دهمین کنگره جنبش النهضه در تونس نتوانست اختلاف بر سر نامگذاری این جنبش به «حزب ملی النهضه» یا «حزب نهضت تونس» را حل کند؛ اما تغییر هویت این جنبش از یک «جماعت اسلامی سنتی» به یک «حزب مدنی و ملی» را که دربرگیرنده تمام تونسیها صرفنظر از نوع عقیده یا رویکردهایشان باشد، تصویب کرد. در همین کنگره بود که تقسیم فعالیتهای این جنبش به «فعالیتهای اعتقادی» و «سیاسی–مدنی» نیز تصویب شد؛ هرچند این اقدام بحثهای زیادی را در بیرون از این حرکت و حتی خارج از تونس به دنبال داشت. در این گفتوگو «رفیق عبدالسلام»، وزیر خارجه سابق تونس و یکی از رهبران برجسته این جنبش تحولات درونی این حزب را توضیح میدهد.
بعد از کنگره کنونی که «باجی قاید السبسی»، رئیسجمهور نیز در مراسم افتتاحیه آن شرکت داشت، چه اتفاقی قرار است برای حزب شما بیفتد؟
به نظر من این یک کنگره ملی موفق بود. در آن بحثهای زیادی شد و لوایحی به تصویب رسید که نشان میدهد مسائل اقتصادی و اجتماعی بر مسائل اعتقادی، دینی و ایدئولوژیک ارجحیت دارد. ما چنانکه گفتیم به مرجعیت عربی اسلامی جامعه تونس پایبند هستیم اما درعینحال تلاش میکنیم حوزه فعالیتهای اجتماعی–سیاسی را از حوزههای اعتقادی جدا کنیم تا بتوانیم قدرت بیشتری در جامعه مدنی تونس داشته باشیم و از آن طریق به تقویت نقش دولت نیز کمک کنیم.
آیا چنین رویکرد «پراگماتیکی» موجب بروز اختلافات داخلی و شکاف در این حرکت نشده است. گروههای تندرو که قبلا از شما انتقاد میکردند با این تغییرات چه میگویند؟ شما میدانید که حتی قانون اساسی تونس بر مرجعیت دینی اسلام تأکید دارد؟
گفتوگو و اختلاف نظر در داخل یک حرکت سیاسی و تکثرگرای دموکراتیک مفید خواهد بود و میتواند به تقویت ساختار و نوگرایی در آن کمک کند. جنبش النهضه تاکنون دستاوردهایی داشته است که بسیاری از جنبشهای اسلامی دیگر مانند «اخوانالمسلمین» مصر و اردن یا حرکت «اصلاح» در یمن و «توحید و اصلاح» در مراکش و… نداشتند. ما گروهی هستیم با رویکردی باز که به تخصصگرایی باور دارد؛ اما در همان حال یک حرکت ملی و نوگرای تونسی هستیم که به مرجعیتهای ملی و عربی اسلامی اتکا ميكند. تاكنون در حوزه سیاسی و ملی دستاوردهای مهمی داشتهایم از جمله تدوین قانون اساسی جدید تونس در سال ٢٠١٤، بهدنبال آن انتخابات سالمی که در همان سال برگزار شد. امروز هم مشغول کارکردن در زمینههای اقتصادی و اجتماعی و توسعه کشور هستیم؛ زیرا مردم به اینها اهمیت میدهند. حزب ما نخستین حزبی بود که هنگام تدوین قانون اساسی بر مدنیبودن دولت و احترام به حقوق بشر تأکید و اعلام کرد: «تونس دولتی آزاد و مستقل بوده که زبانش عربی و دینش اسلام است».
دشمنان شما در داخل و خارج از تونس میگویند حرکت شما خواستار جدایی بین دین و سیاست شده است نه جداکردن فعالیتهای «ارشادی» و حزبی؛ آنها شما را دست میاندازند که همان تجارب حرکتهای اسلام سیاسی در گذشته یعنی در یمن، مراکش، مصر و اردن را تکرار میکنید؟
اولا تجربه حرکت النهضه تونس با تجربه حرکتهای اسلامی در سایر کشورهای دوست و برادر تفاوت دارد؛ زیرا برای مثال جنبش «جماعت اسلامی» یا اخوانالمسلمین در ابتدا بهصورت احزابی تأسیس شدند که تابع انجمنها و نهادهای خیریه بودند؛ اما درباره تونس ما این دوگانگی را نداشتهایم، برای همین نمیشود ما را با آن گروهها یکی دانست. در تونس تشکیلات اخوانالمسلمین یا حرکت اصلاح نداریم که موازی با یک حزب سیاسی باشد، همچنین در تونس انجمنهای خیریه یا نهادهای مردمی نداریم که زیر نظر رهبران و مقامات حزب النهضه باشد. برای ما این مسائل کاملا روشن است و قانون اساسی کشور ما آنها را بهروشنی توضیح داده. احزاب برای مشارکت در انتخابات، دولت و قدرت هستند. جامعه مدنی هم قلمروی برای حرکتهای خیریه، ارشادی، اجتماعی و فرهنگی است. چیزی که ما سعی میکنیم در آنها قوی، اثرگذار و موفق باشیم. همچنان که در سخنان استاد راشد الغنوشی در این کنفرانس هم گفته شد مدنیشدن دولت و حزب به معنای دستکشیدن النهضه از هویت عربی و اسلامیاش نیست. این مسئلهای است که رئیسجمهور و مؤسس حزب «ندای تونس»؛ یعنی قائد السبسی هم در خلال سخنرانیاش بر آن تأکید كرد. در واقع این مسئلهای پنهان نيست و قبلا هم در سمینار کارگری فرانسه که با حضور رئيسان ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی و ژاپن برگزار شده بود ما آن را توضیح دادیم؛ هدف این حرکت تقویت دموکراسی در جنبش النهضه است. میخواهم اینجا تأکید کنم که حتی «حبیب بورقیبه»، رئیسجمهور اسبق تونس و همراهانش در حرکت ملی تونس و مراکش نیز با تجارب اصلاحطلبانه و ملیگرا در مصر، فلسطین، سوریه و مشرق عربی اسلامی برخورد خوبی داشتند. همانطور كه در آن دوران کشور ما میزبان برخی از شخصیتهای مطرح این جریان از جمله شیخ «محمد عبده» بود که دوبار به درخواست دانشگاه زیتونه به تونس سفر کرد؛ بنابراین ما ویژگیهای خاص خودمان را داریم و تلاش میکنیم روند حرکت خودمان را پیش ببریم و درعینحال به تجربه ساير کشورها و جنبشهای اصلاحطلبانه نیز احترام میگذاریم.
شما تاکنون چند پرونده از جمله گفتوگوهای الجزایر و مغرب عربی و تحولات لیبی را پیگیری کردهاید. نظر شما درباره روند تازهای که سازمان ملل در لیبی دنبال کرده و در نهایت به تشکیل دولت «فایز السراج» منجر شد، چیست؟
ما در تونس با همه طرفهای سیاسی لیبی گفتوگو و آنها را تشویق کردهایم به منازعاتشان پایان بدهند و مسئله تعیین سرنوشتشان از طریق «گزینه نظامی» را کنار بگذارند. ما همه را تشویق کردیم زیر نظر سازمان ملل متحد و در هماهنگی با دولتهای همسایه لیبی فعالیت کنند و بکوشند توافقات امضاشده تحکیم شود، زيرا هرکدام از این توافقات با تلاشهای سختی به دست آمده است. بههرحال صلح در لیبی بهنفع همگان خواهد بود و میتواند در این کشور بر معضل تروریسم غلبه کند. این مسئله برای ما هم بهتر است و به امنیت کشورمان کمک میکند. همین معرفیشدن دولت فایز السراج ثابت کرد موضع ما درست بوده است. ما همیشه مخالف ورود لیبی به جنگهای جدید و برادرکشی یا دخالت نظامی نیروهای خارجی بودهایم.
شرق