رضا شهابی، زندان اوین
اینکه میگویند قوهی قضاییه ملجأ و پناهگاه مردم است، حقیقتاً جز شعار توخالی چیز دیگری نیست. البته نوع مردم رامشخص نکردهاند، و معلوم نیست دقیقاً منظورشان از مردم چه کسانی هستند؟ آنچه تا به امروز در رفتارها، احکام،امتیازات، بخشش و غیره دیدهایم، مردمی از نوع فرودستان و فقرا، پابرهنگان و کارگران و زحمتکشان نبوده است. هر چیبوده (آزادی، خانه، کار، رفاه و …) برای خودیها بوده است، شما بخوانید برای الیگارشی. به طور مثال یکی از تبعیضاتکه به عینه هر روز مواجه هستیم، مرخصیهایی از نوع روزانه، هفتگی، ماهانه، و خارج شدن از زندان با اتومبیل شخصی(اول صبح) و وارد شدن به زندان ساعت ۱۰ شب است (حسن رعیت)، آزادی با وضعیت نامشخص اکبر طبری، آزادیهایمشروط و اعزام به بیمارستان و محل کار برای بانیان مشکلات اقتصادی امروز، و البته عفو و بخشش همگی مختص بهزندانیان خودی بوده است.
اما در مورد کارگران زندانی سندیکای شرکت واحد یا هر زندانی مطالبهگر و کنشگر که نگران آیندهی مردم علیالخصوصکارگرها و جوانان جویای کار و آیندهی کشور هستند چنین نبوده است.
ظلم مسئولان قوه قضاییه و تشکیل دهندگان پروندههای واهی علیه کارگران سندیکایی (رضا شهابی، داود رضوی، و حسنسعیدی) و بیعدالتی نسبت به رانندگان عضو تعاونی و پروژهی سپیدار ۲ و ۳ شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ازابتدا تا به امروز به شرح زیر بوده است:
بیش از ۱۲۰ نفر از رانندگان شاغل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در سال ۸۹-۹۰ برای خانهدار شدن در تعاونیمسکن کارکنان شرکت واحد با پرداخت یک میلیون و صد هزار تومان عضو تعاونی مسکن مذکور میشوند. این تعاونی باافراد بازنشسته نیروی انتظامی تهران بزرگ از جمله آقایان حسین بیژنی و احمد کشاورزیان به عنوان رئیس هیئت مدیره وتعدادی از مدیران وقت و بازنشسته و عضو شورای اسلامی کار مرکز، آقایان پیمان سنندجی مدیر عامل شرکت واحد وعلی مهدویخواه مدیر عامل تعاونی مسکن کارکنان شرکت واحد و تعدادی از دوستان سببی و نسبی افراد فوقالاشارهتشکیل می شود. اینکه این افراد سودجو و فرصتطلب و سواستفادهگر با تشکیل این تعاونی چه انگیزهای داشتند و بهدنبال چه بودند بر اساس تحقیقات به عمل آمده افشاگری خواهد شد.
هر کدام از رانندگان عضو به خیال اینکه در دو سال آینده صاحب خانه خواهند شد طی قراردادی مبنی بر ساخت یکواحد آپارتمان، متری ۶۵۰،۰۰۰ تومان با پارکینگ و انباری و تعیین متراژ و شماره واحد در پروژهی سپیدار ۲ و ۳ فردیسکرج امضا کردند و بر اساس زمانبندی که تعاونی برای آوردهی اعضای تعاونی و عضو پروژهی ۲ و ۳ سپیدار مشخصکرده بود، رانندگان با پرداخت پول نقد به شماره تعاونی مسکن و تحویل برات از طرف مدیریت شرکت واحد به تعاونیمسکن و وام بلاعوض بر اساس سنوات خدمت و وام مسکن آوردهی خودشان را تا تاریخ سررسید انجام دادهاند و تعاونیباید بر طبق قرارداد در سال ۹۲ خانههای اعضا را تحویل میداد. اما هیئت مدیره تعاونی مسکن از اعتبار و تعداد بالایدرخواست مسکن توسط رانندگان برای پیشبرد اهداف خودشان و سرمایهگذاری در جاهای دیگر، جیب رانندگان را در روزروشن خالی کردند و با اعتبار رانندگان، وامهای کلانی از بانکها و نیز بودجه از شهرداری تهران و سایر نهادها دریافتمیکنند.
تعاونی مسکن برای ساخت خانهها با شخصی به نام ثابت که از دوستان قدیمی کشاورزبان بوده است قرارداد میبندد وبعد به دلیل اختلاف کذایی که پیدا میکنند، ساخت پروژه متوقف میشود و با شکایت تعاونی تا رأی نهایی بیش از دو سالطول میکشد. در این مدت سرمایه و آوردهی رانندگان در پروژههای دیگری که تعاونی شروع کرده است مورد استفاده قرارمیگیرد. اینکه این اختلاف با پیمانکار چقدر ساختگی بوده به کنار، اصل توقف پروژه از این بابت به رانندگان چه ربطیدارد؟ افزایش قیمت مصالح ساختمانی در این مدت یا هر بهانهی دیگری که آوردندهاند، به لحاظ حقوقی، انسانی،اقتصادی و هر شکل دیگری، چه ربطی به رانندگان دارد؟ اشتباهات مهندسی و تاسیسات پیمانکار که منجر به تخریبشده چه ربطی به رانندگان دارد که دیواری کوتاهتر از آنان پیدا نمیکنند؟
بی شک قصور از طرح تعاونی مذکور از طرف پیمانکار بوده و باید به دلیل دیرکرد خسارت به رانندگان عضو پروژهیسپیدار ۲ و ۳پرداخت کنند.
تعاونی مذکور بعد از چند سال توقف، ساخت و ساز در پروژه را بر اساس خسارتی که از پیمانکار (ثابت) دریافت کردشروع میکند؛ ولی از رانندگان درخواست میکند که برای ادامه ساخت پول بیشتری پرداخت کنند ولی از آنجا که رانندگانطبق قرارداد آوردهی خودشان را پر کرده بودند حاضر به پرداخت پول بیشتر نشدهاند به دلیل اینکه طبق قرارداد واحدهامتری ۶۵۰،۰۰۰۰ تومان باید ساخته و تحویل رانندگان میشد. ولی تعاونی ساخت پروژه را ادامه داد و با زیر پا گذاشتنقرارداد واحدهایی که به نام رانندگان عضو ثبت شده بود را با دریافت پول بیشتر به افراد خارج از شرکت واحد، برخیرانندگان دیگر و تعدادی را نیز به عنوان کارمزد تحویل پیمانکار و افرادی که پیمانکار معرفی کرده بود داد. در واقع دراینجا فروش مال غیر صورت گرفته است.
رانندگان شرکت واحد برای تهیه آورده و صاحب خانه شدن از هستی و نیستی درآمدند در حالی که در سال ۸۹ و ۹۰ باهمان آورده میتوانستند در تهران یک واحد ۷۰ یا ۸۰ متری بخرند. ولی متاسفانه بیش از ۱۲ سال است که با وجودنامهنگاری، اعتراض، تجمع در مقابل دفتر شکایت مردمی قوه قضاییه و دیدار با اقای صالحی در این دفتر هیچ اقدامموثری از سوی مسئولین و نهادها ندیدیم. دستگاه قضایی و سایر نهادها از جمله وزارت اطلاعات که در تجمعات حضورپیدا میکردند عکس و فیلم تهیه میکردند و میگفتند حتمن پیگیر مسکن شما خواهیم شد، اما به فریاد رانندگان مظلومنرسیدند و طرف افراد سودجو و سواستفادهگر و فرصتطلب را گرفتند و در نهایت نیز به ضرر کارگران مالباخته رایدادند.
در چهار تیرماه امسال (۱۴۰۲) ابلاغیه را در زندان تحویل گرفتم و اعتراض خود را نسبت به رأی صادره به صورت کتبینوشته و پیگیریهایی برای ثبت ثنا در تاریخهای ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ تیر انجام دادم، اما متاسفانه به دلیل قطعی اینترنت،خرابی اسکنر، عدم حضور و مشکلات متصدی ثنا اعتراض اینجانب در زمان قانونی (۱۰ روز) ثبت نشد. در واقع قصور ازطرف واحد قضایی و متصدی ثنا در زندان بوده است نه از طرف اینجانب به عنوان شاکی.
دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، همچنین دستگاه قضایی، از تمام جزئیات و تخلفات این پرونده اطلاع دارند، افرادمعلومالحال و سودجوی آن را میشناسند، مدارک براتها، وامها و وجوه نقد پرداختی رانندگان را در اختیار دارند وآشکارا میدانند، با این حال در قرار نهایی دادسرا آمده است عضوگیری در تعاونی محل تردید بوده است و شرکتتعاونی صرفاً برای دفتر مرکزی شرکت واحد تاسیس و عضوگیری شده است و سایر افراد صرفا به عنوان عضو پروژه نامنویسی شده اند و نه عضوی از تعاونی!
آقای بازپرس شعبه ۹! شرکت تعاونی که برای دفتر مرکزی شرکت واحد تاسیس شده و کارگران شاغل شرکت در آن عضومیشوند، و متعلق به کارگران است، شما این کارگران را عضو نمیدانید و آن وقت در مطرح کردن سایر افراد به عنوانعضوی از پروژه یعنی افرادی که خارج از شرکت واحد بودهاند و نامنویسی کردهاند ایرادی نمیبینید؟ در حالیکه آنچهپیگرد قانونی دارد و تخلف به حساب میآید اعضایی هستند که خارج از شرکت واحد بودهاند و نه برعکس!
خلاصه اینکه ما رانندگان شرکت واحد و اعضای تعاونی مسکن کارکنان شرکت واحد و اعضای پروژهی سپیدار ۲ و ۳ ازمسئولین قوه قضاییه و سایر نهادها ناامید شدیم. مردم شما قضاوت کنید با توجه به توضیحات مختصری که دادم حق باچه کسی است؟
چه کسی باید خسارت پرداخت کند؟
چه کسی باید بازخواست شود؟
چه کسی باید در زندان باشد؟
متاسفانه مثل بقیهی جاهای مملکت اینجا نیز جای متهم با شاکی عوض شده است!
متهم راست راست بیرون میچرخد و هرکاری برای حق را ناحق کردن انجام میدهد و با رایهایی که به ضرر کارگرانصادر میشود به ریش زحمتکشان میخندد، اما رضا شهابی، داود رضوی، و حسن سعیدی، که از جمله شاکیان هستند،در زندان هستند و سایر شاکیان در دورترین نقاط تهران با پرداخت اجارههای سرسامآور دنبال فریادرس هستند.
رضا شهابی
۱۵ تیر ماه ۱۴۰۲، زندان اوین