جریاناتی وجود دارند که معتقدند که نظام اصلاحپذیر است و در شرایط سخت به اصلاح تمکین میکند؛ این هم یک نگرش است اما من به نتایج آن خوشبین نیستم:
•اولا به دلایل گوناگون، جامعه دیگر اقبالی به این جریان ندارد و انها قدرت گفتمانسازی و جریانسازی خود را فعلا از دست دادهاند و تاثیرگذاری ندارند.
•ثانیا دیکتاتورها وقتی حاضر به شنیدن صدای مردم میشوند که دیگر دیر است و مردم دیگر اعتماد و نیازی به آنها برای تغییر ندارند.
•ثالثا ساخت نظام و قدرت چنین اجازهای را نمیدهد. نظام کنونی یک دیکتاتوری با فساد ساختاری و تحت مدیریت باندهای سازمانیافته است. نظامی متصلب که نه نیاز نه تمایل و نه اراده برای اصلاح از خود نشان میدهد و موضع قاطع شخص اول آن اصلاحناپذیری است. به نظر ایشان همه چیز خوب و رو به پیشرفت است و هر چه میبینیم ناشی از توطئه خارجی است؛ لذا بهبودخواهی کلا ناکارامد است.
•بخش نخست
کلمه – اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی در گفتگو با کلمه به برخی از پرسشهای مطرح در شبکههای اجتماعی پاسخ داد. آنچه در دو بخش پیش رو میخوانید فرازهای مهم این گفتگوست:
▪️شایعاتی که اخیرا به صورت بسیار ناشیانه در مورد ارتباط و تماس برخی مقامات سیاسی یا امنیتی با آقای موسوی منتشر شده است کلا بی اساس و نادرست است و چنین ارتباطی اصلا وجود نداشته است.
▪️جریاناتی وجود دارند که معتقدند که نظام اصلاحپذیر است و در شرایط سخت به اصلاح تمکین میکند؛ این هم یک نگرش است اما من به نتایج آن خوشبین نیستم:
•اولا به دلایل گوناگون، جامعه دیگر اقبالی به این جریان ندارد و انها قدرت گفتمانسازی و جریانسازی خود را فعلا از دست دادهاند و تاثیرگذاری ندارند.
•ثانیا دیکتاتورها وقتی حاضر به شنیدن صدای مردم میشوند که دیگر دیر است و مردم دیگر اعتماد و نیازی به آنها برای تغییر ندارند.
•ثالثا ساخت نظام و قدرت چنین اجازهای را نمیدهد. نظام کنونی یک دیکتاتوری با فساد ساختاری و تحت مدیریت باندهای سازمانیافته است. نظامی متصلب که نه نیاز نه تمایل و نه اراده برای اصلاح از خود نشان میدهد و موضع قاطع شخص اول آن اصلاحناپذیری است. به نظر ایشان همه چیز خوب و رو به پیشرفت است و هر چه میبینیم ناشی از توطئه خارجی است؛ لذا بهبودخواهی کلا ناکارامد است.
▪️به نظر من، نخبگان و بخش وسیعی از جامعه ایرانی در وجدان جمعی خودش از ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی عبور کرده است و آن را نمیخواهد؛ اعتراضات اخیر یکی از نشانههای آن است و نه علت آن؛ البته در مورد نحوه ابراز و مواجهه و همچنین آینده، تکثر دیدگاه وجود دارد. لحاظ و پذیرش این واقعیت، شرط لازم هر گونه مشارکت سازنده در آینده ایران است؛ هر فرد و نیرویی که این واقعیت و استلزامات آن را نپذیرد عملا امکان جلب اعتماد اولیه جامعه برای تاثیرگذاری را نخواهد داشت.
▪️هدف، گذار به دموکراسی و استقرار نظامی مبتنی بر خواست و اراده مردم است؛ ایران برای همه ایرانیان و همه برای ایران؛ با اتکا به نیروی مردم و دینامیم درونی جامعه، بدون مداخله و اتکا به قدرتهای خارجی.
امیرارجمند: با چه کسی میخواهید گفتگو کنید؟
•بخش دوم
▪️شرط لازم گفتگو این است که ابتدا موجودیت، هویت و حق مشارکت طرف گفتگو را به رسمیت بشناسیم و از موضع برابر با او در مورد مشخص به تبادل نظر و رای بپردازیم و سعی کنیم دلایل و به ویژه نگرانیهای او را درک کنیم. آیا شما حاضر به چنین کاری هستید؟ میخواهید با کی گفتگو کنید؟ با مردم؟ یعنی همانهایی که در تظاهرات و اعتراضات شرکت کردند و شما آنها را متهم کردید که فرزندان ساواکیها و عوامل امریکا و اسرائیل هستند؟ یعنی میخواهید با فرزندان ساواکیها یا عوامل و جاسوسان امریکا و اسرائیل گفتگو کنید؟
▪️یا قبول میکنید اینها مردم هستند؛ فرزندان همانهایی که در ۸۸ و سپس ۹۶ و ۹۸ سرکوب کردید و امروز بخش وسیعی از مردم ایران را نمایندگی میکنند و حرفشان با شما این است که شما را قبول نداریم، نحوه حکمرانیتان را قبول نداریم و سبک زندگی را که به ما تحمیل میکنید نمیپذیریم.
◾️به عبارتی تا زمانی که نظام و شخص رهبری وجود بحران را به رسمیت نشناسد، معترضین را به رسمیت نشناسد، عملا گفتگو و سپس مذاکره بهجایی نمیرسد و شما هم با انتساب معترضین به امریکا و اسرائیل به جایی نمیرسید.
▪️اگر منظورتان گفتگو با احزاب و جریانات سیاسی است که شما جریان و حزب سیاسی مستقل منتقد مورد اعتماد وسیع مردمی را باقی نگذاشتید. با تجمیع امکانات اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی کشور سعی کردید آنها را سرکوب و یا تخریب کنید و یک سرزمین سوخته را باقی بگذارید.
▪️اگر منظورتان بدهبستان در تاریکخانههای پشت پرده است که خوب این اسمش گفتگو نیست و بیشتر موجب خشم بیشتر مردم و بیآبرویی شما و هر جریان و فردی میشود که با شما وارد چنین بازی و رابطهای شود.
▪️اما اگر میخواهید گفتگوی شفافی را با مردم انجام دهید به صورت واقعی، آنها را به رسمیت بشناسید، اعتراض آنها را به رسمیت بشناسید، وجود بحران را قبل از هر چیز به رسمیت بشناسید، همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید، کمیته حقیقتیاب مستقلی برای رسیدگی به قتلها و جنایات انجام شده تشکیل دهید، لباس شخصیها را برای همیشه جمع کنید، اساتید و دانشجویان را آزاد بگذارید، نیروهای سرکوب را از دانشگاهها جمع کنید، اجازه اعتراض و تظاهرات را بدهید حتی در مخالفت صریح با نظام و رهبری.
▪️اینها ابتدای ایجاد حداقل جو اعتماد برای گفتگوی سازنده خواهد بود. وگرنه ۱۲ سال پیش مهندس موسوی در بیانیه شماه ۱۷ خود با صداقت به شما هشدار داد و گفت فرض کنید امروز توانستید سرکوب کنید؛ با تغییر قضاوت مردم نسبت به نظام چه میکنید؟ با از دست دادن مشروعیتتان چه میکنید؟ با سقوط اقتصاد چه میکنید؟ شما گوش ندادید و دیدید که کاری غیر از سرکوب نتوانستید انجام دهید و همچنان دچار توهم واقعگریز هستید. اگر اکنون هم فکر میکنید عدهای را سرکوب میکنید، عدهای توبه میکنند و عدهای را تطمیع میکنید و مشکل حل خواهد شد اشتباه میکنید. راهش این است که قبول کنید بحران وجود دارد و قبول کنید راه خروج از آن تمکین به خواست و اراده مردم است و دادن اداره مملکت به دست خود مردم.
بخش وسیع جامعه از نظام عبور کرده و آن را نمیخواهد
•به نظر من، نخبگان و بخش وسیعی از جامعه ایرانی در وجدان جمعی خودش از ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی عبور کرده است و آن را نمیخواهد؛ اعتراضات اخیر یکی از نشانههای آن است و نه علت آن؛ البته در مورد نحوه ابراز و مواجهه و همچنین آینده، تکثر دیدگاه وجود دارد.
•لحاظ و پذیرش این واقعیت، شرط لازم هر گونه مشارکت سازنده در آینده ایران است؛ هر فرد و نیرویی که این واقعیت و استلزامات آن را نپذیرد عملا امکان جلب اعتماد اولیه جامعه برای تاثیرگذاری را نخواهد داشت.