهاجرت آنها به این سرزمین را ترغیب و ترویج می‌کرد. در سال ۱۹۲۲، فقط 11درصد از جمعیت این منطقه یهودی بودند. تا سال ۱۹۳۱، این رقم به حدود 17 درصد رسید. تا سال ۱۹۳۹، این رقم تقریباً ۳۰درصد بود.

در آن زمان، دولت بریتانیا خواهان محدود کردن گسترش بیشتر جمعیت یهودیان شد تا ثبات در منطقه به هم نخورد. اما دیگر خیلی دیر شده بود؛ واقعیت اوضاع تغییر کرده بود. آنچه زمانی منطقه‌یی بود که ساکنان آن تقریباً 90درصد فلسطینی بودند، به سرزمینی مورد مناقشه بین دو گروه جمعیتی پُرشمار تبدیل شده بود. علاوه بر این، بریتانیایی‌ها زمین‌های فلسطینی‌ها را مصادره کرده بودند برای اینکه به یهودیان بدهند و در ضمن، سرگرم سرکوب خشونت‌آمیز ناسیونالیسم نوپای فلسطینی شده بودند. در دههٔ ۱۹۳۰، یک کمیسیون دولتی بریتانیا توصیه کرد که فلسطین تقسیم شود و بدین ترتیب، زمینه برای «راه‌حل دو کشور» ناکام‌مانده فراهم شد.

به عبارت دیگر، این مناقشه محصول سیاست‌های امپریالیستی خاصی است که در نیمهٔ اول قرن بیستم برای پیشبُرد پروژه‌ای استعماری به کار بسته شد. به این ترتیب، امپراتوری بریتانیا «مسئلهٔ یهودیان» را- که در واقع ناشی از ناتوانی دیرپای خود اروپا در برخورد مناسب با یهودستیزی خودش بود- به مسئلهٔ صهیونیستی فلسطینیان تبدیل کرد.

یکی از ویژگی‌های مهم حکومت بریتانیا قرار دادن گروه‌های مختلف در برابر یکدیگر بود. یکی از روش‌های اصلی آنها در طول قرن‌ها و در مجموعهٔ سرزمین‌های مستعمرهٔ امپراتوری در سراسر جهان، مطالعهٔ تاریخ اجتماعی جوامع [مستعمره] برای مدیریت سیاست در آنها و قرار دادن گروه‌های مختلف در برابر یکدیگر بود.

حمایت از مهاجرت یهودیان به فلسطین باعث خشم و تحریک فلسطینیان بومی شد که در نهایت، به شورش بزرگ ۱۹۳۶-۱۹۳۹ منجر شد. این شورش را، که از جمله شامل اعتصاب عمومی و قیام دهقانان بود، دولت بریتانیا با همکاری شبه‌نظامیان صهیونیست سرکوب کرد. پس از آن شورش، بریتانیا محدود کردن مهاجرت بیشتر یهودیان به منطقه را شروع کرد و به‌منظور حفاظت از منافع امپریالیستی‌اش، به گروهی پشت کرد که پیش‌تر از آن حمایت کرده بود. این امر منجر به حمله‌های خشونت‌آمیز صهیونیست‌ها در فلسطین شد.

فلسطین در این سرنوشت تنها نیست. بریتانیایی‌ها در منطقه‌های متعدد از استراتژی «تفرقه بینداز و حکومت کن» استفاده کردند و برای تأمین منافع امپراتوری، یک ملت را در برابر ملتی دیگر قرار دادند. در هندِ زیر سلطهٔ استعماری بریتانیا، به تفرقهٔ میان هندو-مسلمان دامن زدند؛ گاهی از این گروه حمایت کردند و گاهی از آن گروه دیگر. در قبرس، یونانی‌ها را در برابر ترک‌ها قرار دادند. در سری‌لانکا، تامیل‌ها در برابر سیلانی‌ها قرار گرفتند و در ایرلند، کاتولیک‌ها در برابر پروتستان‌ها. و این فهرست ادامه دارد.

در همهٔ این مناطق، سیاست ظاهراً «کهن» مناقشه بین‌گروهی بعد از غروب خورشید امپراتوری بریتانیا نیز ادامه یافت. تقسیم‌های ارضی بر اساس قومیت و/یا مذهب صورت گرفت. هندِ بریتانیا به [دو کشور] هند و پاکستان تقسیم و تبدیل شد. سپس، آن پاکستان به پاکستان کنونی و بنگلادش تقسیم شد. ایرلند به جمهوری ایرلند و ایرلند شمالیِ جزو بریتانیا تقسیم شد. قبرس به دو بخش تقسیم شده است و وضع قانونی آن هنوز حل‌نشده باقی مانده است. در سری‌لانکایی که سیلانی‌ها در آن دست برتر را داشتند، جنگ داخلی ۳۰ ساله‌ای برای برقراری دولت تامیل به راه افتاد که در سال ۲۰۰۹، به شیوه‌ای مشابه با آنچه امروز در غزه شاهدش هستیم، به پایان رسید. و در سال ۱۹۴۸، زیر سایهٔ حاکمان سابق بریتانیا و با تأیید آنها، که ناظر آغاز نکبت [کوچ اجباری فلسطینیان از سرزمین‌هایشان در سال ۱۹۴۸] بودند، سرزمین فلسطین رسماً تقسیم و کشور [و دولت] صهیونیستی ایجاد شد و قرار بود کشور و فلسطین نیز ایجاد شود [که هنوز نشده است].

در همهٔ این مناطق شاهد مناقشه‌های خشونت‌آمیز بر اساس نفرت‌های «کهن» در یک یا دو قرن گذشته بوده‌ایم. همین نقطهٔ اشتراک است که قاطعانه ثابت می‌کند که سیاست‌های امپراتوری بریتانیا علت اصلی و ریشه‌یی خشونت در این مناطق است. شمار این مناقشه‌ها در دورهٔ امپراتوری بریتانیا به‌قدری است که نمی‌توان آنها را تصادفی دانست.

گرچه علت‌های اخیرتر آپارتاید، اشغالگری، و نسل‌کشی اسرائیل به‌وضوح مربوط به خود اسرائیل و حامی اصلی آن آمریکاست، باید گفت که بریتانیا مسئولیت ویژه‌ای برای جبران تقصیرهای تاریخی‌اش در فلسطین و هر جای دیگری دارد. نخستین گام حداقلی این است که بریتانیا به‌جای به اهتزاز درآوردن پرچم اسرائیل، برای متوقف کردن نسل‌کشی جاری بکوشد. اما به‌نظر نمی‌رسد این گام- چه رسد به جبران تقصیرها- اصلاً مورد نظر [رهبران کنونی بریتانیا] باشد.

اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخش‌هایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.

Continue Reading

Previous: تاکید دوباره وزارت ارشاد بر محرومیت بازیگران زن مخالف حجاب اجباری از کار
Next: یونیسف جنگ در غزه را مرگبارترین رویداد برای کودکان این منطقه در ۱۷ سال اخیر دانست
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved