«حیدر مصلحی وزیر اطلاعات سابق، محمدحسین صفارهرندی و حمیدرضا مقدمفر از نزدیکان فرمانده کل سپاه از جمله افرادی بودند که مورد مشورت قاضی قطبی در زمینه برنامه ارعاب آمیزش برای روزنامهنگاران قرار گرفتهاند.»
لحظهای که پیامک تهدیدآمیز بر صفحه تلفنهای همراه شماری از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی و اجتماعی نقش بست
نخستین پرسش ایجاد شده درباره منشاء ارسال این پیامکها بود. متن پیام بهگونهای القا میکرد که گویا اتهامی مبنی بر «ارتباط و همکاری با عناصر معاند خارج از کشور» درخصوص دریافتکننده پیامک محرز شده و از این طریق به وی تفهیم شده است. اکنون پس از گذشته ۲ هفته از این ماجرامشخص شده محل طراحی این برنامه دقیقا مجموعهای مرتبط با صنف روزنامهنگاران است.
در ماه های اخیر اغلب فعالان سیاسی و رسانهای که تجربه احضار از سوی نیروهای امنیتی را داشتهاند اذعان میکنند که اتهامِ ارتباط با رسانههای بیگانه بهویژه وبسایتها و تلویزیونهای فارسی زبان خارج از کشور سوژه جذابی برای عناصر اطلاعاتی است. این موضوع البته امر بدیعی نیست اما حساسیت کنونی این اتهام در این است که در اولویتبندی سناریوهای اطلاعاتی در صدر قرار گرفته و بهخاطرش روزنامه نگارانی احضار و یا بازداشت شده و در اتفاقی تازه پیامک تهدیدآمیز دریافت کردهاند.
این سوژه اما یک طرفدار پروپا قرص در دادسرای فرهنگ و رسانه دارد که از تابستان ۱۳۹۲ پروژهای را با همین مضمون تعریف و پیگیری کرده است. دادسرایی که یک سال پس از وقایع سال ۸۸ با ماموریتی تخصصی آغاز بهکار کرد و اکنون به رفتارهای «پیشگیرانه» و ارعاب آمیز علیه روزنامهنگاران دست میزند.
لحظهای که پیامک تهدیدآمیز بر صفحه تلفنهای همراه شماری از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی و اجتماعی نقش بست
نخستین پرسش ایجاد شده درباره منشاء ارسال این پیامکها بود. متن پیام بهگونهای القا میکرد که گویا اتهامی مبنی بر «ارتباط و همکاری با عناصر معاند خارج از کشور» درخصوص دریافتکننده پیامک محرز شده و از این طریق به وی تفهیم شده است. اکنون پس از گذشته ۲ هفته از این ماجرامشخص شده محل طراحی این برنامه دقیقا مجموعهای مرتبط با صنف روزنامهنگاران است.
در ماه های اخیر اغلب فعالان سیاسی و رسانهای که تجربه احضار از سوی نیروهای امنیتی را داشتهاند اذعان میکنند که اتهامِ ارتباط با رسانههای بیگانه بهویژه وبسایتها و تلویزیونهای فارسی زبان خارج از کشور سوژه جذابی برای عناصر اطلاعاتی است. این موضوع البته امر بدیعی نیست اما حساسیت کنونی این اتهام در این است که در اولویتبندی سناریوهای اطلاعاتی در صدر قرار گرفته و بهخاطرش روزنامه نگارانی احضار و یا بازداشت شده و در اتفاقی تازه پیامک تهدیدآمیز دریافت کردهاند.
این سوژه اما یک طرفدار پروپا قرص در دادسرای فرهنگ و رسانه دارد که از تابستان ۱۳۹۲ پروژهای را با همین مضمون تعریف و پیگیری کرده است. دادسرایی که یک سال پس از وقایع سال ۸۸ با ماموریتی تخصصی آغاز بهکار کرد و اکنون به رفتارهای «پیشگیرانه» و ارعاب آمیز علیه روزنامهنگاران دست میزند.
آنطور که منابع آگاه میگویند اقدام به تهدید روزنامهنگاران و شماری از شهروندان عادی بیشتر با هدف منفعل کردنشان صورت گرفته تا آنکه سند و مدرکی دال بر اتهام مطرح شده در پیامک درباره آنها وجود داشته باشد. بدین ترتیب بر اساس اطلاعات بهدست آمده طراحی ایده ارسال پیامکِ تهدید توسط قطبی آغاز و با نظرات تکمیلی مصلحی، مقدمفر و صفارهرندی نهایی شده است اما اجرای این طرح به قرارگاه ثارالله سپاه سپرده میشود. پس از آن تیمی مشترک از معتمدان قطبی و نیروهای قرارگاه ثارالله ضمن رصد بازخوردهای این پیامکها٬ گزارشی از آنرا به رئیس قوه قضائیه، دادستان تهران و معاونت اطلاعات سپاه ارسال کردهاند.
پول می گیرند، «تهدید» میکنند
قرار است « زیتون» در گزارشهای جداگانهای به شیوه دادسرای فرهنگ و رسانه و بهخصوص روش منحصر به فردِ قاضی قطبی برای جمع آوری اطلاعات از روزنامهنگاران بپردازد که در آنجا زوایای بیشتری از اقدام ۲ هفته پیش بر علیه روزنامهنگاران آشکار خواهد شد. بهعنوان نمونه بر اساس یک متن تحلیلی که در اختیار «زیتون» قرار گرفته است تلاش برای منفعل ساختن فعالان سیاسی و رسانهای برخلاف تصور تنها به انتخابات ریاست جمهوری سال آینده و مسائل سیاست داخلی محدود نبوده و انگیزههایی درخصوص نقش آفرینی ایران در تحولات منطقه نیز در آن به چشم میخورد. در واقع با آنکه رسانههای ایران در پرداختن به مسائل منطقهای غالبا با محورهای دیکته شده و محدودیت مواجهاند، مهرههای امنیتی علاقه ندارند در فضای شبکههای اجتماعی نیز تحلیلهای مستقل در این باره ببینند.
زیتون- سینا پاکزاد