کمپین حقوق بشر در ایران
از ابتدای شروع خیزش «زن، زندگی، آزادی» دانشجویان و اساتید دانشگاهها در ایران زیر شدیدترین فشارها و تهدیدهای امنیتی و قضایی بودند. تاکنون بیش از ۷۲۰ دانشجو به دست نیروهای امنیتی بازداشت و دستکم ۶۰ استاد در دانشگاههای سراسر کشور اخراج، تعلیق و یا مجبور به بازنشستگی و یا قطع حقوق و قطع همکاری شدهاند. هرچند که موج سرکوب دانشگاهها در ایران در ماههای اولیه بسیار شدید بود و همزمان با فروکش کردن اعتراضات خیابانی، دانشگاهها نیز کمتر از قبل شاهد اعتراضات گسترده بود اما از شدت سرکوب دانشجویان و اساتید کاسته نشد و فشارهای امنیتی و قضایی اینبار از شکل و مسیری دیگر همچون صدور احکام تنبیهی علیه دانشجویان بر آنها اعمال شد. احکامی همچون تبعید از محل تحصیل و یا ممنوعالورود کردن دانشجویان به دانشگاه.
مقامات کمیتههای انضباطی بسیاری از دانشگاههای کشور مسئول سرکوب دانشجویان و اساتید هستند. این مقامات باید با راهکارها و مکانیسمهای حقوق بشر بین المللی مانند ماموریت کمیته حقیقت یاب شورای حقوق بشر سازمان ملل مورد بررسی قرار گیرند.
هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر در ایران، با اشاره به شدت گرفتن سرکوب دانشجویان و اساتید در دانشگاههای کشور گفت: «مسئولان کمیتههای انضباطی دانشگاه بانیان تداوم سرکوب هستند تا فعالیتهای مسالمتآمیز دانشگاهها را، که از زمان شروع جنبش آزادی زندگی زن افزایش یافته، درهم بشکنند».
به گفته هادی قائمی «دولتهای سراسر جهان باید فشار دیپلماتیک شدیدی بر جمهوری اسلامی اعمال کنند تا مقامات ایرانی به تعهدات حقوق بشری خود پایبند باشد و به شهروندان اجازه اعتراض بدهند. دانشجویان و سازمانهای دانشگاهی در سراسر جهان نیز باید صدای خود را در حمایت از دانشجویان ایرانی بلند کنند».
آزادی بیان و حق برگزاری تجمعات مسالمتآمیز از حقوق اساسی بشر است که در بسیاری از اسناد بینالمللی حقوق بشر به آن تاکید شده است. از جمله در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) که ایران نیز یکی از کشورهای امضاءکننده آن است.
هادی قائمی با تاکید بر شدت گرفتن سرکوب شهروندان گفت: «مقامات جمهوری اسلامی ایران برای انتقام گرفتن از جوانانی که فریاد آزادیخواهی سر دادند از هیچ شکل سرکوبی دریغ نمیکنند؛ از به دار آویختن معترضان و تیراندازی به آنها در خیابانها تا تعلیق دانشجویان و اخراج اساتید دانشگاه».
حکم تبعید برای دانشجویان دادخواه
۱۶ اسفند ۱۴۰۱ در اوج مسمومسازیهای عمدی دانشآموزان مدارس غالبا دخترانه در سراسر ایران، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز تجمعی مسالمتآمیز در اعتراض به عدمپاسخگویی مقامات جمهوری اسلامی و ناامنسازی مدارس برپا کردند که در نتیجه آن حدود ۴۰ نفر از دانشجویان معترض به کمیته انضباطی احضار شدند.
۲۰ فروردینماه ۱۴۰۲ منابع خبری دانشجویان کشور اطلاع دادند که احکام شورای بدوی کمیته انضباطی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در مورد ۱۶ نفر از دانشجویان صادر شده و بر اساس آن ۶ دانشجو به دو ترم تعلیق از تحصیل و ۱۰ دانشجوی دیگر به یک ترم تعلیق از تحصیل محکوم شدهاند.
روز ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ اما روزنامه شرق اعلام کرد که هشت دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تبریز به علت شرکت این دانشجویان در تجمع شانزدهم اسفند ۱۴۰۱ علاوه بر تعلیق از تحصیل، به «تبعید» از محل تحصیل خود محکوم شدهاند.
میرمهدی موسویان، دانشجوی رشته پزشکی، ورودی مهر ۱۳۹۹ به چهار ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر سمنان، محمدامین سلطانزاده، دانشجوی رشته پزشکی، ورودی مهر ۱۳۹۹ به سه ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر کاشان، سهیلا سپیدهدم، دانشجوی رشته داروسازی، ورودی ۱۳۹۴ به چهار ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر اهواز، علی پروین، دانشجوی داروسازی، ورودی ۱۳۹۸ به سه ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر اردبیل، الهه اشرفپور، دانشجوی رشته پرستاری، ورودی ۱۴۰۰ به دو ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر ارومیه و همچنین رضا انصاریان، دانشجوی رشته پزشکی، ورودی ۱۳۹۷ به سه ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر ارومیه محکوم شدهاند.
شش دانشجویی که صراحتا درباره حکم خود صحبت کردهاند در حسابهای توییتری خود با انتشار متنی یکسان در اینباره اطلاعرسانی کردهاند.
الهه اشرفپور، یکی از این دانشجویان نوشته است: «من الهه اشرفپور به ۲ ترم محرومیت از تحصیل و تبعید به ارومیه محکوم شدم. بابت شرکت در تجمع ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ که در اعتراض به مسمومیت گسترده مدارس بود! علوم پزشکی تبریز جاییه که نه تنها زندگی و تلاش شما که حتی جونتونم اساسا مطرح نیست…»
علاوه بر شش نفر فوق، دو دانشجوی دیگر هم به تعلیق از تحصیل و تبعید محکوم شدهاند که به دلایلی از نام و جزییات احکام صادر شده برای آنها اطلاعی در دست نیست.
روند صدور احکام کمیته انضباطی چگونه بوده است؟
یک فعال مدنی ساکن تبریز در گفتگو با کمپین حقوق بشر ایران، جزییات برگزاری جلسات کمیته انضباطی در دانشگاه علوم پزشکی تبریز را چنین توصیف میکند: «جلسات کمیته انضباطی شبیه به دادگاههای صحرایی در علوم پزشکی تبریز برگزار شد. بچهها اصلا اجازه دفاع از خودشان را پیدا نکردند. هر جلسه کمتر از ۱۵ دقیقه طول کشید و در طول یک روز برای همه دانشجویان برگزار شد و اعضا برای تعلیق و تبعید دانشجویان تصمیم گرفتند. به بچهها از بابت حضور در یک تجمع مسالمتآمیز اتهام ایجاد و شرکت در بلوا و آشوب زدهاند.»
دانشگاه علوم پزشکی تبریز، یکی از دهها دانشگاهی است که طی ماههای گذشته با امنیتی کردن فضای دانشگاه، شاهد موج بزرگی از تعلیق و محرومیت از تدریس، احضار و بازداشت دانشجویان بوده است، اما این احتمالا نخستین بار است که دانشجویان یک دانشگاه بر اساس رای کمیته انضباطی علاوه بر تعلیق از تحصیل، به تبعید از محل تحصیل محکوم میشوند.
پس از تجمع ۱۶ اسفند در محکومیت مسمومیت مدارس دخترانه، در مجموع ۴۴ ترم حکم تعلیق (معادل ۲۲ سال) برای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز صادر شده است که طبق ابلاغ نهایی این مراجع، ۳۳ ترم آن لازمالاجرا و ۱۱ ترم معلق شده است.
محکومیت و محرومیت دانشجویان علوم پزشکی تبریز حتی پا از صدور حکم برای افراد فراتر رفته و با توجه به اعمال تغییرات تازه در آییننامه انضباطی دانشجویان، صفحات مجازی وابسته به دانشجویان این دانشگاه نیز با محدودیتهایی مواجه شده است.
بر اساس آنچه فعال مدنی اهل تبریز به کمپین حقوق بشر ایران گفته است یک رادیو مجازی به نام «پیج رادیکال» که محتوای آن توسط دانشجویان علوم پزشکی تبریز تولید میشد نیز با حکم هیأت ناظر بر نشریات، به مدت ۶ ماه از هرگونه فعالیت در فضای مجازی منع شده است.
ملاک کمیتههای انضباطی دانشگاهها در حال حاضر شیوه نامه اجرایی ابلاغی در آبان ۱۴۰۱ است. در ماده ۱۲ این شیوه نامه اجرایی که از وزارتخانههای بهداشت و درمان و علوم به تصویب رسیده، به مساله تبعید تحصیلی دانشجویان اشاره شده است. بخش (ب) این شیوه نامه اجرایی به «تنبیهاتی که فقط با حکم کمیته مرکزی میتواند نسبت به دانشجو اعمال شود» پرداخته و در بند ۱۶ از «تغییر محل تحصیل» به عنوان یکی از این «تنبیهات» یاد کرده است. در شیوه نامه ابلاغی از سوی دولت روحانی هم این موضوع پیش بینی شده بود.
همزمان با تایید احکام تنبیهی دانشجویان تبریز در سایر دانشگاهها چه خبر بود؟
شوراهای صنفی دانشجویان ایران از تحصن برگزار شده در تاریخ ۳۰ اردیبهشتماه توسط دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران مقابل ورودی این دانشکده خبر داد. این تجمع در اعتراض به ممنوعالورود شدن یکی از دانشجویان این دانشکده به نام علی حاجیان برگزار شده بود، دانشجوی رشته روانشناسی که پیش از این حکم تعلیق از تحصیل او برای یک ترم توسط شورای تجدیدنظر انضباطی دانشگاه تهران تایید شده و حالا از ورود به دانشگاه منع شده است. در این تجمع نیروهای حراست حضوری پررنگ داشتند.
همزمان دانشجویان دانشکده شیمی دانشگاه شریف در اعتراض به اجرای حکم اعدام اجرای سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی و مجید کاظم تحصنی یکساعته را برگزار کردند که حتی حضور پر تعداد ماموران حراست و ضبط کارتهای دانشجویی، نتوانست مانع آن شود.
همان روز شماری از دانشجویان دانشکده فنی و حرفهای دانشگاه دخترانه شریعتی تهران در اعتراض به ضرب و شتم یکی از دانشجویان از طرف حراست به علت نداشتن حجاب، تجمعی اعتراضی برگزار کردند. دانشجویان در این تجمع اعتراضی شعار «میزنم میزنم هر آنکه خواهرم زد» سر دادند.
در دانشگاه جندیشاپور اهواز نیز به اعدام معترضان در ایران اعتراض شد و دانشجویان این دانشگاه تصاویر سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی و مجید کاظمی را پخش کرده و بر روی بردهای اطلاعرسانی دانشگاه نصب کردند. در زیر تصاویر این سه معترض اعدامشده در اصفهان شعارهای «هنگام عزا نیست، که هنگامه خشم است»، «تنها راه نجات ادامه راه انقلابه» و «سکوت شما یعنی حمایت از ظلم و ظالم» نوشته شده بود.
دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل نیز همراه با دیگر دانشگاههای کشور بر روی دیوارهای این دانشگاه اقدام به شعارنویسی کردند. دانشجویان این دانشگاه نیز با اشاره به جمله نوید افکاری در مورد اینکه «سکوت شما یعنی حمایت از ظلم و ظالم» اعتراض خود را به احکام ظالمانه اعدام نشان دادند.
دانشجویان در دانشگاه ولیعصر تهران نیز در اعتراض به اجرای احکام ناعادلانه اعدام اقدام به شعارنویسی در این دانشگاه اقدام کردند و روی دیوارهای این دانشگاه، شعار «جمهوری اعدامی ایران» را حک کردند.
روایت یک سرکوب؛ دانشجویان دانشگاه هنر تهران، مغضوبان حکومت در جنبش زن زندگی آزادی
هفته اول آبان ۱۴۰۱ حدود یک ماه از آغاز جنبش زن زندگی آزادی اعتراضات دانشجویی به اشکال مختلف در جریان بود. در این میان ویدیویی در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که بر اساس نمای اولش در مکانی به نام «دانشکده موسیقی» ضبط شده بود. در این ویدیو که که گویا برای حفظ ناشناسی، افراد حاضر در آن عمداً محو شده و یا آنها را از پشت سر نشان میدهد تعدادی دانشجو را میبینیم که با کوبیدن پا بر زمین به شکل رژه درجا، سرودی با عبارت «بر پاخیز برای زن زندگی آزادی» میخوانند. این سرود که بر ملودی ترانه انقلابی معروف کشور شیلی به نام «مردم متحد هرگز شکست نخواهند خورد» سوار است و با همراهی یک پیانو اجرا میشود در جنبش دانشجویی سال ۱۴۰۱ ارزشی نمادین پیدا کرد، در اولین گردهمایی اعتراضی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف بازخوانی شد اما در عین حال برای دانشجویان هنر هزینههای بسیار به دنبال داشت.
در اولین اقدام مقامات دانشگاه حدود ۶۰ نفر دانشجوی دستاندرکار سرود برای مدتی به دانشگاه و خوابگاه ممنوعالورود شدند.
تصویر دیگری که از اعتراضات دانشجویان در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد به پرفرمنس اعتراضی دانشجویان مجسمهسازی که در پردیس باغ ملی اجرا شد مرتبط بود. این اثر با نمایش تعدادی قبر خونین، اعتراضی بود به کشتار معترضان توسط حکومت در پاییز ۱۴۰۱. پس از این پرفرمنس تعدادی از دانشجویان و اساتید گروه مجسمهسازی تعلیق یا محکوم به قطعهمکاری شدند.
بر اساس خبرهای منتشر شده در آبان ۱۴۰۱، هنگامی که تنها حدود یک ماه از شروع سال تحصیلی میگذشت به دستور رییس دانشگاه هنر برای تعداد زیادی از دانشجویان رشتههای سینما و تئاتر به دلیل شرکت در اعتصابات و تحریم کلاسها در تمام دروس نمره صفر وارد شد و در نتیجه این دانشجویان در آن ترم مشروط شدند.
رییس دانشگاه هنر در مصاحبه با ایلنا از این تصمیم دفاع کرد و حتی برای اساتید همراه با اعتراضات خط و نشان کشید و آنها را به برخورد تهدید کرد.
بعد از این تهدیدها اساتید دانشگاه هنر از برخوردهای امنیتی هیأت حاکم در دانشگاه در امان نماندند.
یکی از کارکنان دانشگاه هنر به کمپین حقوق بشر ایران میگوید: «بر اساس دستور رییس دانشگاه با تمام اساتید حقالتدریسی که از ابتدای اعتراضات در شبکههای اجتماعی از تحصن دانشجویان حمایت کردند یا بیانیهای در همدلی با معترضین امضا کردند قطع همکاری شد، بسیاری اعضای هیأت علمی نیز پس از احضار به هیات رسیدگی به تخلفات انتظامی اعضای هیات علمی تصمیم به سکوت گرفتند. در این میان دکتر بهشید حسینی رییس دانشکده معماری دانشگاه هنر که برای حل مشکل دانشجویان به آقای حسنایی رییس دانشگاه مراجعه کرده بود طی برخوردی تند و عجیب توسط رییس دانشگاه برکنار و اخراج شد.»
به گفته این منبع اگاه وقتی دکتر بهشید حسینی در دفاع از حق دانشجویان به حسنایی مراجعه کرد و خواستار آن شد که مشکل این دانشجویان را با تعامل دو طرف حل کنند، حسنایی در جواب او گفت: «فکر نکن الان من آرومم، من دارم یواشکی فیلم میگیرم از دانشجویان بیحجاب تا وقتی شرایط آروم بشه و دونه دونهشون برن کمیته انضباطی.»
بعد از این جدال لفظی، اداره اطلاعات دکتر حسینی را به صورت تلفنی و غیررسمی احضار کرد. یکی از کارکنان دانشگاه هنر که با کمپین حقوق بشر ایران گفتگو کرده است میگوید: «این احضار با مشارکت حراست دانشگاه و اطلاعات بوده و گویا حتی سفارش شده که جلسهی بازجویی بسیار خشن برگزار شود. روز ۱۶ بهمن ماه، آقای حسنایی با نامهای ناگهانی، دکتر بهشید حسینی را از ریاست دانشکدهی معماری و شهرسازی برکنار کرد.»
رییس دانشکده هنرهای تجسمی نیز دیگر مدیر برکنار شده این دانشگاه در طی اعتراضات بود. بر اساس اخبار منتشر شده، محمد خدادادی مترجمزاده، دانشیار گروه عکاسی این دانشگاه در بهمنماه ۱۴۰۱ برکنار و شخصی همسوتر با نظام جایگزین او شد.
یکی از اساتید سابق حقالتدریس دانشگاه هنر به کمپین حقوق بشر ایران میگوید: «حدود یکماه و نیم از ترم گذشته بود که از اساتید خواستند هر چه سریعتر لیست حضور و غیاب را به گروههای آموزشی تحویل دهند. این درخواست بسیار عجیب و تعدی به حریم اساتید بود. من با وجود همدلی با اعتصاب دانشجویان کلاسها را تشکیل میدادم و درس خاصی نمیدادم؛ بدون در نظر گرفتن حضور دانشجویان برای کسی ثبت غیبت نکردم و همان لیست را تحویل دادم… چند روز قبل (اردیبهشت ۱۴۰۲) شفاهاً مطلع شدم که اسم من و تعداد دیگری به عنوان رد صلاحیت عمومی به دانشکده اعلام شده و مراجعه مجدد به حراست و انجام مصاحبه به عنوان شرط بررسی مجدد صلاحیت ذکر شده. میدانم که قرار است دوباره بحث کنترل حجاب و سرکوب دانشجو مطرح شود و به همین دلیل قید تدریس در دانشگاه را زدهام.»
شورای صنفی دانشجویان روز دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ اعلام کرد که «حراست دانشگاه هنر در روندی خلاف قانون، ۴۰ نفر از دانشجویان دختر را ممنوعالورود به دانشگاه کرده است. این دانشجویان ممنوعالورود شده، از دانشکدههای مختلف هستند». مشخص نیست که این ممنوعالورودی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
مسئولیت سرکوبها در دانشگاه هنر با کیست؟
محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم دولت رییسی در زمستان ۱۴۰۰ یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه هنر را به سرپرستی این دانشگاه منصوب کرد. محمدرضا حسنایی که تحصیلکرده روسیه است، به گفته دانشجویان دانشگاه هنر شخصاً با پرسهزدن در حیاط دانشگاه یا با مراجعه به کلاسها به دانشجویان تذکر حجاب میدهد. چند هفته پس از انتصاب حسنایی به این مقام بود که فرزان سجودی، نشانهشناس برجسته و استاد تمام دانشگاه هنر خبر از اخراج قریبالوقوع خود داد.
حسنایی در بین دانشجویان و کارکنان به تصمیمهای نسنجیده و افراطی شهره است. از اقدامات عجیب او جوشدادن ورقی فلزی روی در ورودی دانشکده هنرهای کاربردی دانشگاه هنر است. این اقدام که ظاهراً برای جلوگیری رویتپذیری دانشگاه اجرایی شده اعتراض و نارضایتی دانشجویان را در پی داشته است.
یک منبع مطلع از وضعیت دانشگاه هنر در گفتگو با کمپین حقوق بشر ایران از یک عامل سرکوب دیگر نام میبرد: «رییس حراست (حمزه برزویی) که وزنش در سرکوب حتی از رییس دانشگاه هم بیشتر است و حسنایی عملاً آلت دست حراست شده است. دانشجویی در اینستاگرام ضمن انتشار حکم تعلیق خود دانشگاه را به دور زدن ابلاغیه وزارت علوم در خصوص عفو دانشجویان پس از بهمن ۱۴۰۱ متهم کرده و سکوت خبری را دلیل بر آزادی عمل مدیران برای این رفتار میداند».
نگاه غضبناک حکومت به دانشجویان دانشگاه هنر حداقل حدود در یک دهه گذشته بیسابقه نبوده است. سایت رجانیوز، وابسته به طرفداران تندروی جمهوری اسلامی در مرداد ۱۳۹۱ با توصیفاتی عجیب از فضای دانشگاه هنر خواستار برخورد وزیر علوم با دانشجویان و کنترل بستهتر فضا شده بود. این مطلب بعدها از سایت رجانیوز حذف شد.
در سال ۹۳ نیز تلاش غیرقانونی گشتارشاد برای ورود به دانشگاه هنر و ضرب و شتم نگهبان ورودی دانشگاه موجب عذرخواهی نیروی انتظامی شد.
نام دانشگاه هنر در اواخر دهه هشتاد دو بار در کانون توجه قرار گرفت. یکبار در تابستان ۱۳۸۹ که کامران دانشجو، وزیر وقت علوم چهرههایی جنجالی را به عضویت هیات امنای این دانشگاه منصوب کرد. چهرههایی از جمله علیرضا پناهیان، مسعود دهنمکی و مهدی چمران. این ترکیب البته پس از رویکار آمدن دولت اول روحانی به هم خورد. خبری که در سال ۸۹ مجدد دانشگاه هنر را در کانون توجه رسانهای قرار داد، کشتهشدن دانشجوی ادبیات نمایشی این دانشگاه بود. صانع ژاله در ۲۵ بهمنماه همان سال همزمان با فراخوان راهپیمایی سران جنبشسبز به ضرب گلوله کشتهشد. در طول مراسم تشییع این دانشجو که با حضور پررنگ نیروهای بسیجی و چهرههای تندرو همراه بود، عمده دانشجویان حاضر در دانشگاه در دو فضای تالار فارابی و سلفسرویس پسران محبوس شده و به سمت آنها گاز اشکآور شلیک شد. صانع ژاله در ابتدا از سوی حکومت بسیجی معرفی شد، ادعایی که هیچگاه مورد پذیرش افکار عمومی قرار نگرفت.