اول ماه مه ، روز کارگر، یادآور 130 سال تلاش برای زندگی بهتر و انسانی است. اول ماه مه 1886 در اعتراض به ساعات کار زیاد باعث اعتصاب کارگران شیکاگو گردید و متاسفانه پلیس سرمایه داری با آتش گشودن به روی کارگران و سپس دستگیری رهبران آنها به جرم اخلال پس از محاکمه ای فرمایشی 5 تن از آنان را اعدام کرد. خون این برادران کارگر پرچمی شد که هنوز هم از دوش کوشندگان کارگری به زمین گذاشته نشده است. اسپایز قهرمان در مقابل طناب دار اعلام کرد:« صدایی که امروز می خواهید خاموش کنید روزی در جهان طنین انداز خواهد شد»
130 سال از این واقعه می گذرد و هنوز زحمتکشان در سرتاسر جهان خواستار 8 ساعت کار با مزدی مناسب، حق داشتن اعتصاب و اعتراض و راهپیمایی علیه ظلم سرمایه داری، و مصونیت کوشندگان کارگری از هرگونه مداخله پلیس سیاسی در اعتراضات کارگری را خواستارند. اکنون سالهاست که در کشور ما کوشندگان کارگری و صنفی را به زندان می اندازند آن هم به جرم برهم زدن نظم عمومی و امنیت . ما می پرسیم اگر ما مزد مناسبی را برای گذاران خانواده های خود بخواهیم ، امنیت چه کسانی را به خطر می اندازیم؟ چرا نباید راهپیمایی روز کارگر در کشوری که ادعای طرفداری از کارگران را دارد آزاد باشد؟ و حتا گماشتگان کارگری این نظام هم از این راهپیمایی محروم باشند؟
مگر کارگران در این راهپیمایی ها چه چیزی را اعلام می کنند؟
آیا خواستن افشای دریافتی وام های هیات مدیره ها و مدیران تامین اجتماعی که هر روز فریاد مسولینش بلند است که این سازمان ورشکسته است، امنیت چه کسانی را به خطر می اندازد؟
دادگستری خوزستان برمبنای کدام اصل قانون اساسی اعتراض کارگران به اجحافات پیمانکاران را ممنوع و کارگران را به زندان می اندازد، را خواستن نظم کدام سیستم را برهم خواهد زد؟
آیا خواستن دستمزدی که در قانون کار و قانون اساسی به آن اشاره شده تا شهروندان زحمتکش مانند انسان زندگی کنند، چرا باید به مذاق دولت و بخصوص وزیر کار خوش نیاید ؟ و وزیر کار با کارفرمایان همدست شوند برای تصویب 811 هزار تومان دستمزد در ماه؟ آیا وزیر صنعت، رییس بانک مرکزی، وزیراقتصاد، وزیرکار می توانند با این حقوق زندگی خانواده اشان را تامین کنند که ما بتوانیم؟ و اگر اعتراض کنیم جایمان گوشه زندان به دستور رییس دادگستری خوزستان باشد؟
ما مصرا می خواهیم که دادگستری اعلام کند کوشش های کارگری ابراهیم مددی ، داوود رضوی، اسماعیل عبدی، علی اکبرباغانی، بهشتی لنگرودی، محمد جراحی، جعفر عظیم زاده امنیت چه کسانی را به خطر انداخته است؟
اختلاس های هرروزه، که باعث گرانی و تورم و بیکاری شده است را چه کسانی باید مراقبت کنند تا اتفاق نیفتد؟ آیا مسوولین قصور کرده را به دادگستری نباید فرا خواند ؟ یا آنان را فقط گماشته اند که کارگران را مراقبت کنند تا دزدان اصلی یا به کانادا فرار کنند و یا مانند بابک زنجانی آنقدر بدزد که حسابش از دست همه خارج باشد؟
حقوق های ما ماهها به عقب می افتد و کسی به این آقایان نمی تواند حتا اعتراض کند. اعتراض یعنی بیکاری و در لیست سیاه قرار گرفتن. آیا مامورینی که کارگران را می پایند، در قانون اساسی به آنان این وظیفه داده نشده که به این موضوع رسیدگی کنند؟ یا این پرداخت نکردن حقوق صدها هزار کارگر و خانواده هایشان جزو به خطرانداختن امنیت ملی و برهم زدن نظم نیست؟
هر روز به 45 هزار تومان یارانه ی که ماهانه به زحمتکشان داده می شود، دستبرد زده و عده ای را از آن محروم می کنند. طراری گفته بود که زحمتکشان می توانند با جمع آوری این پول به مسافرت بروند!!! و زندگیشان مرفه خواهد شد. آیا گوینده این سخنان را به دلیل ورشکسته کردن اقتصاد و گردن نهادن به دستورات صندوق بین المللی پول نباید مجازات و زندانی کرد؟
امنیت شغلی و روحی و روانی خانواده های کارگران که با دستورات بانک جهانی با قراردادهای موقت و پیمانی و روزمزد هر روز به تاراج می رود ، را چه کسی پاسخگوست؟
روز کارگر است و ما هم بر امنیت ملی امان پافشاری می کنیم. ما نیز نمی خواهیم نظم عمومی کشورمان مختل شود. به همین دلیل از مسوولین حکومتی می خواهیم، آنانی که با واردات کالا صنعت ما را نابود کرده اند و اختلاس و رشوه خواری را گسترش می دهند ، برخورد قاطع کنند. کارفرمایانی که کارخانه ها را رها کرده و به دنبال دلالی رفته اند را به زندان محکوم کنند و این واحدها را به کارگران بسپارند. هیات مدیره های بی لیاقت سازمان تامین اجتماعی و دیگر نهاد ها را خلع کرده و مدیریتش را به کارگران بدهند.
خواهران و برادران زحمتکش،
برج زیبای میلاد با دستان زمخت ما سر به آسمان می ساید، درآمد ارزی نفت با دستان سیاه و پشت خمیده ما وارد کشور می شود، طلا بر سینه ثروتمندان با دستان چروکیده ما از اعماق زمین بیرون آورده می شود، دانایی با نابودی روح و جسم آموزگاران تولید می شود، تندرستی با بی خواب های پرستاران به جامعه دمیده می شود، تکه های آهن توسط ما به خودرویی زیبا تبدیل می شود و در یک کلمه اگر زحمتکشان نباشند تولید نیست و اگر تولیدی نباشد ثروتی نیست.
کوشندگان کارگری،
ما بارها با اتحاد خود ثابت کرده ایم که در هر بحرانی این ماییم که پیروزیم. سرمایه داری برای بردن ثروت ما و برده کردن فرزندانمان تلاش می کند. به میان کارگران برویم و هم نفس و همگام با آنان علیه بی عدالتی و بی قانونی اعتراض کنیم. ما راهی جز اتحاد نداریم .
زحمتکشان در سندیکاهای کارگری گرد هم آییم و نقشه شوم صندوق بین المللی پول برای به خدمت گرفتن کارگران ارزان و مطیع را بر هم زنیم. آینده متعلق به زحمتکشان است و اتحاد رمز پیروزی است.
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
اتحادیه نیروی کار پروزه ای ایران
هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران
انجمن صنفی صنعتگران عسلویه
9/2/1395