«رود ارس» شاهرگ حیاتی برای منطقه شمال غرب ایران محسوب می شود. ارس که با همین نام نیز در کشورهای همجوار شناخته میشود، از دامنه شمالی کوههای بینگول داغ استان ارزروم ترکیه سرچشمه می گیرد و پس از طی مسافتی طولانی با پیوستن رود «آخوریان» به آن، مرز مشترک میان ترکیه و ارمنستان را تا آذربایجان (نخجوان) ترسیم میکند. بنابر آمارها حجم متوسط سالیانه آب جاری رودخانه ارس در سی سال گذشته، ۱۰.۵ میلیارد متر مکعب است و بنا به آمار منابع پژوهشی ترکیه ۱۳ میلیارد متر مکعب که از این مقدار ۴ میلیارد متر مکعب از ترکیه، ۲ میلیارد متر مکعب از ارمنستان، ۲ میلیارد متر مکعب از جمهوری آذربایجان و ۲.۵ میلیارد متر مکعب از ایران سرچشمه میگیرد.
داپ و گاپ چه هستند؟
به گزارش اقتصاد ۲۴ ، هر یک از کشورهای این حوضه آبی، سدهایی را در مسیر این رود احداث کردهاند که از مهمترین این سدها میتوان به سد آخوریان (مشترک میان ارمنستان وترکیه)، سدهای ارس و خداآفرین (مشترک میان ایران و باکو) اشاره کرد.در این شرایط حالا چند سالی است که دولت ترکیه در راستای طرح «پروژه شرقی آناتولی» موسوم به «داپ» به جلوگیری و خروج آب از این کشور با احداث سدهای بزرگ در سر چشمههای رود ارس اقدام کرده است.
پروژه جنوب شرقی آناتولی نیز با عنوان طرح «گاپ» شناخته میشود که عمدتا سدسازی بر سرشاخههای دجله و فرات است.در این شرایط اتاق بازرگانی ایران نتیجه پژوهشی را منتشر کرده است که بر اساس بررسیهای کمیسیون توسعه پایدار اتاق ایران درباره آثار پروژه آناتولی شرقی (داپ) بر منابع آبی شمال غرب ایران، از کاهش ۳۰ درصدی سهم ایران از منابع آبی رودخانه ارس حکایت دارد.
در بخشی از این پژوهش که آثار اجرای پروژه آناتولی شرقی (داپ) کشور ترکیه بر روی منابع آبی رودخانه ارس را بررسی میکند، تاکید شده است: «طی سالهای اخیر سدهای متعددی بر روی دو رودخانه کورا و ارس و سرشاخههای آنها در کشورهای مختلف با هدف تولید برق، آبیاری اراضی کشاورزی، تأمین آب شرب، کنترل سیلاب و حملونقل با ظرفیتی بالغ بر ۲۵ میلیارد مترمکعب احداث شده است. افزایش ایجاد سازهها و سدهای آبی بهویژه در سالهای اخیر بهویژه ایجاد ۱۴ سد در کشور ترکیه از جمله پروژه آناتولی شرقی موسوم به داپ (DAP) و همچنین آلودگی آب رودخانه ارس بهویژه از سوی کشور ارمنستان در نتیجه فعالیتهای معدنی و همچنین نیروگاه اتمی متسامور در کشور ارمنستان باعث تنزل کمیت و کیفیت آورد رودخانه ارس در سالهای اخیر شده و در آینده نیز میتواند دسترسی به منابع آب رودخانه ارس را محدودتر کند. اجرا و تکمیل آناتولی شرقی موسوم به داپ (DAP) کشور ترکیه در آینده نزدیک ممکن است سهم ایران از منابع آبی در حوضه آبریز ارس را بین ۲۵ تا ۳۰ درصد کاهش میدهد. قطع یا کاهش آورد رودخانه مرزی ارس توسط ترکیه منجر به مشکلات جدی برای تأمین آب شرب و کشاورزی مناطق پائیندست شود.»
نتیجه پژوهش اتاق بازرگانی را باید جدی گرفت؟
انتشار نتیجه پژوهش اتاق بازرگانی با تاکید بر این مهم که خطر برای دشت مغان در تابستان سال ۱۴۰۲ بسیار جدی با واکنشهای بسیار مواجه شد. یکی از واکنشها نیز نظرات دکتر حجت میانآبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب و استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس بود که در واکنش به این گزارش میگوید: «درخصوص گزارش اتاق ایران درباره پروژه داپ ترکیه، ضمن تأکید براهمیت موضوع لازم به ذکر است که متأسفانه در کشور تاکنون هیچگونه مطالعات متقن درخصوص میزان اثربخشی پروژه داپ بر ایران صورت نگرفته است. همچنین منبع اثربخشی ۲۵ تا ۳۰ درصد بر ایران در گزارش مشخص نیست و نحوه استخراج آن نیز بیان نشده است؛ لذا ادعای اثربخشی ۲۵ تا ۳۰ درصد در گزارش، با ابهامات جدی مواجه است.
از سوی دیگر امیدی نیست که مدیران مربوطه در وزارت نیرو پاسخ دهند که چرا تاکنون به خصوص تا قبل از تکمیل این پروژهها مطالعات متقن و جامعی در خصوص میزان و نحوه اثربخشی پروژههای گاپ و داپ بر کشور صورت نگرفته است؟
اگر ادعای انجام و تکمیل این مطالعات را دارند چرا نتایج منتشر نمیشود؟ از طرف دیگر هر چند تلاش برای انجام این کار توسط اتاق ارزنده است، اما متأسفانه گزارش از نظر علمی ضعیف است و رفرنس دهی علمی نیز گمشده جدی مراکز مختلف و حتی دانشگاهی در کشور بوده و هست. امید است مدیریت در کشور از «واکنش» گرایی -آن هم پس از وقوع و ظهور و عبور بحران، به «کنش» گرایی نیل پیدا کند؛ که البته این تغییر رویکرد از مدیران همیشه مدیر بعید به نظر میرسد.»
اعلام نتیجه این پژوهش و البته برخی مخالفت ها با نحوه این پژوهش باعث شد به سراغ محسن موسوی خوانساری، دکتری تاسیسات آبی، دبیر کمیته تخصصی چالشهای سدسازی و فعال در حوزه آبی کشور برویم و نظرات وی درباره این پژوهش و سدسازی ترکیه و میل اردوغان به نفوذ آبی را در گفت و گو با این کارشناس بررسی کنیم.
متن گفتگوی اقتصاد ۲۴ با این فعال در حوزه آبی کشور را میخوانید:
* در ابتدا میخواهم بدانم نتیجه پژوهش اتاق بازرگانی ایران درباره سدسازی کشور ترکیه و همین طور کاهش ۳۰ درصدی حق آبه ارس در منطقه ایران را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا نتیجه این پژوهش در واقع امتداد همان اخطارهایی نیست که درباره سدسازی ترکیه داده شده بود؟
– اول اینکه باید توجه داشت اتاق بازرگانی ایران، اعداد و ارقامی را ارائه داده و از ۱۴ سد صحبت کرده و یا از کسر شدن ۳۰ درصدی آب ارس گفته است. به عقیده من اصلا در صلاحیت این اتاق نیست که این عدد و رقمها را ارائه دهد. این که اتاق بازرگانی بخواهد به طور کیفی از کم شدن آب رودخانه یا خوب نبودن شرایط ارس بگوید شاید درست باشد، اما این که بخواهند عدد و رقم اعلام کنند آن هم با توجه به اینکه این بحث یک مساله مرزی بین ایران و کشور همسایه بوده و بسیار نیز حساس است و در واقع از وظایف وزارت نیرو و اداره کل آبهای مرزی است، چندان درست نیست.
توجه کنید که ما یک اداره کل آبهای مرزی داریم که با توجه به صلاحدیدی که میدانند و محاسباتی که میکنند میتوانند عدد و رقم ارائه بدهند.اما در مورد مساله آبهای مرزی ایران و ترکیه باید بگویم که به هر حال این مساله که ترکیه در بالادست است و ما در پایین دست از نظر آبی محسوب میشویم و اتفاقا پروتکل خاصی نیز بین ما و ترکیه وجود ندارد، مساله آشکاری است و مکرر درباره آن صحبت شده است که ما هیچ پروتکلی برای آبهای مرزی خود با ترکیه نداریم.
پروژه داپ یا آناتولی شرقی نیز به هر حال تعدادی سد دارد و عمده این سدها نیز برق آبی هستند، اما اکنون اطلاع چندانی در دست ما نیست که قرار است چقدر از این آب برای بخش کشاورزی روانه شود، ولی نکته مهم این است که همان طور که ایران در مساله آبهای مرزی با ترکیه ذی نفع است کشور آذربایجان نیز در این مساله ذی نفع است.از طرف دیگر حداقل سه استان شمال غربی ایران که همگی در پایین دست ارس هستند نیز در مساله سدسازی روی ارس و آب این رودخانه ذی نفع محسوب میشوند و احتمالا وزارت امور خارجه ایران نیز این مباحث را با ترکیه در میان گذاشته است.
ما حدودا ۴ میلیارد مکعب آب لازم داریم تا از ارس وارد ایران شود و از سوی دیگر سد ارس و سد خداآفرین نیز بین ما و باکو مشترک محسوب میشود.سد قیز قلعهسی، بر روی رودخانه ارس و در پاییندست سد خداآفرین و در مرز ایران و باکو نیز مشترک است. ما در واقع با باکو سدهای مشترکی داریم و در عین حال در سالهای اخیر در موضوع آبهای مرزی تهران و باکو تفاهم کاملی با هم داشتند.
اما نکته بسیار مهم این است که گرچه ترکیه با سدسازی که در پیش گرفته است به وضوح بر روی ارس تاثیر گذاشته است، اما مشکل دیگر ارمنستان است که آلودگی معادن مس این کشور در منطقه نوردوز، منجر به آلودگی رودخانه ارس شده و حالا با توجه به کاهش آب ارس خود را بسیار بیشتر به رخ میکشد.وزارت نیرو و دولت باید این موضوعات یعنی هم مساله سدسازی روی ارس و هم مساله آلوده کردن آب ارس را به جای خود پیگیری کنند.در مورد مساله ترکیه و سدهایی که ساخته و سدهایی که در حال ساخت و یا بهره برداری است نیز باید تاکید کنم که این سدها قطعا بر رودخانه ارس و حق آبه ایران تاثیر میگذارد و ذیل وظایف وزارت نیرو و وزارت خارجه است که در این باره مذاکره کنند و این مساله را حل کنند.
از طرف دیگر همواره ایران به مساله ارس اینطور نگاه کرده که ما هستیم و دولت آذربایجان و دولت ارمنستان و پروتکلی نیز وجود دارد که از زمان شوروی سابق که گفته نصف آب مال ما، نصف آب مال شما! ولی حالا اصلا قضیه دیگر این طور نیست و ایران دقت نکرده است که سرشاخههای ارس از ترکیه منشعب میشود و ترکیه نیز به تازگی دو سد به نامهای «کاراکایا» و «کاراکوت» را در استان کارس در دست احداث دارد.
این دو سد در مجموع بیش از دو میلیارد مترمکعب آب را برای توزیع تنظیم میکنند و حالا خطر بزرگی ارس را تهدید میکند.
حق آبهای که سهم ایران در«ارس» است و با کشور آذربایجان باید تقسیم شود، یک میلیارد و هشتصد میلیون متر مکعب است که همین اندازه نیز سهم باکو است.حالا با مجموع این طرحهای تازه، ایران در مجموع بیش از یک میلیارد و هشتصد میلیون متر مکعب آب در سه استان شمال غربی خود نیاز دارد. موازی آن، دولت آذربایجان نیز به این آب نیاز دارد و مشکل اینجاست که ما از جای دیگر امکان تامین آب نداریم، ولی دولت باکو در کشور خود رودخانههایی دارد که شاید با کمبود آب در «ارس» مشکلی برایش ایجاد نشود، ولی ما از جانب سدسازی در ارس، متضرر اول هستیم و باید در این منطقه، مدیریت حوزه آبیِ کشورهای مشترک را به نام ایران، ارمنستان، آذربایجان و ترکیه شکل میدادیم، اما متأسفانه این کار را نکردیم و مذاکره نیز نمیکنیم.
* حالا با این شرایط که پروژه داپ برای ایران به وجود آورده است و از سوی دیگر با توجه به سدسازی های ترکیه بر دجله و فرات و پروژه جاه طلبانه گاپ و وضعیت سدسازی بر روی ارس، آیا اردوغان تلاش دارد که در مساله آب در منطقه بالادست باشد و به نوعی کنترل آب های مرزی را نسبت به ایران و عراق و باکو به دست بگیرد؟
– صد در صد اردوغان در تلاش برای به دست گرفتن کنترل آب های مرزی این کشورهاست. در آینده شمال غرب ایران که استان های آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی محسوب می شوند که به نوعی هم مرز با ترکیه هستند، دچار تغییر اقلیم و گرمایش هوای محسوس و شدید می شوند و کمبود آب در این مناطق در سال های آتی به شدت خود را نشان خواهد داد.
کما اینکه استان آذربایجان غربی در همین سالهای اخیر در مجموع ۴ درجه افزایش هوا داشته است. پس عملا در این مناطق شاهد گرمایش هوا و تغییر اقلیم هستیم و حالا اردوغان نیز به دنبال یافتن منابع آب است تا با توجه به اینکه نفت ندارد بتواند در نهایت پروژه نفت در مقابل آب را مطرح کند، کما اینکه در این چند سال نیز این روش را انجام داده است. در آینده نیز شدت این رفتار ترکیه بیشتر خواهد شد چرا که آب در این منطقه بسیار مهم و حساس است.
این پروژه را نیز نه اردوغان آغاز کرده و نه از امسال آغاز شده، بلکه از حدود ۳۰ سال پیش و از زمان «تورگوت اوزال» رئیس جمهور اسبق ترکیه در اوایل سالهای دهه ۸۰ میلادی بود که آغاز شد و محور مهمی از رابطه این کشور در آن زمان با کشورهای همسایه نیز مساله آب بود و کماکان نیز این قضیه ادامه دارد. اکنون نیز با سدسازی بر روی دجله و فرات و پروژه جاه طلبانه سدسازی این طرح به نوعی در حال گستردهتر شدن توسط دولت فعلی ترکیه است.
* با این توضیحات پس این مساله که ترکیه به دنبال سهم بیشتر از آبهای مرزی است را میتوان قطعی دانست. حال سوال این است که با توجه به تحقیقات و پژوهشهای رخ داده و حتی همین پژوهش اتاق بازرگانی ایران، آیا کاهشی در وضعیت آب ارس در ایران رخ داده و حق آبه ایران کاهش یافته است؟
– ببینید این بحث آب ارس و آنچه در منطقه در حال رخ دادن است، یک بحث مرزی و احتمالا محرمانه است. من فقط تاکید دارم که دادن چنین اطلاعاتی از وظایف اداره کل آب هوای مرزی وزارت نیرو است و باید محاسبه و پژوهش از طریق این اداره و وزارت خارجه ایران اعلام شود.اصلا اینکه اتاق بازرگانی بنا به پژوهش شخصی به عدد ۳۰ درصد یا مثلا احداث ۱۴ سد رسیده باشد، میتواند از طریق مطالعات ماهوارهای رخ داده باشد، ولی تایید این گزارش برعهده وزارت نیرو است و نباید بدون توجه به روابط دو کشور و مبادی حقوقی انتشار پیدا کند.
اما در مجموع بخواهم خلاصه بگویم مساله این است که کشور ترکیه در بالادست واقع شده است و متاسفانه هیچ پروتکلی وجود ندارد و میتواند سد نیز بسازد، ولی ایران نباید بی تفاوت باشد و باید وارد پروسه مذاکره شود و حداقل یک پروتکل برد_ برد طراحی و اجرا شود.
* اکنون وضعیت پروتکل های آبی ایران با افغانستان، باکو ، عراق و ترکیه به چه صورت است؟
– ما یک پروتکل خوب با افغانستان در مورد حقابه ایران از هیرمند داریم که آب کشاورزی و شرب منطقه باید تامین شود. اما متاسفانه درباره حق آبه ایران از هامون که حدود ۲ میلیون متر مربع است ما هیچ پروتکلی با افغانستان نداریم. در مورد آب کشاورزی و شرب هیرمند هم که پروتکلی موسوم به پروتکل ۱۳۵۱ داریم، باز افغانستان در بالادست است، اما حدود ۱۵ سال است اساسا به این پروتکل عمل نمیشود.
در مورد آبهای مرزی با عراق نیز باز پروتکل بسیار خوبی داریم که مربوط به قرارداد الجزایر در سال ۱۳۵۴ است که حق آبه ایران در این قرارداد کاملا روشن است و حقوق ایران در رودخانههای مرزی چه از سمت ایران به عراق باشد و چه رود از سوی عراق به سمت ایران، به طور کامل مشخص شده است.در مورد کشورهایی که از شوروی سابق جدا شده اند، همچون آذربایجان، ترکمنستان، ارمنستان و … نیز پروتکلهای خوبی داریم که به عنوان پروتکل ۱۲۹۹ شناخته میشود و کماکان نیز در حال اجرای همین پروتکل نیز هستیم.
اما دو جا مشکل جدی وجود دارد، یکی مربوط به هریرود است که با افغانستان هیچ معاهدهای نداریم و امتداد هریرود نیز به دریاچه سد دوستی میرسد که با توجه به احداث سد در بالادست این رودخانه مشکلات جدی به وجود آمده است.مشکل دوم نیز مساله ایران و ترکیه بر سر رود ارس است که هیچ قراردادی بین دو کشور درباره مساله ارس و سدسازی بر آن وجود ندارد. ایران یک قرارداد جزیی با ترکیه درباره «ساری قمیش» دارد که قرارداد خاصی نیست و حتی یک قرارداد کوچک نیز درباره رودخانهای در غرب آذربایجان غربی نیز بین ایران و ترکیه وجود دارد، اما در مورد رودخانه مهم ارس که از ترکیه وارد ایران میشود و مهمترین رودخانه شمال غرب ایران است همچنان هیچ پروتکلی بین طرفین وجود ندارد.