احمد جواهريان – اختصاصی اندیشۀ نو
پلتفرم های جستجوی دیجیتال مانند گوگل و بینگ در رقابتی بسیار شدید مشغول بکارگیری امکانات جدیدی به نام «هوش مصنوعی» در کنار موتورهای جستجو و بروزرهای ارتباطی خود با اینترنت اند.
شرکت Open AI اولین شرکتی است که با چت جی پی تی به بازار آمد . هم اکنون با Chat_GPT4 مراحل آزمایشی خود را پشت سر گذاشته و وارد بازار می شود. گوگل نیز با چتبار «گوگل بارد» وارد این مسابقه شده است که بزودی به موتورهای جستجوی گوگل اضافه خواهد شد. شرکت مایکروسافت، موتور جستجوی خود «بینگ» جدید را در نوار وظیفۀ ویندوز ادغام کرده است. یکی از قابلیتهای جدید بینگ استفاده از هوش مصنوعی در رقابت با چت جیپیتی است. مارک زاکربرگ مالک فیسبوک نیز به پیروی از دیگران، از هوش مصنوعی خود به نام لاما LLaMA رونمایی کرده است.
بکارگیری هوش مصنوعی در موتورهای جستجو، بروزرها و پلتفرم های شبکه های اجتماعی می تواند به تحول بسیار مهمی در زندگی اجتماعی انسان منجر شود و با ایجاد امکانات حیرت انگیز جدید برای کار، آفرینش های هنری و فعالیت های اجتماعی، کیفیت زندگی انسان ها را ارتقا دهد؛ جذابیت این پلتفرم ها که هم به صورت مشاور، هم به صورت یک کارمند فوق العاده هوشمند و مطلعِ بسیار سریع، برای انواع خدمات در اختیار ما قرار می گیرند، چنان خواهد بود که بزودی در کمتر موردی است به آن مراجعه نکنیم و این ستایش انگیز است.
اما وقتی این توان خارق العاده در دست سرمایه داری نظارتی (حراستی) Surveillance capitalism قرار می گیرد که تقریبا آزاد از هر قانونگذاری، تملک تمام داده های خصوصی و اجتماعی را در ابعاد جهانی به تملک درآورده و آن را خرید و فروش می کند و از آن سود می سازد، باید همزمان با خوشحالی از پیشرفت های فناوری دیجیتال، نگران هم شد.
پلتفرم های شبکه های اجتماعی با اتکا به جمع آوری داده های ما، هم اکنون هم ما را از خودمان بهتر می شناسند. آن ها حساسیت ها و هیجانات ما را از روی حالت چهره مان که از دوربین گوشی ها و کامپیوترها ضبط می کنند، می دانند؛ واکنش های ما را به خوبی می شناسند؛ الگوی رفتاری مان را دسته بندی کرده و حفظ می کنند. نیازهای ما را پیشبینی می کنند. و خلاصه تصور روزافزونی از هویت فردی و اجتماعی ما و حتی نحوه ی تاثیرگذاری خودشان بر آن را دارند. آن ها به علومی دست پیدا می کنند که دیگر شکل عمومیِ آکادمیک و در دسترس برای همه ندارد و به صورت کاملا انحصاری در دست مالکان این شرکت ها قرار می گیرد.
در چنین شرایطی وقتی چت بات های متکی به هوش مصنوعی در خدمت کاربران قرار می گیرد، می تواند همزمان، علاوه بر جمع آوری سطح تازه ای از داده های هیجانی، عقلانی، و رفتاری ما، این امکان را بیابند که مهارت ها، شیوه های تفکر، خلاقیت ها، و انواع هوش (برای مثال: هوش زبانی – کلامی، هوش منطقی – ریاضی، هوش بصری – فضایی، هوش موسیقیایی، هوش طبیعت گرایی، هوش درون فردی، هوش میان فردی و هوش بدنی) را در تک تک افراد شناسایی، ضبط و با تکیه بر یادگیری ماشینی مال خود کند.
بزودی با اَبَرشرکت هایی روبرو خواهیم بود که بر همه چیز زندگی تک تک ما تسلط دارند و به قول شوشانا زوبوف استاد بازنشسته ی دانشگاه هاروارد نه تنها بین ما و دیگران، بلکه بین ما و خود ما نیز وساطت پیدا می کنند[1].
چتبات های متکی بر هوش مصنوعی که امروز به موتورهای جستجو اضافه می شوند، می توانند به سرعت جای خود موتورهای جستجو را بگیرند و به جای هدایت ما به سایت ها و منابع مستقل اینترنتی، به درک الگوریتمی خود و در واقع تفکر طراحان خود رجوع دهند. این گرایش با توجه به سابقه ی فیلترینگ هوشمند سایت های چپ و ترقی خواه توسط گوگل و بینگ که اسناد بسیاری در موردشان انتشار یافته، خطرات معینی را برای مبارزات انقلابی ضرور برای رهایی از چنبره ی نابود کننده سرمایه داری ایجاد خواهد کرد. باید به هوش باشیم و هشدار دهیم و هر چه سریع تر برای کنترل این هیولاهای جدید توسط مردم اقدام کنیم؛ و گر نه، این هوش مصنوعی نیست که بر زندگی بشر چیره می شود، بلکه الیگارش ها و مالکان این پلتفرم ها هستند که بر هستی ما تسلط می یابند.
اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.
[1] The Age of Surveillance Capitalism: The Fight for a Human Future at the New Frontier of Power (Campus, 2018; PublicAffairs, 2019)