▪️ بررسی کتاب” جنبشهای اجتماعی و امید” نوشتهی سعید مدنی
🔺”جنبشهای اجتماعی و امید” نام کتابی است از دکتر سعید مدنی که بهعلّت ممانعت بیدلیل از انتشار کتابهای او در ایران،نشر باران در سوئد آن را منتشر کردهاست.مدنی چنانکه میدانیم خود نیز اکنون در زندان است و این از شگفتیهای تاریخ امروز ماست که پژوهشگری توانا و موثّر،پساز چندین نوبت متوالی زندان و تبعید،در۶۲ سالگی باز هم باید دوران نامعلومی از حبس و زندان را تحمّل کند.
🔹هسته اصلی کتاب”جنبشهای اجتماعی و امید” امّا از قضا در زندان شکل گرفتهاست؛ یعنی وقتی مدنی در سال ۹۲ پس از یک سال بازداشت در بند ۲۰۹ وزارت اطّلاعات، به بند عمومی و مشهور ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد. او این انتقال را “فرصتی طلایی” میداند که امکان آن را یافت منتخبی از کتاب مهمّ “جنبشهای اجتماعی” نوشته دو محقق برجسته این رشته یعنی جف گودوین و جیمز ام جاسپر را ترجمه و در همان سال منتشر کند،ولی کاستیهای ترجمه که در فقدان منابع در زندان و در جریان بیماری و جرّاحی درایّام حبس پدید آمدهبود، مدنی را برآن داشت تا حاصل یک دهه مطالعات نظری و میدانی خود را در زمینه جنبش اجتماعی و در ادغام با اثر گودوین و جاسپر، در قالب کتاب “جنبشهای اجتماعی و امید” منتشر کند؛کتابی فشرده و متراکم وانباشته از تئوریها و تحلیلها در شش فصل و ۳۶۰ صفحه که ابعادمتفاوت و گاه متناقض تکوین و افول جنبشها و چگونگی سازمانِ رهبری و چشماندازهای آنها را در متن دیالکتیک عمیق امید و ناامیدی بررسی میکند.
🔺 در پیشانی و سرآغاز کتاب این جمله علی شریعتی نقش بسته است که میگوید:”هر کس به میزانی که عصیان دارد ارزش دارد”.کلیّت این جمله کافی است که خاستگاه فکری و نظری نویسنده و نحوه مواجهه او را با جنبشهای اجتماعی روشن کند.هسته اصلی کتاب نیز توضیح چگونگی جنبشهای اجتماعی جدید است که حدّاقل در سرمایهداریهای متاخّر مرزبندی روشنی با جنبشهای قدیم دارند.در توضیح این تفاوت و دگرگونی کیفی،نظر فیلسوف چپگرای ایتالیایی آنتونیو نگری آمدهاست که میگوید تحوّل مدلهای مقاومت به سوی هرچه دموکراتیکتر، شفافتر و پایدارتر شدن دستاوردها سیر میکند. “مفهوم سنّتی شورش که برداشتی از کمون پاریس و انقلاب اکتبر است تغییر کرده و نقش اینترنت و فضای مجازی بهعنوانپدیدهای بدیع واجد اهمیّت شدهاست”.
🔹بهعبارتدیگر تاریخ جنبشهای قدیم، بیشتر به آن نوع حرکتهای اجتماعی بازمیگردد که با انقلاب فرانسه آغاز شد و با گسترش گرایشهای چپگرایانه،در حول محور کار و سرمایه شکل گرفتند. این است که به تعبیر چارلز تیلی انقلاب در ردیف جنبشهای اجتماعی قدیم است زیرا مستقیماً و منحصراً کانونهای قدرت را نشانه میگیرد. درپیِ همین پارادایم انقلاب بود که در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ الگوهای نیل به دموکراسی و عدالت، تا حد زیادی تحت تاثیر تجارب اروپای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم- بویژه انقلاب روسیه- و نیز تجارب کشورهای رها شده از استعمار در دهههای پساز جنگجهانیدوّم، بسرعت بهسوی جنبشهای مسلحانه و نخبهگرا و ارادهگرایانه سوق یافت.هرچند سرمایهداریهای متاخّر و پیشرفته از بازتابهای این رادیکالیسم بینصیب نماندند امّا با وقوع جنبش دانشجویی، جنبش سبز و جنبشهای محیط زیست، خلع سلاح هستهای و همجنسگرایان از دهههای ۶۰ به بعد، رفتهرفته هدف ساقط کردن حکومت در نظامهای سیاسی دموکراتیک کنارگذاشتهشد و صرفاً تغییر رفتار و قوانین مسلّط مدّنظر جنبشها قرارگرفت.طبیعی بود که با تغییر چشمانداز،اهداف و ابزار جنبشها نوع سازماندهی تشکیلاتی آنها نیز دگرگون شد و عملاً سازمانهای منظّم و نیرومند جای خود را به شیوههای مبارزاتی نمادین و سازماندهی و رهبری غیرمتمرکز داد.
🔺 از برجستهترین ویژگیهای جنبشهای اجتماعی جدید خودانگیختگی و خودجوشی آنها و اتّکاء به شبکههای غیررسمی اجتماعی،تاکید بر خشونتپرهیزی، مواجهه با چالشهای عمیق میان سنّت و مدرنیته و جابهجایی گروههای مرجع است. در ایران نیز اینجابهجایی به شکل تنزّل رتبه روحانیان و صعود اعتبار هنرمندان، ورزشکاران، معلّمان، استادان، روزنامهنگاران و چهرههای علمی و ادبی بروز پیدا کردهاست.
🔹 در یکی از بخشهای مهم کتاب، سعید مدنی اهمیت مساله تاکتیک را در جنبشهای اجتماعی مطرح میکند: “انتخاب تاکتیک دشوار و از آن دشوارتر ابداع تاکتیک است”. تاکتیک را “سلاح ضعفا” تعریف کردهاند و به همین جهت است که برای آن اهمیّتی استراتژیک قائل شدهاند.یکی از تاکتیکهای مهمّ جنبشها بهرهگیری از نقش رسانهها برای رساندن صدای جنبش و ایجاد همبستگی بیشتر است امّا قدرت افسارگسیخته رسانهها این خطر را نیز درپیدارد که گاه “یک ستاره رسانه ای” برای جنبش خلق میشود که لزوماً رهبر واقعی روشنفکران یا سازمانها نیست بلکه معمولاً “فردی افراطی و خوشعکس” است که توانایی جذب رسانهها را دارد و این خود موجب تحریف پیام جنبش میشود و درمقابل، رهبرانِ بالقوّه از موقعیت خود کنار گذاشته میشوند. درمجموع، شهرت بیدلیل جناحهایِ افراطی جنبش و بخشهای هرجومرجطلب، در کنار سرکوب شدن میانهروها به دست دولت، زمینه را برای تند شدن جنبش و تقویت گرایشهای رادیکال فراهم میکند.
🔺 فصل چهارم کتاب به “دیالکتیک امید و ناامیدی در جنبشهای اجتماعی” میپردازد و امید را بهمثابه یکی از مهمترین منابع جنبشها برای بسیج اجتماعی معرفی میکند و به تفاوتهای جنبشهای اجتماعی قدیم و جدید در این زمینه اشاره دارد. در جنبشهای قدیم وزن اصلی در ناامیدی از وضع موجود است و آن چه امید نامیده میشود نیز خصلتی تاریخی، آرمانی، نامحدود، تعریف نشده و نامتعیّن دارد. متقابلاً در جنبشهای جدید وزن اصلی در امید به امکانپذیریِ وضع مطلوب در چهارچوب نظم موجود است و به همینجهت این امید ضمنپرهیز از کلّیگویی، متعیّن، در دسترس، شفاف، تعریفپذیر، غیرتاریخی و غیرقابل تفسیر است.
🔹 در دهههای اخیرِ ایران که توالی جنبشها به یکی از خصلتهای درونماندگار جامعه ما تبدیل شدهاست، کتاب دکتر سعید مدنی انباشته از حجم وسیعی از تئوریها و شاخصهایی است که معیارهای روشنی برای درک چگونگی رابطه دولت و جامعه مدنی در اختیار ما قرار میدهد. بویژه این نکته از آن جهت اهمیت دارد که نویسنده تنها یک پژوهشگر بیطرف در قبال رویدادهای اجتماعی-سیاسی ایران نیست. مدنی یکی از دانشمندان کمنظیر علوم اجتماعی در ایران است که قریب نیم قرن بهطور عینی و ملموس درگیر تنگناهای مبارزه سیاسی در ایران بوده و بهطور مشخص تئوری را با عمل درآمیخته که حاصل آن از یکسو کتابها و مقالهها و سخنرانیهای پرشمار او و از سوی دیگر تبعید و زندانهای متوالی و پیاپی بودهاست. هرچند نظم سیاسی-ایدئولوژیکِ موجود از هیچ تلاشی برای خسته کردن و ازپایدرافکندن وی کوتاهی نکردهاست امّا اندیشمندی که پیشانیِ کتاب خود را با جملهای از روح عصیانی علی شریعتی آغاز میکند و حبس و زندان را فرصتی طلایی برای بسط مطالعات و پژوهشهای خود میداند، از سنّت نستوه پیشگامان مبارزات سیاسی درخشان ایران بخوبی آموختهاست که مبارزه، بخش اجتنابناپذیر اخلاقِ زندگی روزمرّهی ماست و آنکه این بخش اخلاقی در کارنامه زندگی او مفقود است، خواسته و ناخواسته بر تنگدستی بینوایان و استیلای مستبدان در اطراف خود مُهر تایید زدهاست.