Skip to content
می 22, 2025
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • اوکرایین
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • Home
  • چگونه عربستان سعودی از آمریکا دور و به چین نزدیک شد
  • نوار متحرک
  • ویژه اندیشهٔ نو

چگونه عربستان سعودی از آمریکا دور و به چین نزدیک شد

ترجمه شده از نشریهٔ انگلیسی (دیلی) تلگراف، ۴ آوریل ۲۰۲۳

مترجم‌: نیما حیدری – اختصاصی اندیشه نو

در سال ۲۰۱۰، زمانی که وزیر دفاع آمریکا با وزیر امور خارجی فرانسه ملاقات کرد تا در مورد چگونگی متقاعد کردن چین به حمایت از تحریم‌ها علیه ایران گفت‌وگو کند، نظر او این بود که شاید کلید این قفل در دست عربستان سعودی باشد.

طبق صورت‌جلسه‌ای از آن دیدار که بعدها ویکی‌لیکس منتشر کرد، رابرت گیتس [وزیر دفاع آمریکا در زمان باراک اوباما] به برنار کوشنر [وزیر امور خارجی فرانسه در زمان سارکوزی] در آن دیدار گفت که آنها [=عربستان] همیشه می‌خواهند «تا آخرین نفر آمریکایی با ایرانی‌ها بجنگند.» حالا وقت آن رسیده بود که آنها «وارد بازی شوند».

سیزده سال بعد از آن روزها، اکنون جهان تغییر کرده و اتحادهای جدیدی به‌سرعت در حال شکل‌گیری است.

حکومت عربستان دیگر اتکای رضایت‌آمیزی به دولت آمریکا ندارد که سنگری علیه تهران باشد. در دنیایی که روزبه‌روز بیشتر چندقطبی می‌شود، عربستان سعودی به دنبال شریکان امنیتی در کشورهای دیگری می‌گردد که کمتر دستخوش فرازونشیب‌های چرخه‌های انتخاباتی باشند و کمتر دربارهٔ مسائل حقوق بشری عربستان حرف بزنند.

در همین احوال، چینِ نوپا، در زمان رئیس‌جمهور شی جین‌پینگ، سیاست خارجی نیرومندتری را دارد دنبال می‌کند. دولت چین، که نمی‌خواهد مانند سال ۲۰۱۰ به فشارهایی گردن بگذارد که برای حمایت از اعمال تحریم‌ها علیه ایران به آن وارد می‌شود، اکنون امیدوار است که با میانجی شدن در شکل‌گیری توافق بزرگ آشتی بین حکومت‌های ریاض و تهران، بتواند اوضاع آسیای غربی (خاورمیانه) را تغییر دهد.

طنز ماجرا در اینجاست که درست در زمانی که جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، با آب‌وتاب صحبت از سیاست روی گرداندن از آسیای غربی (خاورمیانه) می‌کند تا با چین بر سر نفوذ نظامی و اقتصادی‌اش در آسیا و اقیانوسیه مقابله کند، دولت پکن توانسته است برای خودش راهی در خلیج فارس بگشاید. این روی‌گردانی آمریکا از آسیای غربی بیش از یک دهه است که در جریان است.

در دههٔ اول قرن بیست‌ویکم، این منطقه ناحیه‌ای حسّاس برای آمریکا و تا حدّی برای بریتانیا بود. آمریکا وابستگی زیادی به نفت عربستان سعودی داشت و در مقابل، عربستان سعودی خیالش از تأمین مداوم سلاح‌های آمریکایی و داشتن یک شریک امنیتی مطمئن راحت بود، شریکی که مایل به مهار کردن [جمهوری اسلامی] ایران، رقیب عمدهٔ عربستان در منطقه، است.

به نظر منتقدان سیاسی، نفت همیشه در مرکز سیاست‌های خاورمیانه‌یی آمریکا بود، حتی در زمان حمله به عراق در سال ۲۰۰۳.

گام‌های کُند سیاست خارجی آمریکا

اما در ۱۵ سال گذشته، اتکای آمریکا به نفت خلیج فارس تا حد زیادی کم شده است. با استفاده از فناوری شکست هیدرولیکی و حفاری افقی [برای استخراج نفت از] شِیل، انقلابی در این عرصه در آمریکا صورت گرفت که تولید انرژی داخلی آن کشور را افزایش داد. امروزه آمریکا کمتر از شش درصد از نفت خود را از عربستان سعودی وارد می‌کند.

در سال‌هایی که دولت‌های پی‌درپی آمریکا در فکر این بودند که چگونه آمریکا را از گرفتاری جنگ‌های بی‌پایان پُرهزینه علیه «تروریسم» خلاص کنند و هدف‌ها و استراتژی‌های روشنی هم برای خروج از عراق، افغانستان، و کشورهای دیگر نداشتند، گام‌های سیاست خارجی آمریکا در این مسیر بسیار کُند برداشته شد.

دولت‌های اوباما، ترامپ، و بایدن همگی برای کاهش اهمیت استراتژیک آسیای غربی (خاورمیانه) گام‌هایی برداشتند، حتی در زمانی که آمریکا به تلاش برای عادی‌سازی روابط دیپلماتیک در آن منطقه ادامه می‌داد. یکی از آنها روندی بود که در نهایت منجر شد به اینکه امارات متحد عربی و بحرین در سال ۲۰۲۰ اسرائیل را به رسمیت بشناسند.

همین اواخر، پس از آنکه سیا به این نتیجه رسید که ولیعهد عربستان [محمد بن سلمان] در سال ۲۰۱۸ دستور قتل جمال خاشقچی، ستون‌نویس «واشنگتن پُست»، را در کنسولگری پادشاهی عربستان در استانبول داده بود، آقای بایدن وعده داد که کاری کند محمد بن سلمان، رهبر بالفعل عربستان سعودی، شخصی «مطرود و منفور» شود.

رئیس‌جمهور بایدن با خارج کردن نیروهای آمریکایی از افغانستان و عقب کشیدن آمریکا از آسیای غربی امیدوار بود که بتواند به طور جدّی به مقابله با چین و افزایش نفوذ نظامی و اقتصادی آن در اقیانوس آرام و هند و فراتر از آن بپردازد.

رهبری عربستان سعودی، در پی از دست دادن یک شریک امنیتی پروپاقرص و در حالی که بیش از پیش مورد خطاب سرزنش‌آمیز آمریکا در مورد وضعیت حقوق بشر در عربستان قرار دارد، آشکارا رنجیده و ناخشنود شده است و برای حفاظت از منافع خود، نگاهش به کشورهای دیگر است. و این درست در زمانی رخ می‌دهد که چین آماده و مایل به ایفای نقش فعال‌تر در امور جهان است.

رئیس‌جمهور شی پس از یک دهه که در رأس قدرت دولتی بوده است، در مارس ۲۰۲۳ از شعار جدید ۲۴ کاراکتری خط چینی رونمایی کرد که بیانگر سیاست خارجی جدید «شی‌پلماسی» (Xiplomacy) در آیندهٔ پیش رو است.

آقای شی، که اکنون در اقدامی بی‌سابقه در چین دورهٔ سوم ریاست‌جمهوری‌اش را آغاز کرده است، گفت که چین باید مصمّم و فعال باشد و جرئت مبارزه داشته باشد. این فرمول‌بندی بسیار فعالانه‌تر از استراتژی ۲۴ کاراکتری دنگ شیائوپینگ، رهبر سابق چین، است که در سال ۱۹۹۰ تدوین و معرفی شد. آن شعار در زمانی مطرح شد که کمونیسم در اروپای شرقی در حال فروریزی بود، و این زنگ خطری بود برای چین، و هشدار و تأکیدی بود بر اینکه چین باید موقعیت خودش را محکم کند، منتظر فرصت و زمان مناسبش بماند، و فعلاً در حاشیه حرکت کند.

نشانهٔ بارز نفوذ جدید دولت پکن در ماه فوریه ظاهر شد، یعنی زمانی که چین فاش کرد که توافقی را بین ایران و عربستان سعودی برای احیای روابط دیپلماتیک به سرانجام رسانده است؛ کودتای دیپلماتیکی که آمریکا را غافلگیر کرد.

سپس، در همین هفته، عربستان سعودی اعلام کرد که خواهان عضویت در ائتلاف امنیتی[-اقتصادی] سازمان همکاری شانگهای به رهبری چین است. در واشنگتن، ودانت پاتل، سخنگوی وزارت امور خارجی، این تصمیم را جدّی نگرفت و گفت که از مدت‌ها پیش انتظار چنین اقدامی می‌رفته است. وی روز چهارشنبه گفت: «هر کشوری روابط خاص خود را دارد.»

چین بزرگ‌تر از آمریکا

گسترش روابط عربستان سعودی با چین حاکی از تغییرهایی در بازار صادرات نفت است. چین واردکنندهٔ اصلی نفت عربستان شده است. در سال ۲۰۲۲، چین روزی ۱٫۷۵میلیون بشکه نفت از عربستان خرید. آنچه این رابطه را محکم‌تر کرد این بود که آرامکو، غول نفتی عربستان، روز سه‌شنبه [۱۵ فروردین] اعلام کرد که سرمایه‌گذاری چند میلیارد دلاری خود در چین را با دو توافق جدید گسترش خواهد داد. این دو توافق بزرگ‌ترین توافق‌های اعلام‌شده بعد از بازدید آقای شی از پادشاهی عربستان در ماه دسامبر هستند.

کریستیان اولریشسن، محقق امور آسیای غربی (خاورمیانه) در مؤسسه بِیکر در دانشگاه رایس، گفت که عربستان سعودی با حرکت‌های اخیری که به سمت چین کرده است نشان می‌دهد که «همگام با تغییرهایی که در منطقه و جهان اطرافش رخ می‌دهد، آن کشور نیز برای تأمین منافع ملی خود اقدام خواهد کرد.»

او در ادامه گفت: «محمد بن سلمان به اوضاع در درازمدت فکر می‌کند و به جهانی در میانهٔ قرن جاری می‌اندیشد که عربستان سعودی باید در آن زندگی و فعالیت کند؛ و در آن جهان، چین به احتمال زیاد در هر عرصه‌ای بزرگ‌تر از آمریکا خواهد بود.»

این ارزیابی در زمینه‌ای بسیار متفاوت با اوضاع سال ۲۰۱۰ است؛ یعنی زمانی که آقای رابرت گیتس دنبال آن بود که آسیب‌هایی را که افشاگری‌های آبروبَر ویکی‌لیکس به سیاست خارجی آمریکا وارد کرده بود، کم‌اهمیت جلوه دهد.

او در آن زمان گفت: «کشورهای دیگر با آمریکا رابطه و سروکار دارند چون به نفع آنهاست، نه به این دلیل که از ما خوششان می‌آید، نه به این دلیل که به ما اعتماد دارند، و نه به این دلیل که معتقدند ما می‌توانیم اسرار را حفظ کنیم.»

وی افزود: «همان‌طور که قبلاً هم گفته شده است، ما هنوز اساساً کشوری کنارنگذاشتنی هستیم. پس کشورهای دیگر همچنان با ما رابطه و سروکار خواهند داشت.»

اما امروزه آمریکا دیگر کشوری کنارنگذاشتنی نیست؛ حداقل برای عربستان چنین نیست.

اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخش‌هایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.

Continue Reading

Previous: زندگی علیه مرگ، روشنایی علیه تاریکی – مجتبی نجفی
Next: تجمع اعتراضی معلمان در شهرهای مختلف
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved