ما جمعی از دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاه شهید بهشتی بر خود لازم میدانیم در خصوص وقایع اخیر دانشگاه و اجحاف در حق استادان و دانشجویان آن که نگرانی و ناامنی روانی شدیدی را به ایشان القا داشته، موارد ذیل را خاطرنشان گردیم:
آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاه شهید بهشتی با قطع همکاری با استادان ارجمند و محبوبی همراه شد که مایه تأسف بسیار جامعه دانشگاهی است. در ایام اخیر شاهد آن بودیم که رابطه استخدامی چندی از استادان خوشنام دانشگاه به علت ناسازگاری نهادهای غیرعلمی با مواضع فکری ایشان، با مشکل روبرو و به عناوین گوناگونی که تاکنون کمتر سابقه داشت، «تعلیق» یا با ایشان «قطع همکاری» صورت گرفت و بهتبع آن، اعتبار، امنیت شغلی و استقلال کلیت استادان دانشگاه خدشهدار و متزلزل گردید. این بحران، متأسفانه حتی دامن برخی از استادان باسابقهتر را نیز گرفت و زمزمههایی از عدم ادامه همکاری با برخی اساتید صاحبنام هیئتعلمی که در شرف بازنشستگی قرار داشتند، شنیده میشود.
در سال گذشته، استادان و دانشجویان بسیاری به دلیل انتقاد، مخالفت با برخی نهادها و یا صرف حمایت از حقوق دانشجویان، از سوی افراد نامربوطی در دانشگاه، بهصورت غیرقانونی مورد مؤاخذه، فشار و تجسس واقع شدند و با احکام انضباطی بسیار شدید و محرومیت از تدریس یا تحصیل روبرو گشتند. در چند ماه گذشته این روند شدت و سرعت بیشتری نیز گرفت و به علت امضای نامهای با مضمون انتقاد به وقایع تلخ دانشگاه در سال گذشته، درخواست حفظ شئون و حقوق دانشجویان و پیگیری وضعیت دانشجویان بازداشتی، به تعدادی از اساتید فرهیخته و به نام دانشگاه، به نحو بسیار ناشایستی اخراج، تعلیق و یا بازنشستگی اجباری پیش از موعد را تحمیل نمودند و دانشگاه و دانشجویان را از حضور و تعلیم گرانقدر ایشان محروم ساختند. بسیاری از استادان به هر شکل تمایل خود را نسبت به ادامه فعالیت ابراز کردند و برخی از سایر اساتید نیز به دلیل فشارهای وارد شده و افول دانشگاه، تصمیم به استعفا یا بازنشستگی گرفتهاند. در چنین وضعیتی مقامات مربوط نهتنها هیچ تلاشی مبنی بر شفافسازی نکردند که حتی زحمت جایگزینی دروس این استادان در چارت درسی را هم به خود ندادند تا دانشجویان با حذف اجباری دروس و مشکلات فارغالتحصیلی بیشازپیش نیز متضرر شوند.
از شرایط موجود چنین برمیآید که آزادی اندیشه، اظهارنظر و تضارب آرای افراد، بهویژه در اماکن علمی و آکادمیک، در ماههای اخیر به نحو بیسابقهای تهدید و در معرض خطر واقع شده، حالآنکه مطابق عالیترین سند حقوقی کشور، به هیچ بهانهای نمیتوان آزادیهای مشروع افراد را، هر چند با وضع قوانین، سلب نمود. حفظ، ارتقا و صیانت از این آزادیها در محل دانشگاه بر عهده شخص ریاست آن و در سطح دانشگاهها بر عهده شخص وزیر علوم است و انتظار میرود در جهت احقاق این مهم، ضمن دلجویی و رفع مشکل وضعیت استادان محترم، فضای آزاد گفتمانی در محل دانشگاهها را با ارجنهادن به حاکمیت قانون و اصول شهروندی و مقابله با خالصسازیها تضمین نمایند.
آرای صاحبنظران مؤید آن است که تنگ کردن عرصه نقادی و کنشگری عمومی بر اعضای دانشگاه به زیان کشور بوده و آنان که انتظار دارند استاد و دانشجو فراتر از کلاس درس، در حوزه عمومی عرضاندام نکنند و اگر چنین کردند، با ایشان برخورد شود، بهروشنی آزادی، جمهوریت، توسعه و پیشرفت کشور را هدف قرار دادهاند. دانشگاه باید مجال گفتگو و بروز حقوق و آزادیهای مشروع را فراهم آورد و تحمل و مدارا را در جامعه افزایش و ترویج دهد و مبادا این که خود گرفتار تنگنظری و خودرأیی شود. آگاه باشید که دانشگاه دیگر تاب تداوم وضعیت نامأنوس کنونی و اعمال برخوردهای سلیقهای و فشار و محدودیتهای شدیدتر را ندارد. درخواست آن را داریم که شخصاً به موارد تضییع حقوق و شأنیت و اعتبار استادان و دانشجویان ورود جدی و مسئولانه داشته باشید و نگذارید دانشگاه افزون بر این از عناصر ممتاز سازنده خود تهی شود. نگذارید افراد غیر با برخوردهای تند و خارج از حیطه اختیارات و مقررات، صاحبان واقعی دانشگاه را از خانهشان اخراج یا مأیوس کنند. استادان و دانشجویان شخیص و شریف ممنوع از تدریس یا تحصیل را به خانهشان، دانشگاه، بازگردانید و عزیز شمارید. توصیه نهایی دانشجویان در شرایط امروز دانشگاه، تشکیل شورا یا تعیین افرادی مصلح و عادل در دانشگاه، جهت ثبت و پیگیری اعتراضات و شکایات دانشجویان از رفتارهای خلاف مقررات و خارج از حیطه اختیارات افراد و برخورد بازدارنده با خاطیان و متخلفان است.