همزمان با تایید احکام هشت نفر از متهمان پرونده کشته شدن روحالله عجمیان در اتوبان کرج در دیوان عالی کشور، کمیته پیگیری به جزئیات جدیدی از آنچه بر دستگیرشدگان این پرونده گذشته، دست یافته است. براساس آرای قطعی صادره توسط دیوان عالی، «حمید قره حسنلو» به ۱۵سال حبس نفی بلد؛ «رضا آریا»، «حسین محمدی» و «مهدی محمدی» هر کدام به ۱۰ سال حبس نفی بلد محکوم شدند. همچنین «محمد امین اخلاقی ساوجبلاغی»، «امین مهدی شکراللهی» و «فرزانه قره حسنلو» هر کدام به پنج سال حبس نفی بلد و «علی معظمی گودرزی» به سه سال حبس نفی بلد محکوم شدهاند.
در حالی که در ماههای گذشته اخبار و گزارشهای مختلفی در مورد شکنجه متهمان این پرونده به خصوص دکتر حمید قرهحسنلو و اخذ اعترافات اجباری از آنان در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، با اینحال جزئیات زیادی از آنچه در بازجوییها گذشته و همچنین شب اعدام محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی به بیرون از زندان درز نکرده بود.
یک منبع نزدیک به متهمان این پرونده به کمیته گفته است:«پس از دستگیری بچهها، آنها در حد مرگ شکنجه شدهاند.» این منبع مطلع که پس از ماهها در این خصوص صحبت میکند، میگوید:« از لحظه بازداشت و در ماشین تا بازجویی و بازداشتگاه، شکنجه متهمان این پرونده بصورت مستمر ادامه داشته است.»
او میگوید، شکنجه به اشکال مختلف وجود داشته، بطوریکه مشتو لگد و استفاده از شوکر و ضربات متعدد برای مدت طولانی، از سادهترین روشهای شکنجه بوده که علیه این افراد استفاده میشد. یکی از روشهایی که بهکرات استفاده شده، «جوجه کردن» بود. در این روش فرد را در حالی که دست و پاهایش از عقب بهم بسته شده با زنجیر از سقف آویزان میکنند. در مورد متهمان این پرونده بعد از آویزان کردن آنان از سقف چند نفر درحالی که فحشهای رکیک میدادند، شروع به کتک زدنشان می کردند. او به نقل از یکی از متهمان میگوید:« بعد از شکنجه او را به اتاقی چندنفره منتقل کردهاند، چون فکر میکردند با وضعیتی که دارد نمیتواند در انفرادی از پس خودش بربیاید! بعد از انتقالش به آن اتاق، یکی از زندانیان از دیدن وضعیت او از حال میرود. تمام سر و صورتش خونی بود، در اثر شوکر، بدنش انقدر متورم بوده که نمیتوانستند لباسهایش را دربیاورند. تمام بدنش دچار ترکیدگیهای شدید شده بود.»
این منبع به نقل از سایر متهمان این پرونده میگوید که «محمدمهدی کرمی و سیدمحمدحسینی بیش از دیگران مورد شکنجه قرار گرفتند. بطوریکه مثلا اگر سایرین را ۲۰ دقیقه در حالت جوجه کردن نگه میداشتند، در مورد سیدمحمد حسینی این زمان به ۵۰ دقیقه میرسید، چونکه حتی در وضعیت شکنجه نیز سروصدا و دادوفریاد نمی کرده تا پایینش بیاورند. »
«این وضعیت بیش از سی روز ادامه داشت و در این میان چندین بار نیز آنها را اعدام مصنوعی کردهاند. یعنی گفتند که میبریم و میکشیمتان، بردهاند توی حیاط، چشمبند زدهاند. گفتهاند که زانو بزنند و بعد از چند دقیقه، از مو و یا از ریش آنها را روی زمین کشیده و دوباره توی سلول انداختهاند.»
به گفته این منبع مطلع، متهمان پیش از اولین جلسه دادگاه و قبل از اینکه به دادگاه آورده شوند نیز تحت شکنجه و آزار و بدرفتاری قرار گرفتند و بعد بدون اینکه از دادگاهشان مطلع باشند، وارد جلسه دادگاه میشوند.
اولین جلسه دادگاه متهمان پرونده روحالله عجمیان روز ۹ آذرماه ۱۴۰۱ برگزار شد و در عکسها و تصاویری که از روز دادگاه وجود دارد، متهمان بسیار خسته و شوکه به نظر میرسند.
او نقل می کند: «آن روز صبح، همه متهمان این پرونده را به صف در حیاط بازداشتگاه روی یک پا نشاندند. روز سردی بوده و تنها لباس آنها همان لباسهایی بوده که در عکسهای جلسه اول دادگاه دیدیم. لباسهای نازک و رنگ و رو رفته زندان. به مدت دو ساعت و نیم، روی یک پا، در سرمای اول صبح کرج نشسته بودند و با کوچکترین تکانی، با فحش، کتک و شوکر روبرو میشدند. بعد در این بین حتی نگهبانان روی گردن آنها مینشستند و سیگار میکشیدند و اگر نمیتوانستند روی یک پا مقاومت کنند، بازهم کتک میخوردند. بعد از دوساعت و نیم، بدن بی حس آنها را با کتک و لگد با یک ون سیاه به دادگاه منتقل میکنند.»
بعد از دادگاه، همه متهمان به ندامتگاه مرکزی کرج منتقل میشوند و پس از دو هفته نیز احکامشان در زندان به آنها ابلاغ میشود. به گفته این منبع، رفتارهای رئیس زندان و سایر نگهبانان با متهمان این پرونده بسیار خشونتآمیز و همراه با توهین و تهدید مکرر بوده است. مثلا مرتب به آنها میگفته «لیاقت همه شما خوابیدن جلوی در دستشوییهاست شماها آدم نیستید، جنایکارید، منافقید. حق همتونه که اعدام بشید.» و مرتب فحاشیهای رکیک میکرده است.
او میگوید:« روزی که احکام را دادهاند، همه به ۲۵ سال زندان و ۵نفر به اعدام محکوم شدند. نگرانی و وحشت شدیدی میان آنها بوجود آمده بود که نکند این احکام اجرایی شوند و باهم یک قرار میگذارند که اگر قرار باشد این احکام سنگین اجرا شوند، به صورت دستهجمعی خودکشی کنند. محمدمهدی کرمی با اطمینان گفته بود نمیگذارم اینها مرا اعدام کنند، من زودتر خودم را میکشم.»
«بعد از آمدن حکمها یک روانشناس فرستادند که به زور برای بچهها قرص آرامبخش تجویز کرده و زندان آنها را وادار می کرد که داروها را مصرف کنند. آنهایی هم که اعتراض می کردند و نمیخواستند قرصها را بخورند با تهدید و فحاشی مواجه شده و ناچار بودند با حضور ماموران آن را بخورند.»
این منبع در مورد روزی که خبر شکسته شدن حکمها و تایید حکم اعدام محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی، به بند رسید، میگوید:« با آنها در تماس بودیم. در زندان عمومی بودند و می توانستند با بیرون تماس بگیرند. اواسط دیماه بود که خبر آمد که حکمها شکسته است و تنها کسانی که حکم اعدامشان تایید شده بود محمدمهدی کرمی و سید محمد حسینی بودند. وحشتزده و نگران بودند.»
«محمدمهدی کرمی میخواست اعتصاب غذا کند و بقیه هم تصمیم داشتند همراهیاش کنند. افسرنگهبان تلاش می کرد آنها را منصرف کند. اما محمدمهدی گفته بود که من دیگر اعدامم آمده، این آخرین تلاشهایم است. اما افسرنگهبان سعی میکرد آنها را منصرف میکند. میگفت اجازه بدهید خودمان پیگیری کنیم. اعتصاب غذا بکنید، اتهام اخلال در نظم زندان هم به پروندهتان اضافه میشود و عواقب بدی دارد. »
«اما صبح روز ۱۶ دیماه رئیس زندان به همراه یک نفر دیگر میروند توی بند تا مثلا از مشکلات زندانیان بپرسند و نشان میدهند که میخواهند مشکلات را برطرف کنند. وقتی میخواستند بروند، عباسی( رئیس زندان) رو به محمدمهدی و سید می گوید: بیاید بروید توی دفترم حرف بزنیم. چند نفر دیگر هم همراهشان میروند و همهچیز به نظر عادی میآمده. اما ظاهرا وسط راه محمدمهدی و سید را جدا میکنند و می برند توی انفرادیهایی که مخصوص زندانیان اعدامی است. رضا شاکر و علی معظمی گودرزی هم که با آن جمع بودهاند به قرنطینه فرستاده میشوند. بدین ترتیب هیچکدام از آنها به بند برنمیگردند تا بتوانند به بقیه خبر را برسانند.
تا ساعت حدود ۹ شب هیچ خبری از بچههایی که رفته بودند تا با رئیس زندان در مورد مشکلاتشان حرف بزنند نبود. همان زمان بقیه متوجه میشوند که تلویزیون هم قطع شده و تلفنها هم کار نمیکند.
بعد دوباره نام چند نفر را از بلندگو میخوانند و آنها را هم به انفرادی میبرند. زندانیانی که آن شب در آن سلولهای انفرادی بودهاند روایت میکنند که حوالی سحر، صدای صلوات توی راهروها شنیده شده و رفت و آمد زیادی در جریان بوده است. برخی روایت کردهاند که از درز در دیدهاند که یک نفر با دوربین توی راهرو بوده و صداهایی که میگفتند عفو خوردید. بخشیده شدید. زندانیان از درز در سلول محمدمهدی و سید را دیدهاند. ظاهرا سید از خوشحالی سجده شکر کرده بود. و بقیه فکر کرده بودند که اعدام منتفی شده، اما صبح روز بعد که پرسنل اداری میآیند و آنها را دوباره به بند میبرند، متوجه میشوند که حکم اعدام محمد مهدی و سیدمحمد اجرا شده است.»
پیش از این خانواده حمید قرهحسنلو نیز جزئیاتی در مورد شکنجههای هولناک او و همسرش در دوران بازجویی منتشر کرده بودند. فرزانه قرهحسنلو که حکم ۵ سال زندانش تایید شده و هماکنون در زندان کچویی به سر میبرد، قبلا در دادگاه گفته بود که بازجوها با تهدید فرزندانش او را وادار کردهاند که اعتراف کند به روحالله عجمیان ضربه وارد کرده است. حمید قرهحسنلو نیز در فایلی که به تازگی توسط بیبیسی فارسی منتشر شده گفته که او و همسرش هیچ ضربهای به روحالله عجمیان وارد نکردهاند.
برادر حمید قره حسنلو قبلا در گفتگو با رسانهها عنوان کرده بود که دستگیری برادرش با ضرب و شتم شدید همراه بوده بطوریکه یکی از دندههایش میشکند و بعدا نیز در جریان بازجوییها پنج دنده دیگر او نیز دچار شکستگی شده و عدم رسیدگی پزشکی مناسب باعث سوراخ شدن ریه او میشود. حمید قرهحسنلو در جلسه دوم دادگاه، درحالی در جایگاه متهم حاضر شد که تازه عمل جراحی تخلیه خون از ریه آسیبدیدهاش را پشت سر گذاشته بود.
حالا پس از گذشت ماهها از دستگیری و شکنجه متهمان این پرونده و در حالی که متهمان در تمامی جلسات دادگاه به دلیل مشارکت در کشته شدن روح الله عجمیان مورد محاکمه قرار گرفته بودند، رئیس کل دادگستری استان البرز گفته است که اتهام متهمان این پرونده که رسیدگی و منتهی به صدور حکم محکومیت قطعی شد، «قتل عمد» نبوده بلکه حسب مورد «افساد فی الارض» و «محاربه» بوده است. او مصادیق این اتهامات را «جرایم علیه امنیت کشور، اخلال در نظم عمومی، شرکت در تجمع غیرقانونی و انسداد بزرگراه و ممانعت از عبور و مرور، حمله به مامورین در حین انجام وظیفه، تخریب اموال عمومی و خصوصی، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور و جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد که موجب اخلال شدید در نظم عمومی و ناامنی در کشور و منتهی به کشته شدن بسیجی غیرمسلح و حافظ امنیت » شده، عنوان کرده است.
پس از قطعی شدن احکام متهمان این پرونده، دو نفر به نامهای شایان چارانی و امیرمحمد جعفری که پیشتر به سه سال زندان محکوم شده بودند شامل عفو شده و در روزهای گذشته از زندان آزاد شدند. به جز آرین فرزامنیا و امین مهدی شکراللهی که در کانون اصلاح و تربیت نگهداری میشوند و فرزانه قرهحسنلو که در زندان کچویی زندانی است، سایر متهمان این پرونده همچنان در ندامتگاه مرکزی کرج زندانی هستند.