حضور نیروی کار جوان افغانستان در ایران به خدمت گرفته می شود و این مهاجران به حرکت چرخ های اقتصاد کشور کمک می کنند. اما وقتی مشکلات اقتصادی اوج می گیرد، تفکرات فاشیستی و نژادپرستانه نیز مجال ظهور می یابند. کارکرد فاشیسم این است که واقعیتِ مشکلات اقتصادی و نابرابری های اقتصادی را می پوشاند و با ایجاد شکاف های غیرواقعی و ساختن دوگانه ما و آنها از اقلیتهای قومی/نژادی یا مهاجران زمینه را برای ستیز و کشمکش های خطرناک فراهم می کند و فضای جامعه را مستعد خشونت و درگیری می کند. در چنین وضعیتی استثمار ادامه دارد ولی استثمارشوندگان به جان هم می افتند.
🔹در مورد پیامد مهاجرت افغانستانی ها به ایران بستگی دارد از چه منظری به موضوع نگاه کنیم. از یک منظر صرفا اقتصادی محاسبه گرانه یا از یک دیدگاه انساندوستانه؟ در حال حاضر رویکرد غالب در مواجهه با مهاجران همان رویکرد اقتصادی است که سود و زبان حضور افغانستانی ها را محاسبه می کند و فورا از مهاجران تهدیدی وحشتناک ساخته می شود. این در حالی است که این نکته مغفول می ماند که حضور نیروی کار جوان افغانستان در ایران به ثمن بخس به خدمت گرفته می شود و همین مهاجران به حرکت چرخ های اقتصاد کمک می کنند. حضور مهاجران افغانستانی اگر تبعات منفی هم داشته باشد به علت فقدان برنامه ریزی و مدیریت نادرست و توزیع ناعادلانه منابع و امکانات است که مثلا تعداد دانش آموزان در بعضی مدارس مناطق فقیرنشین بسیار زیاد و امکانات آموزشی اندک است. یا اینکه مشکلات و بعضی آسیب های اجتماعی در بعضی مناطق خاص بیشتر دیده می شود.
🔹در مواجهه با مساله مهاجران افغانستانی، نگاه نوعدوستانه به حاشیه رفته، در عوض نگاه متعصبانه و تبعیض آمیز قوت گرفته است، بزهکار تلقی کردن مهاجران افغانستاتی نگرش تعصب آمیزی است که از دیرباز در بین ایرانیها شکل گرفته و جالب است که حتی در مواجهه با حق تحصیل هم از همین منظر استدلال می شود که “اینها اگر آموزش نبییند فردا بلای جانمان می شوند”. این در حالی است که از منظری انسانی تر هم می توان به موضوع نگاه کرد که کودکان افغانستانی مقیم ایران به واسطه انسان بودن و حضور در این سرزمین حق دارند درس بخوانند. به همین ترتیب مهاجران حق دارند مشمول بیمه های درمانی شوند، و در مراکز درمانی مورد تبعیض قرار نگیرند. آموزش و سلامت حقوق پایه ای انسان ها هستند و نمی توان آن را مشمول محاسبه سود و زیان کرد. به هر حال لازم است به هر کودک ساکن ایران صرفنظر از تبار و قومیت و نژادش حق تحصیل رایگان داده شود، از جمله کودکان افغانستانی ساکن ایران.
🔹به نظر می رسد دولت از ساماندهی مهاجران طفره می رود، چون از طرفی می خواهد از مزایای حضور آنها بهره مند شود. می دانیم که حضور مهاجران افغانستانی به عنوان نیروی کار ارزان و مطیع و بدون مزایا و حمایت قانونی به حرکت چرخ اقتصاد کشور کمک می کند و این برای دولت و سرمایه داران یک مزیت بادآورده است. علاوه بر این در مجامع بین المللی تبلیغ می کند که ما پذیرای خیل مهاجران افغان هستیم و بر این اساس تقاضای کمک های بین المللی می کند.
اما از طرف دیگر به مهاجران حقوق شهروندی اعطا نمی کند تا مسوولیتی در قبال زندگی و رفاه آنها به عهده نگیرد. اغلب سعی بر این است که مهاجرت افغانستانی ها اولاً موقتی به نظر بیاید، ثانیاً این جمعیت غیررسمی و نامرئی باشند. حتی آمد و رفت شان در مرزها چندان جدی گرفته نمی شود، و در موردشان سختگیری زیادی وجود ندارد، چون قرار نیست اینجا به آنها تابعیت یا امتیاز خاصی داشته شود. در واقع مسوولیت مهاجران با خودشان است و دولت کاری به کار آنها ندارد. و سیاست اصلی اش نادیده گرفتن آنهاست. ولی هر از گاهی با عروج نگرش های متعصبانه، دست به اخراج مهاجران می زند.
🔹وقتی مشکلات اقتصادی اوج می گیرد، تفکرات فاشیستی و نژادپرستانه نیز مجال ظهور می یابند. کارکرد فاشیسم این است که واقعیتِ مشکلات اقتصادی و نابرابری های اقتصادی را می پوشاند و با ایجاد شکاف های غیرواقعی و ساختن دوگانه ما و آنها و غیریت سازی از اقلیتهای قومی/نژادی یا مهاجران زمینه را برای ستیز و کشمکش های خطرناک فراهم می کند و فضای جامعه را مستعد خشونت و درگیری می کند. در چنین وضعیتی استثمار ادامه دارد ولی استثمارشوندگان به جان هم می افتند.
(از گفتگوی منتشر شده در جهان صنعت)
@drsiminkazemi