تاسیس مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی جدید، رویکرد دموکراتیکی است که در آن نمایندگان همه نحلههای فکری درباره این تغییر و اداره کشور مشارکت کنند. طبیعی است که در خصوص ابعاد مسئله، مشکلات و راههای تحقق آن همانند دیگر چارهاندیشیها ابهاماتی وجود دارد که باید به بحث گذاشته شود و شاید در خلال چنین بحثهایی پیشنهادهای متفاوت و یا تکمیل کننده ارائه گردد. به هر حال همه باید تلاش کنیم کمهزینهترین راه برای تحقق خواست اکثریت جامعه که عبور از وضع کنونی است مقبولیت بیشتری بیابد.
گفتگوی کلمه با قربان بهزادیاننژاد، استاد پیشین دانشگاه تربیت مدرس، مسئول ستاد میرحسین موسوی در انتخابات سال ۸۸ و زندانی سیاسی پس از جنبش سبز
▫️با سلام و سپاس از قبول دعوت، مهمترین اشتراک و اختلاف ماهیت اعتراضات کنونی را در مقایسه با سال ۸۸ در چه میبینید؟
◾️با تشکر از وقتی که در اختیار من گذاشتید، واقعیت این است که ما در کشوری زندگی میکنیم که سالهاست حاکمیتش پرونده باز میکند و هیچ مسئله ای را حل نمیکند. از این جهت همه بحرانها و یا همه جنبشهایی که طی این سالها حکومت با آنها مواجه بوده ریشه مشترک دارند. به سخن دیگر، نارضایتی عمومی و نادیده گرفتن، وجه مشترک ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۸، ۱۴۰۱ است و هرکدام ظهوری از این نادیده انگاری هستند. ظهورهایی که آحاد جامعه به صورت خودجوش به تجربه آنها به مثابه راه حل روی آوردهاند.
نخست راه حل مشکلات را صندوق رای دانسته وبه آن اقبال نشان داده و وقتی با بنبست مواجه شده به شیوههای دیگر روی آورده است. با این مقدمه این دو جنبش را میتوان مقایسه کرد. ۸۸ مردم از نسلهای مختلف تصور میکردند میتوانند دیده شوند و حاکمیت حضور و به تبع آن، شیوه زندگی متکثرشان را به رسمیت بشناسد. شعار درون حکومتی داشت و شیوه ابراز آن عموما تا زمانی که مداخله صورت نگرفت سکوت بود، اما مهمترین خصیصه اعتراضات کنونی، خارج سیستمی است و روش ابراز آن فریاد بدون خشونتورزی است.
▫️به لحاظ پایگاه اجتماعی هم آیا میتوانیم مقایسهای داشته باشیم؟
◾️هردوی این جنبشها در پی به رسمیت شناختن زیست مدرن هستند، و در هردو، نسل جوان از طبقات گوناگون نقش برجستهای داشته و دارند؛ و تفاوتهایی که میبینیم از سه تغییر که به موازات هم رخ داده ناشی میشود: ناامیدی عمومی از تحول درونساختاری، توسعه بیشتر تکنولوژی و غلبه فضای زندگی مبتنی بر زیست جهانی. مشاهدات تجربی من مشارکت اقشار مختلف در هر دو را تایید میکند. در سال ۸۸ من با بازداشتیهای بندهای مختلفی که بودم صحبت میکردم افزون بر فعالان سیاسی، دیگر زندانیان ازاقشار فقیر تا مرفه حضور داشتند.
همان ویژگی که در جنبش کنونی با گستردگی بیشتر و فراگیری جغرافیایی افزونتر به چشم میخورد. این جنبش محدود به جنس و یا قشر نیست؛ البته نسل جوان حضور بسیار پررنگی دارد.
▫️در رسیدن به این وضعیت، سهم حکومت از یکسو و جریانهای سیاسی را از سوی دیگر تا چه اندازه دخیل میدانید؟
◾️طبیعی است که در شکلگیری وضع موجود همه دست اندرکاران دورههای مختلف نقش دارند، اما نقش حاکمیت برجستهتر و اصلی است. جریانهای سیاسی در همه جای دنیا به خصوص در نظامهای دموکراتیک خواستههایی را نمایندگی میکنند و وقتی به بخشی از قدرت دست یافتند در جهت تحقق همان شعارها و خواستهها تلاش میکنند؛ با طرفداران خود به صورت شفاف و بدون لکنت زبان صحبت میکنند و اگر به دلیلی قادر به پیگیری مطالبات نیستند متناسب با آن تصمیم میگیرند: از عذرخواهی ساده تا استعفا. شما ببینید در چند دهه گذشته کدام جریان سیاسی در قدرت، تصمیمی متناسب با مشکلاتی که مدعی است وجود دارد گرفته است؟ این نوع عملکرد در حکومت دینی به پای کلیت نگرش دینی گذاشته شده و نوعی مقابله با قرائت دینی حاکم را شکل داده است؛ پس متولیان دینی هم نقش داشتهاند.
اما حکومت با نادیده گرفتن هر مخالف و مخالفتی و اصرار در ملزم کردن جامعه به شیوهی زیستی که خود میپسندد و مسدود ساختن هر روزنهای که از آن کورسویی برای امید میتوانست باشد، در پیدایش این وضعیت مقصر اصلی است. حکومت گاه برای بستن روزنهای از نیرویی استفاده کرده و میکند که برای سیلاب هم زیاد است تا چه رسد به روزنه. به همین دلیل راهحلهایی که انتخاب میکند خود مسئلهزا است . برای مثال به احکامی که در این روزها صادر کرده و احتمالا صادر میکند نگاهی بیاندازید. این احکام قضایی و اعمالی که انجام شده، صدای چه کسانی را بلند کرده است. منتقدین که انتظاری جز این داغ و درفش نداشته و ندارند بلکه طرفداران سرسخت حکومت را مسئلهدار کرده است .
▫️به نظر شما آیا ایدههای که میراث جنبش سبز محسوب میشوند در بحران امروز و چشمانداز فردای ایران هم حرفی برای گفتن دارند؟
◾️مگر جنبش سبز چه میگفت و شعار محوری آن چه بود و چه الگوهایی را مطرح و یا برجسته ساخت؟ به رسمیت شناختن تکثر جامعه ایرانی از هر قشر، دین، مذهب، قوم و جنسیتی با هر تفکر و زبانی؛ و الزامات ناشی از این نگاه یعنی شفافیت و محرم دانستن مردم، دروغ نگفتن، اولویت دادن به ایران بجای هر منفعت دیگری و… اینها خواستههای اولیه هر جامعهای است. به نظر من بله. شعارهای جنبش سبز برآمده از خواست عمومی جامعه بود و حتی بسیاری از آنهایی که به ظاهر هم با این جنبش سر سازگاری نداشتند و ندارند با شعارهای آن و منطق بیان آنها مخالفتی نداشتند. به سخن دیگر شعارهای جنبش سبز پژواک مطالبات بیش از یکصد ساله ایرانیان وطنخواهی بود که امروز به شعار زیبای زنزندگیآزادی ترجمه شده است.
به هر حال ایرانیان خواستهای را در دهههای گذشته فریاد زدهاند و شیوههای مختلفی را تجربه کردهاند که جنبشهای زنزندگیآزادی و سبز، نقطهعطفهایی از این مبارزه تاریخی نافرجام و یا کمفرجام هستند .
▫️در این مدت ایدههایی مطرح شده است مثل مجلس موسسان؛ اینها را تا چه اندازه ممکن و عملی؛ و بر فرض عملی بودن راهگشا میدانید؟
◾️پیشنهاد مجلس موسسان باید در کنار دیگر طرحهایی که در سال های گذشته و به خصوص در چند ماه اخیر مطرح شده ارزیابی شود. واقعیت این است که کشور در شرایط سختی قرار گرفته و آمارهایی که دستگاههای رسمی از نارضایتی مردم ارائه میکنند و اگر آنها هم نبود شعارهایی را که در هر کوچه و خیابانی سر داده میشود حکایت از بزرگی این بحران دارد که متفکران و دلسوزان نمیتوانند نادیدهاش بگیرند. نمیتوانند نادیده بگیرند چون چشماندازی که از ناحیه اندیشمندان بیطرف که کارشان تحلیل روندها و پیامد ناآرامیها است ارائه میشود وخیم است: فروپاشی اجتماعی، تجزیه کشور، مداخله خارجی و… در نتیجه باید برای برونرفت از وضع کنونی چارهای اندیشیده شود. به دلیل عظمت بحرانهای پیشرو کمهزینهترین راهها توسط فعالان مذهبی، سیاسی و فرهنگی … مطرح شده است از جمله راههایی چون رفراندوم، بازگشت به پیشنویس قانون اساسی ۵۷، تشکیل مجلس موسسان، برگزاری انتخابات آزاد… تصور میکنم دموکراتیکترین راهها برای خروج از بحران کنونی تشکیل مجلس موسسان باشد. آنطور که من استنباط میکنم مشکلات ساختاری را همه قبول دارند ولی در نحوه فائق آمدن بر آن اختلاف نظر وجود دارد. تاسیس مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی جدید، رویکرد دموکراتیکی است که در آن نمایندگان همه نحلههای فکری درباره این تغییر و اداره کشور مشارکت کنند. طبیعی است که در خصوص ابعاد مسئله، مشکلات و راههای تحقق آن همانند دیگر چارهاندیشیها ابهاماتی وجود دارد که باید به بحث گذاشته شود و شاید در خلال چنین بحثهایی پیشنهادهای متفاوت و یا تکمیل کننده ارائه گردد. به هر حال همه باید تلاش کنیم کمهزینهترین راه برای تحقق خواست اکثریت جامعه که عبور از وضع کنونی است مقبولیت بیشتری بیابد.
*کانال تلگرام کلمه