آرمان ذاکری عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیتمدرس از ادامۀ تدریس منع و از دانشگاه اخراج شد. اتفاقی که خیلی پیشتر از آن آگاه بودیم و نگرانی دانشجویان گروه را طی نامهای رسمی به اطلاع ریاست دانشگاه رسانده بودیم اما هرگز پاسخی از هیچیک از مسئولین دانشگاه و دانشکدۀ علوم انسانی دریافت نکردیم؛ چراکه احتمالاً مسئولینْ مشغولیتهای مهمتری از مشکلات و نگرانیهای صنفی و علمی دانشجویان داشته و دونِ شأنشان است که به آنها پاسخ دهند. اخراج استادی که از ابتدای جذبش گروههای فشار دانشگاه از هیچگونه آزار و کارشکنیای در ادامۀ کارش دریغ نکردند پیام روشنی را برای ما دانشجویان داشته است: «اینجا مِلک طِلق ما و سرسپردگان ماست». اخراج استادی که به گواه کارنامۀ خود و نظر دانشجویان گروه بهترین کیفیت علمی را ارائه میکرده و از بالاترین رضایت آموزشی برخوردار بوده است البته ما را شگفتزده نخواهد کرد چراکه اخراج و حذف اساتید و دانشجویانْ نه استثنایی بر قاعده، بلکه جزئی جدانشدنی از منطقِ دانشگاه ایرانی علیالخصوص در علوم انسانی بوده است؛ یک انقلاب فرهنگی دائمی و بیوقفه با مکانیسمهای پاکسازی و خالصسازیِ متنوع که در برهههای مختلف به زبانها و فرمهای متفاوت ظاهر شده و هدف غاییاش آن است تا دانشگاهی عقیم، مطیع و تکصدا تولید کند. شما یا پیشاپیش و به نحوی سیستماتیک از گسترۀ دانشگاه بیرون گذاشته میشوید یا تابوتوان تحمل مکانیسمهای تأدیب و تابعسازی که بر جسم و روانتان اِعمال میشود را از دست میدهید و عطایش را به لقایش میبخشید. از استثناها که بگذریم، نتیجه ماندن اساتیدیست که بیش از آن که دوستدار دانش باشند تکنیسینهای حرفهایدانشگاهی هستند با جسم و روانی مطیع و خالی از شور دستیابی به حقیقت.
منبع : انجمن علمی جامعهشناسی تربیت مدرس