-بازداشت و زندان، اخراج دائمي، بازنشستگی پیش از موعد، انفصال از خدمت و محرومیت از سایر مزایای اجتماعی، برای کنشگران صنفی و معلمان دانشور و اساتید دانشمند نه تنها فرزندان ایران زمین را از نعمت آموزش محروم می کند، بلکه سلب حیات مادی و فرهنگی آنان را موجب میشود.
به نام خداوند جان و خرد
در دنیای معاصر و مدرن با ارتباطات پیشرفته و روزآمد، به راحتی نمیتوان، علم و مدرسه، طاق و رواق با پیشینهای بیش از یک سده با میراث داری پیشگامانی چون میرزا یحیی دولتآبادی، میرزا حسن رشدیه، دکتر غلامحسین شکوهی، دکتر محمد بهمن بیگی… را به نابودی کشاند.
– . آیا اخراج فلهای (با اصطلاح نابجای پاکسازی) معلمان و اساتید در گذشتههای دور، ارتقا و اعتلای ساحت مدرسه و دانشگاه بود یا خسران ملی آموزش و توسعه آن!!؟؟
-تحصیل و تلاش و تحقیق، مقدم است که تالی آن، تجارب و دانشوری و استادی است.
بر عبث میپایند که مبلغان از راه رسیده را بر معلمان دلسوخته و عاشق وطن، جایگزین نمایند که به زعمشان، اطاعت محض و جریان خالصسازی را تثبیت نمایند. غافل از این که «زبان علم میجوشد چو خورشید»
-بازداشت و زندان، اخراج دائمي، بازنشستگی پیش از موعد، انفصال از خدمت و محرومیت از سایر مزایای اجتماعی، برای کنشگران صنفی و معلمان دانشور و اساتید دانشمند نه تنها فرزندان ایران زمین را از نعمت آموزش محروم می کند، بلکه سلب حیات مادی و فرهنگی آنان را موجب میشود.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان گ، مراتب نارضایتی و اعتراض خود نسبت به اخراج معلمان و اساتید، به ویژه اخراج دائمي آقای عزیز قاسم زاده و خانم فریبا آنامی و احکام بازنشستگی اجباری پیش از موعد همراه با کسر گروه برای خانمها زهرا صیاد دلشادپور ، منصوره سرافراز، اشرف فرهمای و دکتر لیدا اسماعیلی را اعلام میدارد و به مسئولین هشدار میدهد که بر شاخ نشستهاید و بُن میبُرید. عواقب این رفتارهای نابخردانه حاصلی جز تباهی ندارد که بیتردید، تر و خشک را با هم میسوزاند.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
۸ شهریور ۱۴۰۲