آن “خس و خاشاک” هفت سال است که نجیبانه بر سر آرمان و خواست به حق خود ایستاده است. با صبوری نشان داده که “دشمن این خاک” کیست و چه کسی همه سرمایههای مادی و معنوی این کشور را در طول آن سالهای سیاه به تباهی برده است. به حبس رفته، حصر کشیده، کشته شده، زخمی و خسته اما هنوز “امید بذر هویت” اوست و منتظر است که این شب سحر شود.
کلمه – زینبالسادات حسینی:
از مدتها پیش از برگزاری انتخابات گویی همه چیز خبر از یک حادثه عظیم میداد. کسی پیشبینی نمیکرد که حمایت بیپرده بخشی از حاکمیت، نیروهای نظامی و امنیتی و اقتدارگرایان از کاندیدایی که “نظرش به نظر رهبری” نزدیکتر بود منجر به یک کودتای انتخاباتی شود. سیستم پیامهای موبایل در روز انتخابات قطع شده بود و امکان تماس نمایندگان کاندیداها با ستادهای انتخاباتی میسر نبود. پیش از اعلام نتایج، ستاد مرکزی موسوی مورد حمله قرار گرفت و تعدادی از اعضای ستاد بازداشت شدند. در بهت و شگفتی همگان، نیمههای شب نتایج انتخابات اعلام شد. اقدامی بیسابقه! تجمیع آرا در فاصله کوتاهی از شمارش آرا انجام شده بود و آنگونه که خبرگزاریهای نزدیک به سپاه از روزها قبل اعلام کرده بودند، کاندیدایشان ۶۳ درصد از آرا را به خود اختصاص داده بود!
شهر حالت خاصی به خود گرفته بود. ناجا خبر از “مانور اقتدار” در پایتخت داده و گفته بود که هر گونه تجمعی غیرقانونی است! ناجا هم مثل سایر نیروهای اقتدارگرا میدانست که حادثهای در راه است و برای کنترل آن پیشبینی کرده بود که با به رخ کشیدن نیروهای امنیتی و نظامی در خیابانها مانع از تجمع مردمی شود که نتیجه انتخابات آنان را شوک کرده بود. سایتها فیلتر شده بودند و اجازه اقامت خبرنگاران خارجی تمدید نشد. شهر میرفت تا چهره جدیدی به خود بگیرد. آن همه سبزی و نشاطی که خرداد به خود به همراه آورده بود، زیر پای چکمهپوشان گم شد.
مردم صبحی شگفتزده را در میان نگاههای بهتآلود آغاز کرده بودند. همه از هم میپرسیدند مگر ممکن است؟ “رای من کجاست؟!” میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نامزدی که بر اساس نظر سنجیها بیشترین شانس را برای اخذ رای مردم داشتند با استناد به گفته نمایندگانشان در حوزههای انتخابیه و مستندات کمیته صیانت از آرا اعتراض خود را به نتیجه انتخابات اعلام کردند.
مهدی کروبی با صدور بیانیهای نتایج اعلام شده انتخابات را “مضحک و شگفت” توصیف کرد و گفت این وضعیت “در بیان و بیانیه نمیآید و باید فکری دیگری کرد.”
کروبی تاکید کرد که نتایج آرا را قبول ندارد و در مقابل “مهندسی و تنظیم ناشیانه رای ملت سکوت نخواهد کرد.”
کروبی نیتجه انتخابات را “سوگواری” خواند و شیوه رایگیری و شمارش آرا را به شمارش آرای حسن مدرس تشبیه کرده که “حتی از شمارش رایی که آن مرحوم به خویش داده بود، دریغ کردند.”
تسلیم این صحنه آرایی نخواهم شد
در همین حال، ظهر ۲۳ خرداد ماه ۸۸، میرحسین موسوی با انتشار بیانیهای نسبت به نتایج انتخابات اعتراض کرد و آن را “شعبدهبازی دستاندرکاران انتخابات و صدا و سیما” خواند.
میرحسن موسوی با استناد به گفته مردمی که رای داده بودند، نتایج انتخابات را بهتآور خواند و تاکید کرد که مردم “به دنبال آن هستند که بدانند چگونه و توسط چه کسانی و مقاماتی طرح این بازی بزرگ ریخته شده است.”
موسوی با انتقاد شدید از عملکرد “متصدیان بیامانت” نوشت که این کار “جز تزلزل ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی و حاکمیت دروغ و استبداد نیست.”
میرحسین در این بیانیه تاکید کرد که “خائنین به آرا مردم ابایی از آن ندارند که این خانه پارسایان به آتش کشیده شود.”
پیشبینیها که کاملا درست بود. خائنین به رای مردم هفت سال است که این “خانه پارسایان” را به آتش کشیده و هنوز هم اجازه نمیدهند که کشور روی ثبات و آرامش به خود ببیند.
دو نامزد دلسوز و انقلابی ریاست جمهوری تلاش کردند تا برای حل این مشکل با رهبری دیدار کنند، اما در عوض آیتالله خامنهای در یک اقدام بیسابقه پیش از تایید صحت انتخابات توسط شورای نگهبان، پیروزی رییس دولت دهم را تبریک گفت!
یورش به خانهها و بازداشت فعالان سیاسی و رسانهای
تعداد زیادی از فعالان سیاسی و چهرههای برجسته اصلاحطلب فردای انتخابات توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. در میان بازداشتشدگان اسامی چون محمدرضا خاتمی، محسن میردامادی، سیدمصطفی تاجزاده، بهزاد نبوی، محمد عطریانفر، هدی صابر، عبدالله رمضانزاده، محمدتقی رحمانی، احمد زیدآبادی و …. دیده میشد.
بعلت قطع تماسهای اینترنتی و پیامکها امکان اطلاعرسانی درست ممکن نبود. یورشی بیسابقه به فعالان سیاسی صورت گرفته بود. برخی از آنان در منزل شخصی خود و برخی دیگر در جلسه حزب مشارکت بازداشت شده بودند. آرزوی کیهانیان به وقوع پیوسته بود و شاخصهای مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، “دوقلو ها”یی که سالها بود اقتدارگرایان به آنها تهمتهای ناروا میبستند، به یکباره و بیخبر بازداشت شدند. بگیر و ببندی که از فردای انتخابات شروع شد و تا مدتها ادامه یافت و تمام مشاوران و نزدیکان میرحسین موسوی و مهدی کروبی را در برگرفت. حتی فرزند مهدی کروبی هم از این بازداشتها بینصیب نماند.
در میان اسامی افراد شاخصی چون فعالان سیاسی و برخی از مسئولان سابق نام فعالان دانشجویی و روزنامه نگاران نیز به چشم میخورد، ضیا نبوی، مرتضی کاظمیان، سعید لیلاز، عبدالهه مومنی، بدرالسادات مفیدی و دهها روزنامه نگار دیگری که به احکام سنگین، تبعید و محرومیت از فعالیتهای سیاسی و رسانهای و ممنوعالخروجی محکوم شدند.
دامنه بازداشتها به وکیلان دادگستری، هنرمندان، فعالان مدنی و مردم و شهروندان عادی هم رسید و زندانها پر شدند از متهمانی که بازجوها و نیروهای امنیتی برای همه آنها اتهام مشترک “اقدام علیه امنیت ملی” تعریف کرده بود. اتهامی که با گذشت هفت سال از کودتای انتخاباتی هنوز هم ادامه دارد و هر روز افراد تازهای را راهی حبس و تبعید میکند.
تجمعهای اعتراضی در گوشه و کنار کشور
خبر از برگزاری اجتماعات خودجوش مردمی و دانشجویی از سراسر کشور میرسید. مردمی که صبح با نتیجه شگفتآور انتخابات بیدار شده بودند، در میدانهای اصلی شهرها و مقابل دانشگاهها میپرسیدند که “رای من کجاست؟!” تهرانیها اما به وزارت کشور رفته بودند تا اعتراض خود را به این “کودتای انتخاباتی” که به گفته برخی از تحلیلگرایان سیاسی “کودتای حاکمیت علیه مردم” بود اعلام کنند. پلیس ضدشورش با خشونتی تمام عیار اجتماعات مردمی را بر هم میزد. شور و شعف جوانان و مردمی که تمام خرداد را برای کاندیدای مورد نظر خود تبلیغ کرده بودند زیر باتوم و دشنام پلیس ضدشورش رنگ میباخت.
برای مقابله به مثل با مردمی که از سرآگاهی رای گم شده خود را طلب میکردند، هواداران ۶۳ درصدی هم به خیابانها گسیل شدند. پیروز کودتا با حمایت نیروهای امنیتی خطاب به مردمی که امیدشان در یک شب به ناامیدی رفته بود گفت: «در انتخابات ۴۰ میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیینکننده اصلی بودند حالا ۴ تا «خس و خاشاک» در این گوشهها یک کاری میکنند، …»
و آن “خس و خاشاک” هفت سال است که نجیبانه بر سر آرمان و خواست به حق خود ایستاده است. با صبوری نشان داده که “دشمن این خاک” کیست و چه کسی همه سرمایههای مادی و معنوی این کشور را در طول آن سالهای سیاه به تباهی برده است.
آن “خس و خاشاک” به حبس رفته، حصر کشیده، کشته شده، زخمی و خسته اما هنوز “امید بذر هویت” اوست و منتظر است که این شب سحر شود. به امید روزی است که همه زندانیان از حبس رها شده و حصرها شکسته شود…