
با یاد مهسای امینی ژینا و زنده یادان در خاک جای گرفتهٔ جنبش غرورانگیز «زن، زندگی، آزادی» و در سالگرد آغاز جنبش است که صحبتم را شروع می کنم. صحبت امروز مان در مورد یکی از کلیدی ترین خواستهای بشری یعنی «حق برخورداری از یک زندگی صلح آمیز بدون جنگ و خشونت است.»
اگر کسی بپرسد: جایگاه مبارزه برای صلح در میان خواست های ما کجاست؟
پاسخ من آن خواهد بود که ما یک خواسته بیشتر نداریم: «فضا یا سپهری شایسته برای یک زندگی انسانی»
و باور بر این دارم که صلح، آزادی، دموکراسی، محیط زیست پایدار، عدالت اجتماعی، امنیت اجتماعی، توسعه ای موزون، رفع تبعیض های جنسی، قومی، نژادی، دینی و… فاکتورهایی است که لازمه ی شکل گیری آن فضا یا سپهر شایسته است.
به نظر من صلح یکی از آن فراواقعیت هایی است که هسته ای آرمانی در خود دارند. کلیدواژهٔ صلح البته گسترهٔ معنایی و کاربردی بسیار وسیعی دارد که ابعادی از آن را بر می شمرم:
فردی – صلح درون یا صلح با خویشتن Inner peace or peace of mind
بین فردی- صلح و خشونت – که ما با برخی جنبههای آن مانند «خشونت علیه زنان» به دلیل فعالیت روشنگرانه و ارزنده ی جنبش زنان در کشورمان با آن آشنایی قابل توجهی پیدا کرده ایم.
محیطی- صلح با طبیعت- می دانید که آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل در مورد جنگ با طبیعت (Humanity is waging war on nature) در سال ۲۰۲۰ هشدارباشی را داده و برنامهٔ محیط زیست سازمان ملل دستورالعملی با نام برقراری صلح با طبیعت Making Peace With Nature انتشار داده است.
اجتماعی- پایان دادن به جنگ ها و نظامیگری که به صورت مبارزه علیه جنگ و جنبشهای صلح Peace Movements تبلور یافته است. شاید برجستهترین و به یاد مانده ترین این مبارزات را در مبارزات ضد جنگ ویتنام و و جنبش ضد جنگ و تبلور آن در تظاهرات پانزده میلیونی در دهها شهر جهان برای مخالفت با حملهٔ آمریکا و متحدانش به عراق را شاهد بودیم. بزرگ ترین راهپیمایی صلح جهانی در ۱۵ فوریه ی ۲۰۰۳ February 15- 2003 anti-war protests از آن میان اند.
میانجیگری برای پایان دادن به جنگها Mediation in Armed Conflicts که برای نمونه بحث سپاه صلح سازمان ملل را داریم و این وجه از تلاش برای صلح تاریخی از اقدامات را برای ایجاد آتش بس و مذاکره برای رفع تخاصمات بین المللی به همراه دارد. خلع سلاح هسته ای و پیمان های سالت ۱ و ۲ و استارت ۱ و ۲ و ۳ از جمله مواردی است که باید به آن اشاره کرد.
همچنین بحث جنبش های انقلابی خشونت پرهیز مطرح است که با یک سابقه ی تاریخی هم اکنون نیز مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. گفته می شود اگر به تاریخ مراجعه کنیم، مبارزه برای صلح به قرن ۱۹ ام و اندیشه های مهاتما گاندی و مارتین لوتر کینگ باز می گردد.
بین المللی – که «روز جهانی صلح» نمادی از آن است.
چنانچه می دانید، عراق در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد (جنگ عراق). یک سال بعد، در ۲۱ سپتامبر ۱۹۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل روز ۲۱ سپتامبر را بعنوان روز جهانی صلح در قطعنامه اش اعلام کرده است و این روز روزی است که قرار است در ابعادی بین المللی به روش های مختلف به ترویج صلح پرداخته شود. به عبارتی این روز در بحبوحهٔ جنگ ایران و عراق است که متولد شده.
فضای مجازی- صلح سایبری Cyberpeace Foundation و جنگ شناختی Cognitive warfare
می دانیم که حق برخورداری از یک زندگی صلحآمیز در قطعنامهٔ سال گذشتهٔ مجمع عمومی سازمان ملل نیز به صورت زیر مورد تاکید قرار گرفته است:
«در ادامه، مجمع پیش نویس قطعنامه ششم را در مورد «ترویج صلح به عنوان یک نیاز حیاتی برای برخورداری همه از همه حقوق بشر» با 131 رای موافق و 53 رای مخالف و 1 رای ممتنع (برزیل) به تصویب رساند و تأکید کرد که خط گسل عمیقی که جامعه بشری را به غنی و فقیر تقسیم میکند و شکاف روزافزون بین کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، تهدیدی بزرگ برای رفاه، صلح و امنیت و ثبات جهانی است. همچنین تاکید کرد که ترویج صلح مستلزم این است که سیاستهای دولتها به سمت حذف تهدید جنگ، بهویژه جنگ هستهای، کنار گذاشتن استفاده یا تهدید به استفاده از زور در روابط بینالملل و حل و فصل اختلافات بینالمللی با ابزارهای صلحآمیز هدایت شود.
https://press.un.org/en/2022/ga12483.doc.htm
کلیدواژه های مرتبط با صلح بسیار زیادند. فرصت نیست که به یک یک آنها بپردازیم. اما بد نیست به چند مورد مهم اشاره کنم:
ساعت آخرالزمان Doomsday Clock که ارزیابی سازمان یافته ای است از خطر جنگ هسته ای و نابودی بشریت. این ساعت اخیرا بر روی ۹۰ ثانیه قرار گرفته که بالاترین اعلام خطر تاریخ آن است.
جنگ ترکیبی یا آمیخته Hybrid warfare
و جنگ سرد جدید New Cold War
نکته ی دیگری که می خواهم به آن بپردازم نیرویهای اصلی مولد جنگ اند.
شناخت نیروی محرکهٔ جنگ در دوران معاصر و نقش شرکتهای امنیتی نظامی و ارتش های خصوصی در آن ها از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که ما تا نیروهای اصلی پیشبرد جنگ را بدرستی نشناسیم، نمی توانیم راهکارهای درستی برای برقرار جهانی صلح آمیز تنظیم کنیم.
آنچه ما بطور کلاسیک در مورد جنگ شناخته ایم، در استناد به جملهٔ معروف کارل ون کلاویتز Carl von Clausewitz نظریه پرداز نظامی پروسی قرن ۱۸ ام بازتاب یافته که «جنگ» را «ادامه سياست با وسايل ديگر» شناخته است. این شايد براى قرن ۱۹ و اوائل قرن۲۰ درست باشد، اما با آغاز نظم نولیبرالیستی و خصوصی سازی شدید صنایع امنیتی- نظامی و جهانی شدن اقتصاد، شاید بشود گفت که در این دوران:
جنگ نه ضرورتا ادامهٔ سیاست، بلکه ادامهٔ اقتصاد است با وسایل دیگر.

بد نیست نمونه ای ارائه دهم. شاید همه ی ما در مورد اریک پنس و شرکت نظامی امنیتی بلک واتر و شرکت خدماتی فرونتیرز شنیده باشیم؛ ارتش های خصوصی نظامی اما به اینها خلاصه نمی شود.
برای اینکه ببینیم ابعاد این خصوصی سازی تا کجاست؟ تکه ای از یک گزارش را نقل می کنم.
«بر اساس یک گزارش به نقل از تلویزیون دیجیتالی ترک های جوان در آمریکا «از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ مبلغ ۱۳ میلیارد دلار قرارداد در زمینه عملیات ویژه با ۳۰۰۰ شرکت مختلف خصوصی بسته شده که البته شرکت های بزرگ نظامی سهم اصلی آن را داشته اند . دامنه اجرایی این قراردادها بسیار وسیع است. برای مثال، شرکتی خصوصی مشغول یافتن تروریست هاست، شرکت خصوصی دیگری عملیات حمله را طرح می ریزد، یک شرکت خصوصی پهپادهای حمله کننده می سازد و یا هدایت می کند. شرکت های خصوصی دیگری کارشان دستگیری و بازجویی تروریست هاست. شرکت هایی محل های بازجویی مخفی و زندان ها را اداره می کنند و جالب اینکه قراردادهایی هم برای کار تبلیغاتی و توجیه این عملیات بسته شده است.»
در جنگ اوکراین هم ماجراهای شرکت واگنر را شنیده ایم، اما شاید ندانیم که:
«با آن که موسسه های نظامی یا ارتش های خصوصی رسما در روسیه غیرقانونی است، اما حدود ۳۰ تشکل نظامی خصوصی وجود دارد که برخی از آنها در اوکراین در کنار نیروهای عادی نظامی کار می کنند: علاوه بر واگنر، که از نظر تجهیزات و جاه طلبی ها – از جمله تجاری – با فاصله بسیار از بقیه پیش تر است، گفته می شود که هنگ احمد تحت فرمان رمضان قدیروف فرمانده چچن، هنگ اسپارتا، نیروی اسلاو، واحد قزاق، صلیب سن- آندره (نزدیک به اسقف اعظم ارتدکس کیریل)، کنوآ، انوت، رادت یا حتی پاتریوت، که توسط شویگو وزیر دفاع با استفاده از عوامل نیروهای ویژه تشکیل شده، هم وجود دارند. گازپروم، غول گاز و نفت هم بدون برخورد با مشکل، مجوز تأسیس شبه نظامیان خاص خود به نام های «فاکل» («مشعل») و «پلامیا» («شعله») را برای حفاظت از دارایی های خود در سوریه و اوکراین دریافت کرده است.» (به نقل از مقالهٔ: عصر مزدوران )
در مورد کشور خود ما هم همین وضعیت برقرار است. در جمهوری اسلامی نیز ارتشهای خصوصی و شرکتهای نظامی خصوصی بسیاری وجود دارد که از نظامیگری و جنگ سودهای سرشاری کسب کرده اند. نمونهٔ خود سپاه پاسداران و شاخهٔ خارج از کشوری آن سپاه قدس و انواع و اقسام گردانهای زیر نظر آن، همه بر اساس ساختار شرکت های خصوصی نظامی عمل می کنند و با چنگ انداختن بر منابع اقتصادی کشور و منطقه، به کمک قدرتی که امکانات نظامی و امنیتی برایشان فراهم می آورد، به ثروت اندوزی برای مافیای حاکم بر کشور و متحدانش در منطقه مشغول بوده اند.
اشاره به یک نکتهٔ دیگر هم ضروری است. اغلب می شنویم که می گویند : جنگ های اخیر و از جمله عراق، افغانستان، سوریه، برنده ای نداشته است. تحلیلگران بسیاری علت بی نتیجه بودن این جنگ ها را با اشتباهات سیاسی در آغاز یا پایان این جنگ ها مرتبط دانسته اند. از دیدگاه صنعت جنگ، چنین بر می آید که این جنگ ها پیروزمندان مشخصی دارد و جنگ های بی پایان در خدمت هدف مشخصی است.

با دو نقل قول صحبتم را پایان می دهم:


احمد جواهریان – آکادمی تفکر – تورنتو – ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۳