«عاتکه رجبی»، معلمی که مدتها در اعتصاب بود و حجاب خود را برداشت، کسی که در جریان تجمع سراسری ۱۹اردیبهشت۱۴۰۲ معلمان در مشهد، برای بار دوم بازداشت شده بود، با انتشار گزارشی مفصل، از برخوردهای خشونتبار بازجویان و نیروهای پلیس با او و آزار و اذیت خانواده اش خبر داد.
«باید اعتراف کنم میدانستم در خانهمان چه خبر است. میدانستم بازداشت من و خواهرم راه رفتن را از پدرم خواهد گرفت. مادرم را شکسته و شکستهتر خواهد کرد. میدانستم خواهرم که بخاطر من بازداشت شده است این رنج را هیچگاه فراموش نخواهد کرد.
میدانستم همه آنها که مرا دوست دارند آرام و قرار از آنها گرفته شده است. با این حال عقب نکشیدم و در دل، نامه آموزگارم آرتین رحمانی عزیزم را تکرار کردم «شرمندهام مادر. در راهی قدم گذاشتهام که شاید دیگر مرا نبینی». و به اندازه آرتین آرام بودم چرا همانطور که گفتم من با خود آگاهی به حقوقم را به همراه دارم.خواهرم را همان شب آزاد کردند اما در این خصوص به من هیچ نگفتند. با این گمان که خواهرم نیز در بازداشت است در سلول انفرادی تا توانستم با صدای بلند برایش آواز خواندم.
میخواستم به ایمان خواهرش پی ببرد و بداند خواهرش حتی یک گام به عقب باز نخواهد گشت.به لحاظ روحی تحت فشار قرارم میدادند. همچنین تهدیدهایی همچون دفعه بعد که بازداشت شدی جور دیگری با تو برخورد خواهیم کرد یا تو را دیوانه میخوانیم و چهار ماه در تیمارستان بستریات خواهیم کرد شنیدم. با این حال تمام مدت به شما مردمی که عاشقانه دوستتان دارم میاندیشیدم و تلاش بسیار کردم در برابرشان ایستادگی و مقاومت کنم.
عزیزانم از شما آموختم چگونه از خود مراقبت کنم چگونه مبارزه کنم چگونه دادخواه باشم چگونه حق خود را مطالبه کنم. مرا دگر هیچ باکی نیست. برای زندگی و آزادی مبارزه میکنم برای رسیدن به حق و حقیقت. نمیدانم انتهای این راه زنده خواهم ماند یا نه. فقط میدانم که به خاطر انتخابم خانوادهام رنج بسیاری متحمل میشوند و امیدوارم مرا ببخشند چرا که نمیتوانم راه را ادامه ندهم.»
جمعه پنجم خرداد ۱۴۰۲