صدای او در نیمهشب شنیده میشد که از او میخواستند بخواند و برقصد. موسیقیایی که نواخته میشد یک آهنگ پاپ فارسی با پایینترین کیفیتبود. پنج نفر، ده نفر، هیچ کس نمیداند چند بازجو او را احاطه کرده بودند، دست میزدند و او را مجبور میکردند که چنین اعمال تکاندهندهای را در اتاق کثیف بازجویی انجام دهد. او را باید چشم بند زده بودند، درست مثل همکارش که به اتاق مجاور برده شده بود، احتمالاً برای اینکه با شنیدن رنج او رنج بکشد. این همکار جان سالم به در برد، اما او نه. این آخرین باری بود که کسی از او خبری شنید. تنها چند روز پیش از آن، او را در حالی که کیسه ای روی سرش گذاشته بودند، در بیرون از پاسگاه پلیس دستگیر کرده بودند.
دفعه بعدی که او دیده شد، زمانی بود که دو هفته پس از دستگیری، جسد بیجانش را در سردخانه به همسرش نشان دادند. تا به امروز علت مرگ او مبهم باقی مانده است. دکتر کاووس سید امامی تمام زندگی خود را در راه عشق به طبیعت بخشید. او به عنوان استاد جامعهشناسی سیاسی، در هر مرحله از زندگیاش، الهامبخش بسیاری از افراد از جمله خود من شد تا طبیعتگرا شوند. من یک دوستدار طبیعت و بعد از آن یک زیست شناس حوزه حفاظت از محیطزیست شدم.
حالا من یک مدافع محیط زیست هستم که از پنج سال و نیم گذشته در زندان اوین تهران زندانی هستم و چهارسال و نیم دیگر در انتظارم است. من شهادت میدهم به مرگ تراژیک کاووس که رئیس سازمان غیردولتی حفاظت از حیات وحش، جایی که کار میکردم بود. . من به شکنجه روانی، ضربوشتم و آزار جنسی هفت همکار دیگرم که به ناحق محکوم شدهاند شهادت میدهم: طاهر قدیریان، هومن جوکار، سپیده کاشانی، امیرحسین خالقی، عبدالرضا کوهپایه، سام رجبی و مراد طاهباز. من همچنین به رنجهای مشابه خودم شهادت میدهم..
من همچنین می توانم به رفتار بیرحمانه و غیرانسانی با داوطلبان محلی ما از روستاهای فقیرنشین جنوب ایران شهادت بدهم: حسن راغ، آرت زارع و محمدصالح احمد. به علاوه، من شاهد بدرفتاری با عکاسان حیات وحش و علیرضا فرهاد زاده و مرتضی آریانژاد مستندساز بودم که همزمان با من و همکارانم در سلول انفرادی نگهداری می شدند. مجموعاً به عنوان یک گروه، ما ۶۸ سال زندان و یک میلیون دلار جریمه نقدی دریافت کردهایم که همگی به خاطر محکوم شدن به اتهام بی اساس «همکاری با دولت متخاصم آمریکا» است.
.
این جمله دلخراش به منزله افشاگری بود: چهار نفر از ما در مدت دو سال بین دستگیری و صدور حکم، در معرض احتمال اعدام زندگی میکردیم. هیچ مدرکی علیه ما ارائه نشد. زمانی که پرونده ساختگی دادگاه ما برای جرم انگاری جنبش کوچک اما رو به رشد زیست محیطی در جامعه مدنی ایران مورد استفاده قرار گرفت و آن را تهدیدی برای امنیت ملی معرفی کردند، خود را موظف به ارائه هیچ توجیهی ندیدند. حداقل ۴۰ بازداشت موقت دیگر در رابطه با پرونده دادگاه ما انجام شد. این کار برای ساکت کردن و بازدارندگی حامیان و تضعیف مشروعیت حفاظت از محیط زیست انجام شد.
در زمان دستگیری با اصطلاح جدید «مدافع محیط زیست» آشنایی نداشتم. اکنون، میدانم که سرنوشت ما هر چقدر هم که وحشتناک باشد، مختص گروه ما یا کشور ما نیست. ما در بحبوحه ششمین انقراض دسته جمعی در تاریخ سیاره خود قرار داریم و با تغییرات آب و هوایی فزایندهای مواجه هستیم که هر دو ناشی از اقدامات بشریت است. با این حال، در سرتاسر جهان، کارشناسان محیط زیست، محققان، داوطلبان، فعالان، شاهدان و معترضانی که از تخریب طبیعت دفاع میکنند، تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند، مرعوب میشوند، به قتل میرسند یا به سادگی ناپدید میشوند.
بر اساس گزارش گلوبال ویتنس، بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲-۲۱، حداقل ۱۷۳۳ مدافع محیط زیست و زمین کشته شدهاند. در ایران، در سال ۲۰۱۸، شریف باجور و سه فعال محیط زیست دیگر هنگام خاموشکردن آتشسوزی در جنگلهای کردستان در شرایط مشکوکی جان باختند. باجور، یکی از اعضای سازمان غیر دولتی انجمن سبز چیا ، پیش از این سه بار دستگیر شده بود. در همان سال جسد دکترفرشید هکی، استاد دانشگاه و فعال محیط زیست، در داخل خودروی سوخته خود در غرب تهران پیدا شد. بر اساس گزارش سازمان عفو بین الملل، تنها در سال ۲۰۱۸، حداقل ۶۳ فعال محیط زیست در ایران دستگیر شدهاند. برای بسیاری از کارشناسان، تهدیدهای مداوم راهی جز خروج از کشور باقی نگذاشته است. دکتر کاوه مدنی شناختهشده ترین نمونه است. او شغل معتبر خود در امپریال کالج لندن را برای یک شغل دولتی در وزارت محیط زیست ترک کرده بود. اما تلاش او برای کمک به محیط زیست ایران چندان دوام نیاورد و تنها چند ماه بعد مجبور به ترک کشور شد. مدارس طبیعت که نماد جنبش حفاظت از محیط زیست در فرانسه است نیز تعطیل شده است.
سرکوب مدافعان محیط زیست ایران در سراسر کشور ادامه دارد.
بر اساس گزارشهای رسمی:
* ۱۰ نفر در سال ۱۳۹۳ در کردستان دستگیر شدند.
* تعداد معترضان تایید نشده اما قطعا افراد زیادی در اصفهان در سال ۲۰۲۱ به دلیل خشک شدن رودخانه دستگیر شدند.
* ۲۲ معترض در سال ۱۳۹۱ به دلیل مخالفت با پروژههای ناپایدار انتقال آب در چهارمحال و بختیاری زندانی شدند. آنها از آهنگها و رقصهای محلی به عنوان وسیلهای برای اعتراض استفاده کرده بودند.
اینها تنها چند نمونه هستند که بخش کوچکی از کل ماجراست. شرایط اضطراری آبوهوا و رو به وخامت سلامت سیاره ما، حقوق اساسی بشر زیست محیطی را تهدید میکند: آب، زمین، هوا، چه رسد به حقوق سایر موجودات زنده که بدون آنها زندگی در این سیاره برای ما، انسان خردمند، دردآور می شود. محیطزیستگرایی دیگر یک فعالیت تجملی یا یک انتخاب نیست. یک ضرورت است.
در این زمان حساس است که من از همه کسانی که نگران حقوق بشر هستند میخواهم برای محافظت از محیط مشترک ما و افرادی که برای محافظت از آن همه چیز را به خطر میاندازند، اقدام کنند. از اینکه این فرصت را در اختیارم گذاشتید سپاسگزارم.
نیلوفر بیانی
می ۲۰۲۳ زندان اوین، تهران
*روزنامه لوموند فرانسه
*سایت خبری تحلیلی کلمه