ماکان داوری جوان ۱۹ ساله لنگرودی است که از ۱۸ مهر در بازداشت موقت است. اتهام او محاربه است و در انتظار تشکیل دادگاه بدوی است.
ماکان که ورزشکار است، در یکی از روزهای هفتهی اول اعتراضات از باشگاه به خانه برمیگشته که متوجه درگیری چند مرد با چند دختر میشود. برای نجات دخترها وارد درگیری میشود و یکی از لباس شخصیها را مجروح کرده و مکان را ترک میکند.
مدتی بعد از این اتفاق، با مادرش تماس میگیرد و به جای مادرش مردی سپاهی جواب تلفن را میدهد و به او میفهماند که برای رفع فشار از مادرش باید خود را تحویل دهد. ماکان نگران وضع مادرش که به شدت بیمار و مبتلا به سرطان خون است، خود را تسلیم پلیس میکند.
ماکان داوری با لباس شخصیهایی درگیر شده بود که اطلاعی از هویت آن ها نداشت و بدون هیچ توجیه قانونی یا عقلانی در حال آزار چند دختر بی دفاع بودند. او که نه اطلاعی از هویت این افراد و نه هدفی جز نجات جان دختران نداشت، حالا با اتهام محاربه روبرو شده است. اتهامی بی اساس بر اساس پرونده سازی که ادله کافی یا اساس منطقی و قانونی ندارد.
از همان روزهای اول به او و خانوادهاش وعده دادند که با جلوگیری از رسانهای شدن ماجرا و در سکوت خبری این اتهامات از پرونده او حذف خواهند شد. با این وجود پس از گذشت بیش از دو ماه هیچکدام از این وعده ها تحقق نیافته است.
برخورد غیرانسانی سیستم قضایی تا آنجا بود که وقتی مادر مریض او برای پیگیری وضعیتش به دادسرا مراجعه میکند، بازپرس شعبه ۳ دادگاه انقلاب لنگرود، نصیری، با هل دادن مادرش باعث زمین خوردن او میشود.
در حال حاضر نیز پس از گذشت بیش از دو ماه با رسانهای شدن خبر اتهامش، خانوادهی او به شدت تحت فشارهای امنیتی هستند.
• ماکان به روایت یک همبند
روایت یکی از هم بندیهایش در زندان ازبرام لاهیجان از او چنین است:
«اسم ماکان رو اول از طریق چند تا دوستاش که توی زندان بودن شنیدیم. از جرات و شهامتش میگفتن و ما مدام تصویر یک آدم قوی هیکل شر و شور توی ذهنمون میومد تا اینکه ماکان رو دیدیم. لاغر و کوتاه، مودب، صمیمی و مهربان. خیلی مودب نسبت به کسایی که ازش بزرگتر بودن که البته در زندان کم نبودن و در عین حال خیلی گرم. از اونهایی که توی جمع سریع با همه جور میشن و خیلی زود محبوب میشن.
با این که برخلاف ظاهرش خیلی قوی بود، اهل دعوا درست کردن و زور گفتن و قدرت نمایی برای کسی نبود. البته زودجوش هم بود. این که به ضعیفتر زور بگن عصبیش میکرد و از اینکه ترسو دیده بشه هم به شدت بدش میاومد. سعی میکرد همیشه کاراکتری باشه که برای دیگران هزینه میده و به قول معروف مرام میذاره و سر رفاقت و معرفت هر چی داره خرج میکنه.
بیشترین چیزی که توی زندان اذیتش میکرد شرایط سخت مادرش بود. مادرش سرطان خون داشت و وضعیت خوبی نداشت و ماکان همش نگران این بود که، کی از مادرش مراقبت میکنه، چون مادر و پدرش جدا شده بودن و ماکان خودشو مسئول مستقیم مراقبت از مادرش میدونست. توی زندان میشنید که بیشتر مادرش تک و تنها پیگیر کارهاش هست و این براش خیلی سخت بود. خیلی وقتها از مادرش میخواست که پیگیری رو رها کنه و به فکر خودش و استراحت برای بهتر شدنش باشه، هرچند خودش هم میدونست که در اون موقعیت کس دیگهای پیگیر کارش نبود. ماکان تا روزهای آخری که من هنوز تو بند بودم فکر میکرد اتهام محاربهش رو برمیدارند و یه بار بهم گفت که میخواد بعد از بیرون اومدن برای ادامه تحصیل تلاش کنه.»
• بازپرس ماکان کیست؟
درباره رفتار غیر قانونی و غیرانسانی بازپرس شعبه سه دادگاه انقلاب لنگرود، مهدی نصیری
تمام متهمانی که از لنگرود دستگیر شدند فارغ از اینکه دلیل دستگیری چه بوده و توسط چه نهادی بازداشت شدند به محض اینکه جهت دادرسی به شعبه سه لنگرود ارجاع داده میشدند، توسط بازپرس نصیری، با حکم سی روز موقت مواجه میشدند. نصیری بدون توجه به موضوع بازداشت صرفا چند اتهام سنگین و بیاساس را با کمی پس و پیش در پروندهها قرار میداد. این اتهامات شامل مواردی همچون : «اقدام علیه امنیت ملی»، «تحریک و اغوای مردم به کشتار دسته جمعی»، «تبانی با گروههای معاند به قصد براندازی نظام»، «تبلیغ علیه نظام»، «توهین به رهبری»، «اخلال در نظم عمومی» و مواردی از این دست بودند.
غالبا برخورد او با متهمان اینطور بود که بعد از مراجعه به دادسرا بدون گفتگوی مستقیم، از متهم میخواست که برگه مقابلش را که شامل سوالاتی کلی بود جواب بدهند و بعد از پاسخ برگه اتهامات را امضا کنند.
وقتی خانوادهها برای پیگیری وضعیت فرزندانشان مراجعه میکرند با برخوردهای توهین آمیز و تهدید آمیزی از طرف بازپرس نصیری مواجه میشدند. مثلا در یک مورد، مادر یکی از زندانیان که بیمار هم بود به او مراجعه کرده بود که نصیری با هل دادن این مادر باعث زمین خوردن او شد.
یا در موردی دیگر خانواده را تهدید کرده بود که اگر بازهم مراجعه کنند، قرار بازداشت موقت فرزندشان را تا 3 بار تمدید خواهد کرد. یعنی معادل چهار ماه بازداشت موقت. هم اکنون هم در بعضی موارد، مشاهده شده که متهمان تا دو ماه و بیشتر در بازداشت موقت و بلاتکلیفی بسر میبرند. نصیری همچنین به خانوادهها و متهمان اعلام کرده بود که اگر پروندهای توبهنامه نداشته باشد حتی برای پیگیری باز نخواهد شد. همه افرادی که توسط بازپرس نصیری به زندان فرستاده شدند حداقل دو هفته در بازداشت موقت بودند و تنها زمانی قرار بازداشت موقت شکسته و به قرار وثیقه تبدیل میشد که پروندهها از دست نصیری به قاضی شعبه یا مقامات بالاتر ارجاع میشدند.
به گفته برخی شاهدان عینی بازپرس نصیری خود از سرکوبگران بوده است. وی در روزهای اول اعتراضات در لنگرود باتون به دست بوده و در سرکوب معترضان مشارکت مستقیم داشته است.
تا به امروز پروندهی تعدادی از متهمان اعتراضات اخیر، از شهرستان لنگرود برای پیگیری به استان (دادگاه انقلاب رشت) ارجاع شده است. در برخی موارد پروندهها بطور کلی خالی از ادله و مدارک بودند تا جایی که قاضی استان هم از روند غیرقانونی پروندهها در شهرستان لنگرود مطلع شده و برخی پروندهها به دلیل نقص مدارک برگشت خوردهاند. یا در برخی موراد چند ردیف اتهام به دلیل عدم وجود ادله بطور کلی از پرونده حذف شدند. مواردی هم بودند که بعد از سپری کردن بازداشت موقت منع تعقیب شدند و این نشان میدهد برخورد فراقانونی بازپرس شعبه تا چه حد محل بحث و سوال است.
*کانال تلگرام کلمه