🔸استمرار و فراوانی مسمومیت ها در مدارس دخترانه قم در چند ماه گذشته و ادامه این مسمومیتها در بروجرد، موید آن بود که این پیشامدها نمیتوان اتفاقی باشد. تا اینکه رسما اعلام شد این مسمومیتها عمدی و نتیجه اقدامات گروهی سازماندهی شده، در اتاقی فکر و معطوف به اهداف مشخص است. کسانی که بر اساس شبنامههای منتشر شده، درس خوندن دختران را حرام و ادامه آن را در ردیف محاربه با امام زمان دانستهاند و تایید کردهاند در صورت تعطیل نشدن مدارس دخترانه، مسمومیتها را به سراسر ایران گسترش خواهند داد. این گروه چه “#هزارهگرا” نام داشته باشند چه “#فدائیانولایت” معتقد هستند که “دختران نباید درس بخوانند یا نهایتا تا سوم دبستان درس بخوانند.” و این تفکرات ضد انسانی را با ایدئولوژی ذهنی و خودساخته خود تلفیق کرده و در حال عملی کردن رویای خود هستند.
🔸در کشوری که هنوز این تفکرات وجود دارد، به همت وزیر آموزش و پرورش و رییس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس قرارگاهی تشکیل میشود هدف آن آمادهسازی دانشآموزان برای ایفای نقش “همسری و مادری” است. قرارگاه کوثر اگر هدفش برقراری عدالت تربیتی در حوزه دانشآموزان دختر است بهتر و نیکوتر بود که دانشآموزان دختر ما را برای شهروندی بهتر بودن آماده کند مگر نمیشود با آموزش در مدرسه نقش شهروند خوب و حقوق اجتماعی یک شهروند را به آنها یاد داد تا خانواده و جامعه را به یک باره در مسیر بهره بردن از آموزش قرار داد؟ دانشآموزان هنوز سن کودک همسری را تجربه میکنند، سالها تلاش شده است تا قانون به کمک دخترانی بیاید که به واسطه شرایط اقتصادی و گاها اجتماعی همسر بودن و مادر شدن را تجربه میکنند و در بررسیهای بازمانده از تحصیل همیشه پای ثابت افزایش نرخ دختران در این مورد ازدواج زودهنگام دختران بوده است این دو در کنار هم یعنی ابتدا هزینه و تلاشی برای بازگرداندن دختران به مدرسه میکنیم و از طرف دیگر فکرشان را در مدرسه به سمت همسر و مادر شدن هدایت میکنیم.
🔸بیراه نیست که ایجاد “قرار گاه کوثر” را شیوه مدرنتر این مسمومیتها بخوانیم. بدون شک افکار هزاره گرایی که در زیر پوست آموزش و پرورش جریان دارد. در کنار مسمومیتهای سریالی در مدارس دخترانه پاسخی پنهان و آشکار به خیزش دختران دانشآموز در اعتراضات چند ماه گذشته بوده است، همان اعتراضاتی که در اوج ناتوانی در کنترل کردن مدارس تابلو گفتگو را بالا بردند و اما هیچ گاه نتوانستند از این ابزار و تعامل برای بهتر شدن اوضاع بهره ببرند. سوال اینجاست که در حال حاضر امور بانوان وزارت خانه خود را مشغول به چه کار مهمتری کرده است که سازمان نوسازی وارد این فضای آموزشی شده است! مگر بحثی مهمتر و در اولویتتر از بحث توانمندسازی دختران برای جامعه امروز در برنامههای زنان است! دنیای دختران ما متفاوتتر از گذشته شده است! شایستهتر آن است که مشاور امور زنان نیز خود و برنامههایش را به روز کند و حداقل صدایی از خود در آورد که بدانیم بودن با نبودنش متفاوت است.