در دامنهٔ واقعیت، امید به عنوان یک قدرت شیطانی ظاهر میشود که رنجهای انسانی را تداوم میبخشد. با استناد به حکمت نیچه، می توان تأثیر عمیق امید را درک کرد که به جای کاهش رنج، عذاب آن را تداوم می بخشد.
پس از هر اقدام طالبان در مورد انقیاد زنان و ستم و سختیهایی که بر زنان تحمیل میکنند، یک احساس عجیب مرا فرا می گیرد – احساسی خالی از ناامیدی یا سرخوردگی- که از نبود توقع یا نگرشهای خوشبینانه درباره این گروه افراطی ناشی میشود. در طول مذاکرات بین ایالات متحده و طالبان، ما تلاش کردیم تا صدای زنان را بلند کنیم و مخالف هرگونه تعامل با طالبان بودیم. ما به خوبی از بیاعتنائی آنها نسبت به حقوق زنان، پایبندی آنها به باورهای قدیمی و تعهد غیر شکننده آنها به سیاستهای ستمآمیز شان آگاه بودیم. طالبان همانند نسخه قبل از سال ۲۰۰۱ خود، همچنان بدون تغییر باقی مانده اند. با این حال ، آنها باهوش تر شده اند، هنر مدیریت سیاسی و سخنوری فریبنده را به خوبی فراگرفتهاند. متأسفانه، تلاشهای ما بی اثر ماند و در نتیجه، طالبان بعد از دوباره قدرت گرفتن، به تدریج در حال آشکار ساختن چهره واقعی شان هستند.
آنها این رونمایی را از طریق تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها آغاز کرده و سپس با بسته کردن مکاتب (مدارس)، تحمیل پوشش چهره بر زنان در فضاهای عمومی و در صفحات تلویزیونی، محدودیتها در سفر زنان بدون همراه مرد، بسته کردن پارکها و حمامهای عمومی بر روی زنان، ممنوعیت دانشگاهها و خاتمه فرصتهای شغلی در سازمانهای غیردولتی، همچنین حجاب اجباری اسلامی، ممنوعیت سالنهای زیبایی تا محرومیت دختران از شرکت در آزمون ورودی به دانشگاه های دولتی (کانکور) ادامه داده اند.
این موضوع باعث میشود که تعجب کنم چرا جامعه بینالمللی همچنان سیاستهای طالبان را محکوم کرده و پس از هر اقدام طالبان در راستای سرکوب زنان همجنان به ابراز تأسف و همبستگی خود با ما ادامه میدهند. حتی بیشتر از این غمگین شدن مردم افغانستان پس از هر اقدام طالبان مرا شگفتزده میکند. پاسخ به این سوال بسیار ساده است. آنها امید به تغییر در طالبان دارند. با این حال، این امید به طور نادرستی از ابتدا به میان آمده بود و تدوام آن تنها منجر به ناامیدی بیشتر خواهد شد. تنها موردی که مرا ناراحت ساخت و نه ناامید، دیدن دختران غمگین در حالیکه ایستاده پشت دروازه های بسته مکتب شان اشک میمیرختند، بود. و تنها دلیل آن حس ناتوانی بود که از دیدن این صحنه در پرده تلویزیون گرفته بودم.
همانطور که ما در مذاکره با طالبان پافشاری می کنیم و از آنها درخواست می کنیم و از آنها التماس تغییر داریم، به تحمل رنج ادامه خواهیم داد، با استناد به حرف نیچه در باره امید، در حالی که اظهارات او ممکن است به طور جهانی کاربرد نداشته باشد، اما به شدت در زمینه افغانستان طنین انداز است.
چگونه میتوانیم رفتارهای متفاوتی را از افرادی که در اصل به اصول ایدئولوژیک خود عمل میکنند، انتظار داَشته باشیم؟ از کسانی که با میل و رغبتی که ناشی از شور ایدئولوژیک شان است، خود را از طریق حملات انتحاری برای اعتقاد شان قربانی می کنند! در حالی که طالبان ممکن است به طور موقت وانمود کنند که صداقت به عملی سازی تعهدات خود دارند، اقدامات آنها نیت واقعی آنها را نشان میدهد – سلب حق تحصیل از زنان که یک راه مهم برای خودآگاهی و توانمندسازی است و آموزش مردان در فرهنگ تروریسم تا به آنها این درک از جهان را بدهند که غیر معتقدین دشمن هستند و در نهایت، دیر یا زود آنها این را به عنوان وظیفه مذهبی خود در نظر خواهند گرفت که جهان را از دیگران پاکسازی کنند و بهشت اجباری شان را در تمام جهان گسترش دهند.
با این حال، ما هنوز موهبت زمان را داریم، فرصتی برای جلوگیری از این نتیجه وحشتناک. اولاً، ما باید امیدهای خود را که به طالبان بسته شده است رها کنیم و با عزم تزلزل ناپذیر با آنها مقابله کنیم. با انجام این کار، خود را به عنوان یک نیروی مهیب و غیرقابل نفوذ در برابر دسیسه های فریبکارانه آنها قرار می دهیم. تنها در این صورت است که میتوانیم از خود در برابر شبکه دروغهای آنها محافظت کنیم.
در نتیجه، جامعه بینالمللی باید حمایت خود را از زنان و دختران پرتلاش افغانستان در حالت مطلوبی تمدید کند، با کنارگذاشتن هرگونه امیدواری اشتباه به طالبان و با پذیرش اقدامات قاطع و پایدار به جای آن. این وظیفه، شامل ایستادگی محکم در همبستگی با فعالان حقوق زن شجاع، تحمیل فشار قابل توجه بر دولتها و نهادهای بینالمللی برای پاسخگویی، ارائه کمکهای انسانی و فراهم کردن مکانهای امن، ترویج تلاشهای همکارانه، تقویت امور اقتصادی زنان، حمایت از گسترش آموزش، فعالیت با پلتفرمهای رسانهای، ترویج تبادلات فرهنگی غنیکننده.
با شروع این همبستگی، بذرهای تحول را کاشتهایم و به سوی یک آینده هدایت میشویم که عدالت و برابری را روا میدارد، جایی که حقوق و قدرت زنان و دختران افغانستان نه تنها محافظت میشود بلکه پرورش یافته و در اولویت قرار میگیرد.
اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.