در جریان اعتصاب غذای چهارده زندانی سیاسی در قزل حصار و اوین، دکتر ناصر زرافشان در پیامی «به نام زندگی، از جانب خود و همه همرزمان، دوستان و رفقا»ی اعتصابیون از آن ها خواسته بود که به اعتصاب غذای خود پایان دهند. متن این پیام به شرح زیر است:
رفقا و دوستان عزیز، بندیان زندان قزل حصار
از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کرده ایم. این را درک می کنیم که وقتی همه راه های مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیله ای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد. اما راه مبارزه برای آزادی و برابری راهی بس طولانی ست و در پیچ و خم این راه های طولانی شما باید مشعل ها را حمل کنید. شما که به ضرورت دگرگونی این جهان پی برده اید، و ایمان به آینده، ایمان به قدرت انسان برای ساختن این آینده را در قلب انسان ها زنده نگاه می دارید و در میان بسیارانی که نسبت به رنج دیگران، نسبت به رنج انسان بی توجه شده اند، پرومته وار این “بار امانت” را به دوش می کشید، باید زنده بمانید. زیرا جان های عزیز شما پشتوانه تداوم این مبارزه است. و از این رو من به نام زندگی، از جانب خود و همه همرزمان، دوستان و رفقای شما، مصرانه از شما و سروناز عزیز که از شما جدا مانده درخواست می کنم که با پایان دادن به اعتصاب غذای خود، برای مراحل بعدی مبارزه خود آماده شوید.
پیش از این روز و روزگاری دیگر بود و پس از این نیز روز و روزگاری دیگر خواهد بود.
ناصر زرافشان
سعید ماسوری، جعفر ابراهیمی، کامیار فکور، لقمان امینپور، افشین بایمانی، سپهر امامجمعه، زرتشت احمدیراغب، محمد شافعی، سامان صیدی (یاسین)، حمزه سواری، احمدرضا حائری، رضا سلمانزاده و مسعودرضا ابراهیمینژاد در اعتراض به انتقال غیرقانونی خود به زندان قزل حصار دست به اعتصاب غذا زدند. سروناز احمدی در اوین در پشتیبانی از زندانیان دربند به این اعتصاب غذا پیوست و در نامه اش از اوین اعتصاب غذای خود را چنین توصیف کرد: «این اعتراضیست به سرکوب مضاعف زندانی از طریق تبعید در محل سرکوب یعنی زندان، این اعتراضیست برای سوی چشمان جعفر ابراهیمی، اعتراضیست برای عشق، عشقهای خاموشنشدنی دشوار.»