سفر دو روزه هیثم بن طارق آل سعید، پادشاه عمان به ایران در روز یکشنبه ۷ خرداد، بازتاب قابل توجهی در رسانه های ایران و در میان فعالین سیاسی خارج از کشور داشت. این سفر از آن رو مورد توجه قرار گرفت که گمانه زنی های گوناگونی بخصوص در رابطه با پرونده برجام را در بر داشت و از مدتی پیش حساسیت و مهم بودن این سفر را بیشتر کرده بود.
روزنامه ایران که به نوعی دیدگاه های دولت های وقت را انعکاس می دهد در همین رابطه با مصطفی مصلح زاده سفیر پیشین رژیم اسلامی در اردن گفت و گو کرده است. وی ضمن پرداختن به هدف های متفاوت این سفر به موضوع برجام هم اشاره کرده و در جواب اینکه، موضوع مذاکرات رفع تحریمها هم میتواند یکی از محورهای رایزنیهای سفر«هیثم بن طارق» در سفر به تهران باشد، جواب می دهد:” بله. در حال حاضر عمانیها به دنبال پیادهسازی چند پروژه بزرگ هستند؛ از سرگیری روابط ایران و مصر، بهبود روابط ایران و غرب اعم از امریکا و اروپا و در نهایت حل پرونده هسته ای. بارها و بارها هرگاه که مذاکرات هستهای به مشکلی بر میخورد، عمانیها تلاش میکردند که قدمی برای حل آن بردارند. الان هم که مذاکرات در بنبست قرار گرفته است و امریکاییها و اروپاییها حاضر نیستند حقوق هستهای ایران را به رسمیت بشناسند، عمانیها به برآیند جدیدی رسیده و تلاش میکنند این مشکل را هم با نقش میانجیگرانه خود حل کنند.”
روزنامه خراسان، ۸ خرداد نیز در تحلیل چرایی این سفر از جمله اشاره به پرونده برجام دارد و می نویسد:” بعید است که سلطان عمان بدون گرفتن پیامی از جانب آمریکا یا ارائه راهکاری برای خروج از بن بست مذاکراتی به ایران سفر کند. عمانیها و قطریها در ماههای اخیر تلاشهای بسیاری برای خروج از این بن بست انجام دادند. احتمالا یکی از دلایل تاخیر در سفر سلطان هیثم انتظار گشایشی در این مسئله بوده باشد تا مانند خبر مبادله دیپلمات ایران با شهروند بلژیکی قبل از سفر اعلام شود. احتمالا سلطان هیثم به دنبال قانع کردن ایران به مذاکره مستقیم با آمریکا برای شکستن بن بست کنونی باشد؛ همان کاری که سلطان قابوس انجام داد و به برجام منتهی شد. البته قبلا نیز گفته شد، احیای برجام ۲۰۱۵ دیگر از جانب غرب چندان مطرح نیست؛ بلکه رسیدن به توافقی موقت برای دستیابی به توافقی جامع در آینده مطرح است.”
حنیف غفاری سرمقاله نویس روزنامه رسالت با اینکه واسطه گری دولت عمان را حداقلی ترین ماموریت این سفر ارزیابی می کند اما در اشاره به تماس آمریکایی ها با رژیم حاکم، نوشت:” طی ماههای اخیر ، دقیقا در همان بازه زمانی که مقامات آمریکایی به دروغ مدعی توقف مطلق مذاکرات هستهای بودند، واشنگتن رایزنیهای مستمری با مقامات عمانی و قطری داشته و پیشنهاداتی را نیز در خصوص برخی ایدهها جهت رسیدن به توافقی پایدار یا حتی موقت با تهران به این بازیگران منتقل ساخته بودند. بخشی از این پیشنهادات از مجاری دیپلماتیک ( دیپلماسی پنهان ) به ایران مخابره شد و البته در مقابل، پاسخهای مستدل تهران نیز در قبال این موارد به طرفهای واسطهگر منطقهای ارائه گردید. “
به یاد داریم که در جریان مذاکرات قبلی برجام که دولت روحانی وظیفه اجرایی آن را به نیابت از ولی فقیه به عهده داشت اکثر روزنامه های موسوم به اصولگرا مرتب و بی وقفه نسبت به مذاکرات آن زمان به مخالفت گسترده می پرداختند تا جایی که گروه موسوم به دلواپسان در صحنه سیاسی جایگاهی پیدا کرد. سکوت معنا دار روزنامه کیهان و بزرگ نمایی سفر پادشاه عمان برای برقراری رابطه با مصر در تیتر اول و بزرگ روزنامه کیهان، سیاستی ریاکارانه و حیله گرانه مرسوم است که سرنخ آن را باید در بیت رهبری جستجو کرد.جالب این است که اکثر روزنامه ها بخصوص روزنامه های نزدیک به جناح اصولگرا که در مخالفت با توافق برجام در دوره روحانی یقه درانی می کردند تیترهای اصلی خود را اختصاص به سخنان خامنه ای دادند که برقراری رابطه با مصر را تایید کرده بود.بدون اینکه به هدف اصلی این سفر بپردازند. بدون شک دستور اصلی این سفر بررسی و یا نهایی کردن راه کارهای عملی برای اجرای برجام می بوده است.تنها موضوع که نمی توان از آن با اطمینان صحبت کرد این است که توافق احتمالی بر چه بستری قرار است اجرایی شود.
روزنامه آفتاب یزد، ۷ خرداد، به نقل از فرجی راد، استاد دانشگاه آورده و می نویسد:” حتما و هدف ســفر سلطان هیثم به تهران، گفتگو درباره روابط ایران و مصر نیســت و افکار عمومی و تحلیلگران نیز نمی پذیرند.وی ادامه می دهد: صرف نظر از بارها گمانه زنی در باره ی حضور هیثم در تهران باید گفت مذاکرات مستقیم و واسطه ای به یک جاهای خوبی حالا که آمده حتما رسیده است پس باید منتظر بود و دید بعد انجام این سفر چه اخباری به بیرون درز خواهد کرد. …این که در جاهایی گفته شده، بحث اصلی بر اساس توافق موقت است را نمی پذیرم چون توافق موقت نه به درد آمریکایی ها می خورد و نه گره ای از مشکلات و معضلات تهران خواهد گشود پس باید امیدوار و مطمئن بود که حضور سلطان هیثم می تواند مقدمه ای تلقی شود برای آغاز مذاکرات برجام و رسیدن به کار به توافقاتی مهم و طولانی مدت. این استاد دانشگاه معتقد است: حتما کار به جاهای مهم و حساسی رسیده که سلطان هیثم راهی تهران شده که اگر نرسیده بود قطعا سلطان هیثم هم راهی تهران نمی شد!”
فرجی راد به درستی هدف اصلی از این سفر را توضیح می دهد اما اینکه مذاکرات فعلی بر اساس یک توافق دائم می باشد را باید واقع بینانه تلقی نکرد. برقراری رابطه با مصر استتار هدف اصلی می بوده است. فرجی راد که معتقد است بحث توافق موقت مطرح نیست اما شواهد دیگر خلاف آن را ثابت می کند.
هفته نامه صبح صادق، ارگان اصلی سپاه پاسداران، اول خرداد، یعنی یک هفته قبل از سفر پادشاه عمان به تهران، نوشت:” در این میان، آنچه شانس احیای توافق هسته ای را افزایــش می دهد و می تواند تغییری در شــرایط نامشــخص کنونی ایجاد کند، آن است که مقامات آمریکایی از خود اراده سیاسی معطوف به حل مسئله نشان دهند. درباره ابهام و تأخیر آمریکا در موافقت با متن احیــای برجام یک فــرض دیگر نیز مطرح اســت و آن، اینکه احتمال دارد مقامات آمریکایی به انعقاد یک توافق موقت چشم امید دوخته باشند. در این زمینه هر چند به طور رسمی از طرف آمریکا پیشنهادی به ایران ارائه نشده است، اما در عین حال مقامات آمریکایی کوشیده اند از طریق طرح آن در فضای رســانه ای و ایجاد عملیــات روانی واکنش جمهوری اســلامی ایــران را ارزیابی کنند. به نظر می آید درباره توافق موقت، تیم سیاســت خارجی آمریکا دریافتی صحیــح از عکس العمل ایران پیدا کرده باشد. جمهوری اسلامی تاکنون به دلایلی که بحث درباره آنها می تواند موضوع یادداشت دیگری باشد، با هرگونه پذیرش توافق موقت به طور قاطع مخالف است”.
روزنامه آرمان ملی، ۸ خرداد به همین موضوع هم اشاره دارد و می نویسد:”… حساسیت این سفر به اندازه ای بالاست که این بار، پادشاه عمان، شخصا قصد صحبت و میانجیگری دارد. با این حال، همچنان مشخص نیست که روند این مذاکرات دقیقا به دنبال احیای چه نسخه ای از توافق برجام است. آیا آنها می خواهند برجام سال ۲۰۱۵ را احیا کنند یا نسخه ای از برجام را مد نظر دارند که پیش تر اتحادیه اروپا در قالب طرحی خواستار حصول توافق در مورد آن شده بود یا اساسا طرحی تازه برای احیای برجام در کار است.”
روزنامه شرق، ۷ خرداد هم همین موضوع را مطرح کرده و می نویسد:” احتمال نقشآفرینی مسقط در تصویب و تثبیت «توافق موقت» بین تهران و واشنگتن هم مطرح است. خاصه آنکه بحث توافق موقت نیز از سوی رسانههای آمریکایی بسیار مورد توجه است و در هفتههای اخیر اندیشکدههای آمریکایی چند بار از لزوم انجام توافق موقت برای لغو تحریم فروش نفت ایران به اروپا و آسیا در قبال محدودکردن فعالیت هستهای سخن گفتهاند. اوجگیری شرایط نامساعد اقتصادی در ایران و همچنین تشدید نگرانی غربیها در قبال پرونده فعالیتهای هستهای، هم تهران و هم واشنگتن را به این نتیجه رسانده است که راهحل فوری و موقتی برای خروج از بحران، «انجام توافقی موقت بر مبنای تعهدات کم در برابر کم است». حال باید دید که خط تعریفشده واشنگتن برای مسقط روی توافق موقت استوار است یا توافق جدید یا تلاش برای عدم تصاعد تنش؟”
زمزمه آزادی منابع مالی ایران در کره جنوبی، آزادی آسدالله اسدی، دیپلمات تروریست رژیم از طرف دولت بلژیک، برقراری روابط سیاسی و به طبع آن گسترش روابط اقتصادی با عربستان و دیگر کشورهای عربی، بازگشت دوباره اسد به اتحادیه عرب، حل و فصل گام به گام جنگ در یمن و عقب نشنینی معنا دار اعراب در رابطه با جزایر سه گانه، همگی حاکی از آن است که پکیچ مناسبات سیاسی در خاورمیانه در بستری قرار گرفته که تنش های موجود را به حداقل رسانده و بازیگران حاکم، سهم طرف مقابل را مد نظر قرار دهند. اینکه هدف کشورهای غربی و عربی منطقه خاورمیانه از این رویکرد چیست در این جا مورد بررسی نیست اما در رابطه با ایران، بدون شک ترس رژیم از خیزش های مردمی در ایران، نگرانی های جدی را نزد حکومتیان به وجود آورده است. اوضاع بد اقتصادی که ریشه در فساد گسترده و نهادینه شده در بالاترین لایه های حکومت دارد، مانع از بهبود شرایط برای مردم می بوده است. رژیم اسلامی مترصد است که با بازگشت به برجام و ایجاد مناسبات سیاسی بر بستر تنش زدایی با دیگر کشورها، خطر اصلی که همانا جنبش مردمی باشد را با سرکوب شدید کنترل کند و چند صباحی دیگر به ادامه حکومت امیدوار گردد.
همانطور که در بالا اشاره شد سفر پادشاه عمان ربط زیادی به برقراری مناسبات ایران با مصر نداشت اما بررسی همین موضوع هم نشان می دهد که بر خلاف گزافه گویی های متدوال حکومتیان، پرنسیب های حاکم در روابط خارجی فقط و فقط مبتنی بر حفظ منافع سرکوب گران حاکم استوار است و ربطی به حمایت از فلسطین و “عزت و اقتدار اسلامی” ندارد. وقتی در سال ۹۷، نتانیاهو سفری به عمان داشت، بازتاب گسترده در محافل سیاسی داشت. در ایران هم همین موضوع مورد بررسی همه جانبه قرار گرفت. روزنامه خراسان، ۶ آبان ۹۷، تیتر سرمقاله اش را با عنوان،”عمان؛ دلال جدید «خیانت قرن»، انتشار داد. روزنامه کیهان در همان تاریخ به موضوع، ” چرا نتانیاهو به عمان رفت؟”، پرداخت. روزنامه مردم سالاری، “بازی نامتعارف مسقط با تل آویو” را توضیح داد. روزنامه وطن امروز، ” قمار حکام عرب در بازی باخته”، را برجسته کرد. روزنامه جوان، نوشت:” مقاومت فلسطین دلالی عمان در «معامله قرن» را محکوم کرد”. اینها گوشه ای کوچک از حملات روزنامه های ایران به عمان به دلیل سفر نتانیاهو به مسقط بود. حالا اگر همین موضوع را به مصر بسط دهیم این سوال مطرح می شود که چگونه جمهوری اسلامی روابط خود را با مصر به دلیل برقراری رابطه با اسراییل قطع می کند و در همان حال با کشوری که پذیرای نخست وزیر اسراییل می شود در بالاترین سطوح رابطه برقرار می کند و در صدد گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادی با آن کشور است. نکته قابل تامل دیگر اینکه برای چندین دهه جمهوری اسلامی یاسرعرفات و الفتح را سازشکار معرفی کرده و خواستار مقاومت در برابر اسراییل گردیده است و در همان حال و در بزنگاه هایی که حاکمیت منحوسش در معرض خطر قرار گرفته است به چنان کرنش هایی مجبور شده است که جنبش فلسطین یک صدم آن کرنش ها را انجام نداده است.
هفته ها و ماه های آینده ابعاد بیشتری از این سفر را بر ملا می کند اما صرف نظر از اینکه تحولات به چه طرفی سوق پیدا خواهد کرد، مبارزه مردم ایران با رژیم ولایت فقیه آشتی ناپذیر است و ربطی به توافق و یا عدم توافق برجام ندارد.
منبع: اخبار روز