گزارش پیگیری انجمن درباره ردصلاحیتهای غیرقانونی انتخابات: همکاری دانشگاه، نهادهای بالادستی و نهادهای امنیتی در سرکوب تشکلهای مستقل دانشجویی
پس از آنکه انجمنهای علمی علوم اجتماعی در مرحله اول انتخابات به دلیل به حدنصاب نرسیدن تعداد رایدهندگان تشکیل نشدند، با تشکیل کارگروه نظارت بر انتخابات انجمنهای علمی در سطح دانشگاه، برخلاف آییننامه انجمنهای علمی تصمیم گرفته شد که بهجای انتخابات مرحله دوم، انجمنهایی که کاندیدایی با تعداد رای صفر نداشتهاند با اعلام تعداد آرای کاندیداها در دور اول بدون در نظر گرفتن حدنصاب آرا شکیل شوند.
از آنجا در مرحله اول انتخابات طی اقدامی غیرقانونی در میانه انتخابات نام تعدادی از کاندیداها از انتخابات حذف شد، انجمن برای پیگیری ردصلاحیتها در طی چندین هفته پیگیریهایی به عمل آورد تا نهاد ردصلاحیتکننده را ملزم به پاسخگویی و بازگشت دانشجویان ردصلاحیتشده به انتخابات کند که گزارش آن بدین شرح است:
بر طبق اعلام مسئولان برگزاری انتخابات، کمیته انضباطی نهاد ردصلاحیتکننده کاندیداها بوده که در روز انتخابات لیستی شامل اسامی بیش از ۳۰ تن از دانشجویان را برای حذف از انتخابات به مسئولین برگزاری ابلاغ میکند. با توجه به اینکه بر طبق آئیننامه انجمنهای علمی، کمیته انضباطی تنها میتواند دانشجویانی را ردصلاحیت کند که دارای حکم کمیته انضباطی شامل بند ۴ یا بالاتر باشند و این موضوع درباره اکثر دانشجویان ردصلاحیتشده صدق نمیکرد، برای اعتراض و پیگیری این روند به دبیر کمیته انضباطی، آقای اسمعیلی مراجعه کردیم و با این پاسخ روبهرو شدیم که ردصلاحیت دانشجویان از سوی کمیته نبوده و از طرف حراست صورت گرفته است. آقای اسمعیلی همچنین از وجود بخشنامههای جدیدی سخن گفت که توسط شاک (شورای امنیت کشور) به دانشگاه ابلاغ شده و به دانشگاه و حراست این امکان را میدهد که به دلایلی همچون عدم رعایت حجاب، شرکت در تجمعات، شرکت در اعتصابات، تحریک دانشجویان و… دانشجویان را از ورود به تشکلهایی همچون انجمنهای علمی و شورای صنفی محروم کنند. در استعلامی که از حراست گرفته شد، از سوی معاونت حراست کل دانشگاه تهران، به ما اعلام شد که ردصلاحیتها از سوی حراست نیست و با تصمیم کمیتهی انضباطی بوده است. در مراجعات مجدد به آقای اسمعیلی ایشان باز هم ردصلاحیت از سوی کمیته را رد کرده و قول پیگیری دادند اما تضمینی بر اعلام نهاد ردصلاحیتکننده ندادند و مرتبا به شاک و نهادهای بیرون دانشگاهی که قوانین جدیدی را به دانشگاهها ابلاغ میکنند ارجاع دادند. در نهایت پس از آنکه پاسخی از ایشان دریافت نشد، در پیگیری نهایی اعلام کردند که دلیل ردصلاحیت شرکت در تجمعات یا مسئله پوشش بوده است و راهی برای بازگشت آنها به انتخابات وجود ندارد، که البته سندی مبنی بر این اتهامات به ما ارائه نشد. همچنین ایشان از اعلام نهاد ردصلاحیتکننده امتناع کرد، نهادی که میتواند حراست، کمیته انضباطی یا عنوان مبهم «دانشگاه» باشد. او با دفاع از روند ردصلاحیتها و همچنین انتخابات شورای صنفی اظهار داشت اگر باز هم همهی دانشجویان خلافکار علوم اجتماعی برای انتخابات شورای صنفی اسم بنویسند همه را رد صلاحیت میکنیم و دانشجوهایی که کار سیاسی میکنند حق ورود به نهادهایی مانند انجمن علمی یا شورای صنفی را ندارند، چراکه تجربه این مدت نشان داد دانشجویان در انجمنهای علمی و صنفی، کار علمی و صنفی نمیکنند و با کار سیاسی این تشکلها را به انحراف میکشانند و شما نمیخواهید از حقوقتان درست استفاده کنید. البته که قائل بودن به چنین تمایز شدیدی میان فعالیت صنفی، علمی و سیاسی آن هم در دانشکده علوم اجتماعی که از لحاظ علمی تمامی این حوزهها در آن به هم گره خوردهاند بهتنهایی عجیب است، اما به گفته آقای اسمعیلی گویا این مسئله آنقدر مهم است که دانشکده علوم اجتماعی تبدیل به یکی از معضلات کشور شده است(!).
در نهایت درست است که پیگیریهای انجمن به بازگشت دانشجویانی که ناعادلانه از حق حضور در انجمنهای علمی محروم شدهاند منجر نشد، اما پردهای دیگر از ابعاد امنیتی کردن دانشگاهها را کنار زد و نشان داد که نهادهای اطلاعاتی-امنیتی خارج از دانشگاه به بهانه شرایط غیرعادی تا جایی پیش رفتهاند که در روندهایی پنهانی و ناشفاف حتی در انتخابات تشکلهای درونی دانشگاه نیز اعمال کنترل میکنند در حالی که از پاسخگویی به هر فرد و نهادی بینیاز هستند و دانشگاه نیز بدون کوچکترین مقاومتی در مقابل این دخالتهای بیرونی، به تمامی این روندها تن میدهد.
به گفته دبیر کمیتهانضباطی، مصوبات شاک اختیارات جدیدی به مسئولین دانشگاه و حراست میدهد که میتوانند مغایر با آئیننامههایی باشند که در دسترس عموم قرار دارد؛ برای مثال بر طبق آئیننامه نمیتوان حقوق اساتیدی را که حکمی مبنی بر قطعحقوق ندارند قطع کرد اما بر طبق بخشنامههای شاک و نهادهای بالادستی اکنون دانشگاه میتواند ابتدا حقوق استادی را که دانشجویان را تحریک (!) میکند قطع کرده و بعدا به پرونده او رسیدگی کنند!
در نهایت هشدار میدهیم که محرومیت دانشجویان از حضور در تشکلهای دانشجویی که یکی از معدود راههای فعالیت رسمی علمی-صنفی در ساختارهای دانشگاه است، نهتنها شما را به هدفتان که کنترل فعالیتهای دانشجویان است نزدیک نمیکند، بلکه با بستن آخرین راههای ارتباط با دانشجویان خشمی را در میان آنان نهادینه خواهید کرد که نتایج مخرب آن اول از همه متوجه شما و سیستم بستهای که به وجود آوردهاید خواهد شد. ما اعلام میداریم که دانشجویان با محرومیت از حضور در نهادها و تشکلهایی که متعلق به آنان است نهتنها حذف نمیشوند، بلکه برای نقشآفرینی جمعی خود راههایی نو خلق کرده و آیندهای دیگرگونه رقم خواهند زد.