هشتماه از شروع قیام ژینا، قیام زن، زندگی، آزادی میگذرد و در این مدت، شاهد موارد بسیاری از زنکشی در شهرهای مختلف ایران بودهایم. بسیاری از آنان تحت عناوینی ارتجاعی همچون ناموس و غیرت به قتل رسیدهاند.
در حالیکه در این مدت، مردم برای آزادی و برابری و مبارزه با تمامی قوانین واپسگرای مذهبی و استثمارگرانه، خیابانها را تسخیر کردند و زنان، بهعنوان پیشروان این جنبش در همه زمینهها خاصه مخالفت با حجاب اجباری، همچنان ایستادگی میکنند، زنان زیادی کشته میشوند.
علاوه بر زنانی که به بهانههایی چون دفاع از ناموس و غیرت توسط مردان خانواده کشته میشوند، در سالهای اخیر هم مواردی از کشته شدن افرادی از جامعه اقلیتهای جنسی (LGBTIQ+) بخصوص افراد ترنس گزارش شده است.
با تسلط فرهنگی عام مبنی بر اهمیت غیرت محوری و ناموسپرستی در سطوح مختلف جامعه و همچنین در غیاب قوانین بازدارنده زنکشی٬ بسیاری از خانوادهها دست خود را در اعمال چنین جرایمی باز میبینند و به خوبی آگاهند که مجازاتی سنگین (مقصود، رویهی ضد انسانی اعدام نیست)، در انتظارشان نخواهد بود.
سه سال پیش، قتل رومینا اشرفی توسط پدرش همهی ما را شوکه کرد، درحالیکه ما هنوز عزادار بیشمار افرادِ قربانی خشونت جنسیتی و آپارتایدِ جنسیِ عظیم در جامعهی پیش از آن بودیم.
قتلهای ناموسی و زنکشی، بعد از قتل رومینا همچنان ادامه دارند؛ فاطمه برهی در آبادان و فقط یک ماه پس از رومینا؛ کتایون امینیان، کمتر از دو سال بعد در سنندج؛ مونا حیدری در اهواز؛ و قتل علیرضا منفرد جوان همجنسگرا در اهواز…این جانهای از دسترفته، قربانی همین ساختار مردسالار و قوانین ناکارآمد شدند و این داستان همچنان ادامه دارد.
طی این سالها، با وجود فریاد و اعتراضهای مکررِ فعالان حقوق زنان، بهخصوص اعتراضات فعالان کردستان، و تلاش های فعالان +LGBTQ، حاکمیت ذرهای از مواضع خود عقب ننشسته و با تأیید و توجیه این قتلها از منظر ناموس، آبرو و مذهب، و با اعمال همان قانون، دست در دست قاتلان، به تولید و بازتولید چنین جنایاتی دامن زده است. همچنین حکومت چند سال قبل با عدم برخورد با اسیدپاشیهای اصفهان و دیگر اقدامات افراد موسوم به خودسر (که در واقع بازوهای غیررسمی ارتجاعاند)، حمایت خود را از حذف و آزار زنان و افرادی از جامعه رنگینکمانی به بهانه غیرت نشان داده است.
▪️ما معتقدیم که زنکشی و قتلهای ناموسی نه خشونت فردی و نه پدیدهای فرهنگی، بلکه خشونتی سیستماتیک و مسئلهای سیاسی است؛ و در گرهگاه مردسالاری و سنت، بخش درهمتنیدهای از نظام سرمایهداریست.
همان خشونتی که روزمره از خانه و مدرسه تا خیابان و جامعه، بهصورت برنامهریزی شده و سیستماتیک، دامنگیر بخش عظیمی از جامعه زنان و دیگر گروههای به حاشیهراندهشده میشود. پس مبارزه با این مهم بر عهدهی همهی انسانهایی است که با قتل، کشتار، بیعدالتی و تبعیض مخالفاند.
🔵 ما فعالان زنان، همپا با مخالفت با رویهی ارتجاعی اعدام (این قتل عمد حکومتی و توحش سیستماتیک دولتی)، خواهان برچیده شدن این رویه و از سویی وضع قوانین برابر و بازدارنده هستیم. قوانینی لازمالاجرا و بر پایهی عدالت و همچنین جرمانگاری هر نوع خشونت جنسیتی تا بدینوسیله، زنکشی و اقسام خشونت جنسیتی، ملغی شود.
ما معتقدیم که هر حکومتی میبایست در آینده، با تصویب قوانین و سیاستهای حمایتی جامع و تأسیس خانههای امن و ایجاد امکانات حمایتی از قبیل مشاورهی رایگان و آموزش عمومی مردم بهمنظور حمایت از همه گروههای در خطرِ خشونت جنسیتی و همچنین تصویب قوانین بازدارنده، برای پیشگیری از وقوع چنین قتلهایی اقدام کند.
▪️امروز، ما بر مزار رومینا، با ادای احترام به وی و تمامی قربانیان قتلهای ناموسی در سراسر دنیا، پیمان میبندیم تا در مقابل هرگونه قتل و جنایت و بیعدالتی و هرگونه تبعیض و آپارتایدی ایستادگی کنیم و تا رسیدن به جامعهای عاری از ظلم و نابرابری از پای ننشینیم.
مسلماً تا زمانی که تضاد کار و سرمایه، چرخهی تولید نابرابری و تبعیض و اصل ناگسستنی سرمایه برپا باشد، وقوع چنین تراژدی و جنایاتی اجتنابناپذیر و دور از ذهن نیست، پس، میبایست برای ریشهکن کردن چنین جنایاتِ سازمانیافتهای تمام توان خود را برای مبارزه با این ساختار ضدانسانی بهکار بگیریم و با آگاهی خود و دیگران علیه هر نوع ستمی بایستیم و برای برپایی دنیایی بهتر و جهانی عاری از خشونت، از تمامی ابزارهای خود برای سازماندهی همه ستمدیدگان و محذوفان بهره بگیریم.
و این اصل و قاعدهی انکارناشدنی را، که رهاییِ جامعه در گرو رهاییِ زنان و همه گروههای به حاشیهراندهشده دیگر است، سرلوحهی کار خود قرار دهیم.
🔵 گروه بیدارزنی
جمعی از فعالین زنان گیلان (ارغوانها)
جمعی از فعالین زنان مریوان