
دموکراسی رادیکال شهروندی، پاسخی به فضای یاس بعد از سرکوب جنبش است. وقتی خیابانها خالی میشوند، استبداد وحشیتر میشود و چون در حاکمیت فعلی هیچ ارادهای بر اصلاح رویّههای گذشته وجود ندارد، هجمه به معترضان و آزار و اذیّت آنها طبیعی بهنظر میرسد.
اما تداوم جنبش فقط به حضور در خیابان نیست، راهبردیترین اقدام، تقویت هستههای همبسته شهروندی است. هرجا بشود حلقهای زد، جمعی تشکیل داد، حمایت مادی و معنوی کرد، ارتباطها را تقویت کرد.
شکلگیری شبکههای همیاری از این دست، نقطه مقابل سیاست حاکمیت، برای مرعوب کردن و مایوس کردن است.
اکنون در شرایط فشار بیسابقه حاکمیّت به کنشگران مدنی معترض در جنبش زن، زندگی و آزادی، تقویت همین حلقههای همبستگی و همیاری عین مبارزه است.
حاکمیت با نابودی روحیه معترضین میخواهد بازی را به نفع خود تمام کند و جنبشیها هم باید با حفظ روحیه از طریق شبکههای همیاری و همکاری حاکمیت را خسته کنند.